نیکوکاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۲: خط ۱۲:
*نیکوکاری، به معنای [[نیکی]] کردن و نیکوکاری، مخالف اسائه است. از مهم‌ترین مصادیق نیکوکاری "[[رحمت]]" به معنای دل‌سوزی، [[مهربانی]] و گذشت است. [[قرآن کریم]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} را "[[محسن]]" خوانده است<ref>{{متن قرآن| قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۷۸</ref>، چون [[ضعیفان]] را [[یاری]]، [[مظلومان]] را یاوری و مریضان را عیادت و تیمار می‌کرد.[[نیکی]] کردن به هر کسی نسبت به شخصیت و نیازش متفاوت است. از این‌رو در [[روایات]]، [[هم‌نشینی]] و برخورد با [[اخلاق]] و [[ادب]] [[نیکو]] نسبت به والدین و برآوردن نیازهای آنان پیش از درخواست و هم‌چنین [[احسان]] به [[همسر]] با برآوردن نیازهای مادی ([[خوراک]]، پوشاک، مسکن) و گذشت از [[اشتباهات]] آنان و توسعه دادن در مجالس (جا دادن به تازه‌وارد)، قرض دادن به [[نیازمندان]] و [[یاری]] کردن [[ضعیفان]]، از مصادیق [[احسان]] شمرده شده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*نیکوکاری، به معنای [[نیکی]] کردن و نیکوکاری، مخالف اسائه است. از مهم‌ترین مصادیق نیکوکاری "[[رحمت]]" به معنای دل‌سوزی، [[مهربانی]] و گذشت است. [[قرآن کریم]] [[حضرت یوسف]]{{ع}} را "[[محسن]]" خوانده است<ref>{{متن قرآن| قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۷۸</ref>، چون [[ضعیفان]] را [[یاری]]، [[مظلومان]] را یاوری و مریضان را عیادت و تیمار می‌کرد.[[نیکی]] کردن به هر کسی نسبت به شخصیت و نیازش متفاوت است. از این‌رو در [[روایات]]، [[هم‌نشینی]] و برخورد با [[اخلاق]] و [[ادب]] [[نیکو]] نسبت به والدین و برآوردن نیازهای آنان پیش از درخواست و هم‌چنین [[احسان]] به [[همسر]] با برآوردن نیازهای مادی ([[خوراک]]، پوشاک، مسکن) و گذشت از [[اشتباهات]] آنان و توسعه دادن در مجالس (جا دادن به تازه‌وارد)، قرض دادن به [[نیازمندان]] و [[یاری]] کردن [[ضعیفان]]، از مصادیق [[احسان]] شمرده شده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} نیکوکاری را نشانه کمالِ [[ایمان]]، اصلاح‌کننده [[انسان]]، رأس و برترینِ [[فضایل]] [[اخلاقی]]، ویژگی [[اخیار]]، [[برترین]] [[شرافت]]، رأس [[ایمان]]، زینت [[اسلام]]، شریف‌ترین [[همت]]، شاخصه [[جوان‌مردی]]، قوام‌بخش [[کرامت]] [[انسان]]، [[بهترین]] [[ذخیره]] و توشه برای [[معاد]]، سببِ [[محبت]]، سبب رسیدن به درجات بلند (دنیوی و اخروی)، طولانی شدن عمرها و [[آبادانی]] سرزمین‌ها و... معرفی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} نیکوکاری را نشانه کمالِ [[ایمان]]، اصلاح‌کننده [[انسان]]، رأس و برترینِ [[فضایل]] [[اخلاقی]]، ویژگی [[اخیار]]، [[برترین]] [[شرافت]]، رأس [[ایمان]]، زینت [[اسلام]]، شریف‌ترین [[همت]]، شاخصه [[جوان‌مردی]]، قوام‌بخش [[کرامت]] [[انسان]]، [[بهترین]] [[ذخیره]] و توشه برای [[معاد]]، سببِ [[محبت]]، سبب رسیدن به درجات بلند (دنیوی و اخروی)، طولانی شدن عمرها و [[آبادانی]] سرزمین‌ها و... معرفی می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*حضرتش در اهمیت و [[ضرورت]] نیکوکاری می‌فرماید: [[کار نیک]] را به‌جا آورید و چیزی از آن را [[خرد]] مشمارید که خُرد آن بزرگ‌مقدار و اندک آن بسیار؛ و کسی از شما نگوید دیگری در انجام [[کار نیک]] از من سزاوارتر است که به [[خدا]] [[سوگند]]، بود که چنین شود، زیرا [[نیک]] و بد را مردمانی است، هر یک را وانهادید، اهل آن، کار را به انجام خواهد رسانید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲</ref>. پس تا فرصت باقی است باید در مسیر نیکوکاری قدم برداشت که فرمود: با [[شکیبایی]] بر [[طاعت]] [[خدا]] و دوری گزیدن از [[معصیت]] او، کامل‌ساختن نعمت‌هایش را بخواهید که فردا به امروز نزدیک است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*حضرتش در اهمیت و [[ضرورت]] نیکوکاری می‌فرماید: [[کار نیک]] را به‌جا آورید و چیزی از آن را [[خرد]] مشمارید که خُرد آن بزرگ‌مقدار و اندک آن بسیار؛ و کسی از شما نگوید دیگری در انجام [[کار نیک]] از من سزاوارتر است که به [[خدا]] [[سوگند]]، بود که چنین شود، زیرا [[نیک]] و بد را مردمانی است، هر یک را وانهادید، اهل آن، کار را به انجام خواهد رسانید<ref>{{متن حدیث|افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ. وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي، فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ؛ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا، فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا، كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲</ref>. پس تا فرصت باقی است باید در مسیر نیکوکاری قدم برداشت که فرمود: با [[شکیبایی]] بر [[طاعت]] [[خدا]] و دوری گزیدن از [[معصیت]] او، کامل‌ساختن نعمت‌هایش را بخواهید که فردا به امروز نزدیک است<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ؛ فَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} نتیجه [[اسلام]] را نیکوکاری می‌داند و می‌فرماید: [[اسلام]] را چنان [[وصف]] کنم که کس پیش از من نکرده است، [[اسلام]] گردن‌نهادن است و گردن‌نهادن، [[یقین]] داشتن و [[یقین]] داشتن، راست‌انگاشتن و راست‌انگاشتن، برخورد لازم ساختن و برخورد لازم‌ساختن، انجام دادن و انجام دادن، به [[کار نیک]] پرداختن است<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۱۲۵</ref>.
*[[امام]]{{ع}} نتیجه [[اسلام]] را نیکوکاری می‌داند و می‌فرماید: [[اسلام]] را چنان [[وصف]] کنم که کس پیش از من نکرده است، [[اسلام]] گردن‌نهادن است و گردن‌نهادن، [[یقین]] داشتن و [[یقین]] داشتن، راست‌انگاشتن و راست‌انگاشتن، برخورد لازم ساختن و برخورد لازم‌ساختن، انجام دادن و انجام دادن، به [[کار نیک]] پرداختن است<ref>{{متن حدیث|لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي؛ الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت، ۱۲۵</ref>.
*یکی از [[یاران امام]]{{ع}} به نام نَوف بَکالی می‌گوید: "به آن بزرگوار عرض کردم: مرا موعظه‌ای بفرمایید"، فرمود: "ای نوف! [[نیکی]] کن، به تو [[نیکی]] می‌شود." عرض کردن: "افزون بفرمایید!" فرمود: "ای نوف، (به دیگران) [[رحمت]] بورز، مورد [[رحمت]] ([[خدا]] و [[مردم]]) قرار می‌گیری!"<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*یکی از [[یاران امام]]{{ع}} به نام نَوف بَکالی می‌گوید: "به آن بزرگوار عرض کردم: مرا موعظه‌ای بفرمایید"، فرمود: "ای نوف! [[نیکی]] کن، به تو [[نیکی]] می‌شود." عرض کردن: "افزون بفرمایید!" فرمود: "ای نوف، (به دیگران) [[رحمت]] بورز، مورد [[رحمت]] ([[خدا]] و [[مردم]]) قرار می‌گیری!"<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 888.</ref>.
*اهمیت [[احسان]] تا به آنجاست که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نزدیک‌ترین [[مردم]] به شمول [[رحمت الهی]] را کسانی معرفی می‌کند که دلی با شفقت نسبت به همه دارند، چنان که [[قرآن کریم]] نیز [[رحمت خدا]] را به [[نیکوکاران]] بسیار نزدیک می‌داند<ref>{{متن قرآن|وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۵۶</ref>. [[امام]]{{ع}} مراجعه اهل [[حاجت]] را پیک [[رحمت]] [[خداوند]] و واسطه [[لطف]] [[پروردگار]] به [[بندگان]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: همانا [[خدا]] را بندگانی است که آنان را به [[نعمت‌ها]] مخصوص کند، برای سودهای [[بندگان]] آن [[نعمت‌ها]] را در دست آنان وامی‌نهد، چندان که آن را ببخشند و چون از [[بخشش]] بازایستند، [[نعمت‌ها]] را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گرداند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*اهمیت [[احسان]] تا به آنجاست که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نزدیک‌ترین [[مردم]] به شمول [[رحمت الهی]] را کسانی معرفی می‌کند که دلی با شفقت نسبت به همه دارند، چنان که [[قرآن کریم]] نیز [[رحمت خدا]] را به [[نیکوکاران]] بسیار نزدیک می‌داند<ref>{{متن قرآن|وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۵۶</ref>. [[امام]]{{ع}} مراجعه اهل [[حاجت]] را پیک [[رحمت]] [[خداوند]] و واسطه [[لطف]] [[پروردگار]] به [[بندگان]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: همانا [[خدا]] را بندگانی است که آنان را به [[نعمت‌ها]] مخصوص کند، برای سودهای [[بندگان]] آن [[نعمت‌ها]] را در دست آنان وامی‌نهد، چندان که آن را ببخشند و چون از [[بخشش]] بازایستند، [[نعمت‌ها]] را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گرداند<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا؛ فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*نکته‌ای که ر [[نیکی]] به خلق و دل‌سوزی برای آنان نباید از آن [[غفلت]] کرد، این است که اهل [[احسان]] و [[تفضل]] بر [[مردم]]، هرگز اقدامشان نباید با انگیزه جلب [[قلوب]] و کسب [[محبوبیت]] میان [[مردمان]] باشد و از آنها [[انتظار]] سپاس‌گزاری داشته باشند، که در این صورت، نخست خود را از [[پاداش]] معنوی و اخروی عمل [[محروم]] می‌سازند. از این‌رو [[امام]]{{ع}} در سخنی، [[نیکوکاران]] را نسبت به نابود کردن [[احسان]] خود برحذر می‌دارد و خطاب به [[مالک اشتر]] می‌نویسد: بپرهیز که با [[نیکی]] خود بر رعیت منت‌گذاری، یا آنچه را کرده‌ای، بزرگ شماری... که [[منت نهادن]]، ارج [[نیکی]] را ببرد و کار را بزرگ شمردن، نورِ [[حق]] را خاموش گرداند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*نکته‌ای که ر [[نیکی]] به خلق و دل‌سوزی برای آنان نباید از آن [[غفلت]] کرد، این است که اهل [[احسان]] و [[تفضل]] بر [[مردم]]، هرگز اقدامشان نباید با انگیزه جلب [[قلوب]] و کسب [[محبوبیت]] میان [[مردمان]] باشد و از آنها [[انتظار]] سپاس‌گزاری داشته باشند، که در این صورت، نخست خود را از [[پاداش]] معنوی و اخروی عمل [[محروم]] می‌سازند. از این‌رو [[امام]]{{ع}} در سخنی، [[نیکوکاران]] را نسبت به نابود کردن [[احسان]] خود برحذر می‌دارد و خطاب به [[مالک اشتر]] می‌نویسد: بپرهیز که با [[نیکی]] خود بر رعیت منت‌گذاری، یا آنچه را کرده‌ای، بزرگ شماری... که [[منت نهادن]]، ارج [[نیکی]] را ببرد و کار را بزرگ شمردن، نورِ [[حق]] را خاموش گرداند<ref>{{متن حدیث|وَإِيَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، أَوِ التَّزَيُّدَ فِيمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ، فَإِنَّ الْمَنَّ يُبْطِلُ الاِحْسَانَ، وَالتَّزَيُّدَ يَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*دوم، [[ناسپاسی]] [[مردم]]، آنان را از [[احسان]] و دل‌سوزی بر [[نیازمندان]] بازمی‌دارد. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که [[سپاس]] [[نیکی]] تو را نگزارد، مبادا به نیکویی کردنت بی‌رغبت گرداند، چه، بُوَد که کسی تو را بدان [[نیکی]] [[سپاس]] دارد که سودی از آن برندارد، و بُوَد که از سپاسِ سپاس‌گزار بیابی بیش از تباه‌کرده [[کافر]] [[نعمت]] غدار؛ و [[خدا]] [[نیکوکاران]] را [[دوست]] دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*دوم، [[ناسپاسی]] [[مردم]]، آنان را از [[احسان]] و دل‌سوزی بر [[نیازمندان]] بازمی‌دارد. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که [[سپاس]] [[نیکی]] تو را نگزارد، مبادا به نیکویی کردنت بی‌رغبت گرداند، چه، بُوَد که کسی تو را بدان [[نیکی]] [[سپاس]] دارد که سودی از آن برندارد، و بُوَد که از سپاسِ سپاس‌گزار بیابی بیش از تباه‌کرده [[کافر]] [[نعمت]] غدار؛ و [[خدا]] [[نیکوکاران]] را [[دوست]] دارد<ref>{{متن حدیث|لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْءٍ مِنْهُ، وَ قَدْ تُدْرِكُ [يُدْرَكُ] مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ، "وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} برای انجام [[نیکی]] شرایطی را معرفی می‌کند و می‌فرماید: "[[نیکی]] کننده در آنجا که نشاید و بر آن کس که نباید، در آنچه کُند بهره‌ای ندارد، جز [[ستایش]] خسان و [[درود]] شنیدن از ناکسان و گفته نادانان، چندان که ببخشد به آنان"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲</ref>. و نیز می‌فرماید: "مبادا نکوکار و [[بدکار]] در دیده‌ات برابر آید که آن، رغبت نکوکار را در [[نیکی]] کم کند و [[بدکردار]] را به [[بدی]] وادار<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} برای انجام [[نیکی]] شرایطی را معرفی می‌کند و می‌فرماید: "[[نیکی]] کننده در آنجا که نشاید و بر آن کس که نباید، در آنچه کُند بهره‌ای ندارد، جز [[ستایش]] خسان و [[درود]] شنیدن از ناکسان و گفته نادانان، چندان که ببخشد به آنان"<ref>{{متن حدیث|وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲</ref>. و نیز می‌فرماید: "مبادا نکوکار و [[بدکار]] در دیده‌ات برابر آید که آن، رغبت نکوکار را در [[نیکی]] کم کند و [[بدکردار]] را به [[بدی]] وادار<ref>{{متن حدیث|وَلاَ يَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَالْمُسِيءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِکَ تَزْهِيداً لاَهْلِ لاحْسَانِ فِي الاحْسَانِ، وَتَدْرِيباً لاهْلِ الاِسَاءَةِ عَلَى اللاسَاءَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*از این‌رو برای [[اصلاح]] و [[تربیت]]، می‌فرماید: با [[پاداش]] دادن به [[نیکوکار]]، [[بدکار]] را بیازار (تنبیه کن)<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۷۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.
*از این‌رو برای [[اصلاح]] و [[تربیت]]، می‌فرماید: با [[پاداش]] دادن به [[نیکوکار]]، [[بدکار]] را بیازار (تنبیه کن)<ref>{{متن حدیث|اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 889.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۰

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نیکوکاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ﴿ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ؛ سوره یوسف، آیه ۷۸
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 888.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 888.
  4. «افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ. وَ لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ إِنَّ أَحَداً أَوْلَى بِفِعْلِ الْخَيْرِ مِنِّي، فَيَكُونَ وَ اللَّهِ كَذَلِكَ؛ إِنَّ لِلْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَهْلًا، فَمَهْمَا تَرَكْتُمُوهُ مِنْهُمَا، كَفَاكُمُوهُ أَهْلُهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۲
  5. «وَ اسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ؛ فَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۸
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 888.
  7. «لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي؛ الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ»؛ نهج البلاغه، حکمت، ۱۲۵
  8. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 888.
  9. ﴿وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ؛ سوره اعراف، آیه ۵۶
  10. «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً يَخْتَصُّهُمُ اللَّهُ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا؛ فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۵
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 889.
  12. «وَإِيَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، أَوِ التَّزَيُّدَ فِيمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ، فَإِنَّ الْمَنَّ يُبْطِلُ الاِحْسَانَ، وَالتَّزَيُّدَ يَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 889.
  14. «لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْءٍ مِنْهُ، وَ قَدْ تُدْرِكُ [يُدْرَكُ] مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ، "وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۴
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 889.
  16. «وَ لَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتَى إِلَّا مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ وَ ثَنَاءُ الْأَشْرَارِ وَ مَقَالَةُ الْجُهَّالَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۲
  17. «وَلاَ يَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَالْمُسِيءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِکَ تَزْهِيداً لاَهْلِ لاحْسَانِ فِي الاحْسَانِ، وَتَدْرِيباً لاهْلِ الاِسَاءَةِ عَلَى اللاسَاءَةِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
  18. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 889.
  19. «اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۷۷
  20. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 889.