صدق: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[راستی]] گوهره وجودی [[انسان]] را نمایان میکند. [[انسان]] اگر بخواهد به [[حقیقت]] وجودی خویش برسد، باید به وجودی یگانه در گفتار، [[کردار]] و [[اندیشه]] دست یابد. صدق و [[راستی]] از لوازم اصلی رسیدن به این معناست. [[امام]] {{ع}} از [[صداقت]] در تمام ابعاد وجود، بهعنوان راه [[نجات]]، [[رستگاری]] و [[کرامت]] [[انسان]] و سبب [[پیروزی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] و نیز، [[جان]] [[تقوا]] و [[پارسایی]] یاد میکند و [[صداقت]] را بهمثابه [[لباس]] [[حق]] برمیشمرد. نبود [[صداقت]] نیز مایه [[فروپاشی]] [[انسانیت]] دانسته شده است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: اینک شما را هشدار دهم: مبادا که [[نظام]] [[اخلاق]] را در هم ریزید و هیمنه آن را بشکنید و اساس آن را دگرگون سازید. باید که [[دل]] و زبان خود را یکی کنید و زبان خویش را نگه دارید. به [[خدا]] [[سوگند]]، ندیدهام بندهای را که [[پرهیزکاری]] کند و پرهیزکاریاش او را سودمند افتد، مگر آنکه زبان خود نگه دارد<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ إِيَّاكُمْ وَ تَهْزِيعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِيفَهَا، وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً وَ لْيَخْزُنِ الرَّجُلُ لِسَانَهُ، فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ، وَ اللَّهِ مَا أَرَى عَبْداً يَتَّقِي تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى [يَخْتَزِنَ] يَخْزُنَ لِسَانَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. | *[[راستی]] گوهره وجودی [[انسان]] را نمایان میکند. [[انسان]] اگر بخواهد به [[حقیقت]] وجودی خویش برسد، باید به وجودی یگانه در گفتار، [[کردار]] و [[اندیشه]] دست یابد. صدق و [[راستی]] از لوازم اصلی رسیدن به این معناست. [[امام]] {{ع}} از [[صداقت]] در تمام ابعاد وجود، بهعنوان راه [[نجات]]، [[رستگاری]] و [[کرامت]] [[انسان]] و سبب [[پیروزی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] و نیز، [[جان]] [[تقوا]] و [[پارسایی]] یاد میکند و [[صداقت]] را بهمثابه [[لباس]] [[حق]] برمیشمرد. نبود [[صداقت]] نیز مایه [[فروپاشی]] [[انسانیت]] دانسته شده است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: اینک شما را هشدار دهم: مبادا که [[نظام]] [[اخلاق]] را در هم ریزید و هیمنه آن را بشکنید و اساس آن را دگرگون سازید. باید که [[دل]] و زبان خود را یکی کنید و زبان خویش را نگه دارید. به [[خدا]] [[سوگند]]، ندیدهام بندهای را که [[پرهیزکاری]] کند و پرهیزکاریاش او را سودمند افتد، مگر آنکه زبان خود نگه دارد<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ إِيَّاكُمْ وَ تَهْزِيعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِيفَهَا، وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً وَ لْيَخْزُنِ الرَّجُلُ لِسَانَهُ، فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ، وَ اللَّهِ مَا أَرَى عَبْداً يَتَّقِي تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى [يَخْتَزِنَ] يَخْزُنَ لِسَانَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref>. | ||
*[[فضیلت]] [[صداقت]] در [[کاملترین]] مرتبهاش در [[جان]] [[امام]] بروز یافته است. او در معرفی خود و در بیان [[قرابت]] خود به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: ... ([[پیامبر اکرم]]) هرگز از من [[کلامی]] [[دروغ]] نشنید...<ref>{{متن حدیث|وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>. [[امام]] هرگز حاضر نشد [[راستی]] و [[صداقت]] خویش را به هیچ قیمتی کنار بگذارد، چنانکه فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر هفت اقلیم [[زمین]] را با آنچه در آسمانهاست و به من بخشند تا پوست جُوی را به [[گناه]] از موری گیرم، هرگز چنین نکنم. بهراستی دنیای شما نزد من از برگیکه در دهان ملخی است و آن را میخورد، بیارزشتر است<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ، مَا فَعَلْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>. [[راستی]] و [[صداقت]] از جمله عواملی است که [[آدمی]] را [[شایسته]] [[سعادت دنیوی]] و اخروی و [[راهیابی به بهشت]] میکند، چنانکه [[امام]] {{ع}} [[دلیل]] پیروزیهای [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] را [[صداقت]] و [[یگانگی]] آنها در [[کردار]]، [[رفتار]] و [[اندیشه]] میداند<ref>نک: خطبه ۵۶</ref>. | *[[فضیلت]] [[صداقت]] در [[کاملترین]] مرتبهاش در [[جان]] [[امام]] بروز یافته است. او در معرفی خود و در بیان [[قرابت]] خود به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: ... ([[پیامبر اکرم]]) هرگز از من [[کلامی]] [[دروغ]] نشنید...<ref>{{متن حدیث|وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴</ref>. [[امام]] هرگز حاضر نشد [[راستی]] و [[صداقت]] خویش را به هیچ قیمتی کنار بگذارد، چنانکه فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر هفت اقلیم [[زمین]] را با آنچه در آسمانهاست و به من بخشند تا پوست جُوی را به [[گناه]] از موری گیرم، هرگز چنین نکنم. بهراستی دنیای شما نزد من از برگیکه در دهان ملخی است و آن را میخورد، بیارزشتر است<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ، مَا فَعَلْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>. [[راستی]] و [[صداقت]] از جمله عواملی است که [[آدمی]] را [[شایسته]] [[سعادت دنیوی]] و اخروی و [[راهیابی به بهشت]] میکند، چنانکه [[امام]] {{ع}} [[دلیل]] پیروزیهای [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] را [[صداقت]] و [[یگانگی]] آنها در [[کردار]]، [[رفتار]] و [[اندیشه]] میداند<ref>نک: خطبه ۵۶</ref>. | ||
*[[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[پیشوایی]] [[مسلمانان]]، یعنی حتی در فرازی از دوران [[خلافت]] خویش روی از [[صداقت]] برنتافت و با [[مردم]] به [[راستی]] و صدق سخن گفت. خود ایشان در اینباره میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] که هیچ [[کلامی]] را [[پنهان]] نمیدارم و هیچ دروغی از من صادر نشده است<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶</ref>. [[امام]] {{ع}} ضمن پرهیز [[مردم]] از [[دروغ]]، [[دروغگو]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[خوار]] و ذلیل برمیشمرد: از [[دروغ]] بپرهیزد که ضد [[ایمان]] است. راستگو بر بلندای [[رستگاری]] و بزگواری است و [[دروغگو]] بر لب پرتگاه سقوط و [[خواری]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 524- 526.</ref>. | *[[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[پیشوایی]] [[مسلمانان]]، یعنی حتی در فرازی از دوران [[خلافت]] خویش روی از [[صداقت]] برنتافت و با [[مردم]] به [[راستی]] و صدق سخن گفت. خود ایشان در اینباره میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] که هیچ [[کلامی]] را [[پنهان]] نمیدارم و هیچ دروغی از من صادر نشده است<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶</ref>. [[امام]] {{ع}} ضمن پرهیز [[مردم]] از [[دروغ]]، [[دروغگو]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[خوار]] و ذلیل برمیشمرد: از [[دروغ]] بپرهیزد که ضد [[ایمان]] است. راستگو بر بلندای [[رستگاری]] و بزگواری است و [[دروغگو]] بر لب پرتگاه سقوط و [[خواری]]<ref>{{متن حدیث|جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِيمَانِ الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ وَ الْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 524- 526.</ref>. | ||
==صدق یکی از اسباب [[رستگاری]]== | ==صدق یکی از اسباب [[رستگاری]]== |
نسخهٔ ۲۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صدق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- صدق یا صداقت به معنای راستی آدمی در اندیشه، گفتار و کردار، از مهمترین جلوههای ملکات اخلاقی و کمالات انسانی است. انسان صادق، انسانی است که گفتارش با کردارش یکسان و از دروغگویی بهدور است. میزان صداقت انسان، معیار و ملاکی برای سنجش کمال و ایمان اوست. از اینرو امام علی (ع) خیر و نیکی هر چیز را در ازای راستی آن (موافقت با امر الهی) میداند و صداقت را جزو اصلیترین ستونهای ایمان برمیشمرد. در منظر امام (ع) میزان بهرهمندی آدمی از درجات ایمان بهمیزان برخورداری او از صفت صداقت وابسته است: نشانه ایمان، گزینش راستگویی بر دروغگویی است، آنجا که راستی به زیانت و دروغ به سودت باشد[۱].
- راستی گوهره وجودی انسان را نمایان میکند. انسان اگر بخواهد به حقیقت وجودی خویش برسد، باید به وجودی یگانه در گفتار، کردار و اندیشه دست یابد. صدق و راستی از لوازم اصلی رسیدن به این معناست. امام (ع) از صداقت در تمام ابعاد وجود، بهعنوان راه نجات، رستگاری و کرامت انسان و سبب پیروزی در دنیا و آخرت و نیز، جان تقوا و پارسایی یاد میکند و صداقت را بهمثابه لباس حق برمیشمرد. نبود صداقت نیز مایه فروپاشی انسانیت دانسته شده است. امام علی (ع) میفرماید: اینک شما را هشدار دهم: مبادا که نظام اخلاق را در هم ریزید و هیمنه آن را بشکنید و اساس آن را دگرگون سازید. باید که دل و زبان خود را یکی کنید و زبان خویش را نگه دارید. به خدا سوگند، ندیدهام بندهای را که پرهیزکاری کند و پرهیزکاریاش او را سودمند افتد، مگر آنکه زبان خود نگه دارد[۲].
- فضیلت صداقت در کاملترین مرتبهاش در جان امام بروز یافته است. او در معرفی خود و در بیان قرابت خود به پیامبر اکرم (ص) میفرماید: ... (پیامبر اکرم) هرگز از من کلامی دروغ نشنید...[۳]. امام هرگز حاضر نشد راستی و صداقت خویش را به هیچ قیمتی کنار بگذارد، چنانکه فرمود: به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم زمین را با آنچه در آسمانهاست و به من بخشند تا پوست جُوی را به گناه از موری گیرم، هرگز چنین نکنم. بهراستی دنیای شما نزد من از برگیکه در دهان ملخی است و آن را میخورد، بیارزشتر است[۴]. راستی و صداقت از جمله عواملی است که آدمی را شایسته سعادت دنیوی و اخروی و راهیابی به بهشت میکند، چنانکه امام (ع) دلیل پیروزیهای مسلمانان در صدر اسلام را صداقت و یگانگی آنها در کردار، رفتار و اندیشه میداند[۵].
- امام (ع) در مقام پیشوایی مسلمانان، یعنی حتی در فرازی از دوران خلافت خویش روی از صداقت برنتافت و با مردم به راستی و صدق سخن گفت. خود ایشان در اینباره میفرماید: به خدا سوگند که هیچ کلامی را پنهان نمیدارم و هیچ دروغی از من صادر نشده است[۶]. امام (ع) ضمن پرهیز مردم از دروغ، دروغگو را در دنیا و آخرت خوار و ذلیل برمیشمرد: از دروغ بپرهیزد که ضد ایمان است. راستگو بر بلندای رستگاری و بزگواری است و دروغگو بر لب پرتگاه سقوط و خواری[۷][۸].
صدق یکی از اسباب رستگاری
- راستیِ صادقان، روز قیامت برای آنان سودمند است و ایشان به رستگاری بزرگ میرسند: ﴿قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۹] بسیاری از مفسران، صدق را در این آیه، صدق در دنیا و معنای آن را عام دانستهاند، به گونهای که شامل راستی در گفتار، کردار و اعتقادات حق مانند توحید و نبوت میشود[۱۰][۱۱].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ، وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ، وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۵۰
- ↑ «ثُمَّ إِيَّاكُمْ وَ تَهْزِيعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِيفَهَا، وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً وَ لْيَخْزُنِ الرَّجُلُ لِسَانَهُ، فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ، وَ اللَّهِ مَا أَرَى عَبْداً يَتَّقِي تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى [يَخْتَزِنَ] يَخْزُنَ لِسَانَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵
- ↑ «وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
- ↑ «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ، مَا فَعَلْتُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵
- ↑ نک: خطبه ۵۶
- ↑ «وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶
- ↑ «جَانِبُوا الْكَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِيمَانِ الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ وَ الْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۵
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 524- 526.
- ↑ خداوند فرمود: این روزی است که راستگویی راستگویان به آنان سود خواهد داد، آنان بوستانهایی خواهند داشت که از بن آنها جویبارها روان است، هماره در آنها جاودانند، خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند؛ این است رستگاری سترگ؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۹.
- ↑ تفسير اثنا عشری، ج ۳، ص ۲۱۲؛ المنیر، ج ۷، ص ۱۲۳؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۵۱.
- ↑ یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.