معصیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' بسوی ' به ' به‌سوی ')
خط ۲۶: خط ۲۶:
#باتوجه به [[عصمت پیامبران]] و منزه بودن ساحت [[پیامبر اکرم]] از [[گناه]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] وجوه و اقوالی از [[مفسرین]] آمده است که وجهی را [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] در کنار [[نقل]] نظریه‌های دیگر [[مفسرین]] پسندیده‌اند و از آن [[دفاع]] کرده‌اند می‌آوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت [[آیه]] بر می‌آید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "[[فتح مبین]]" عبارت از "[[آمرزش]] [[پیامبر]] نسبت به [[گناهان]] گذشته و آینده‌ات" و ما می‌دانیم که هیچ رابطه‌ای بین [[فتح]] مذکور با [[آمرزش گناهان]] نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن [[فتح]] به [[مغفرت]] به [[ذهن]] نمی‌رسد، پس چه باید کرد، و چطور [[آیه]] را معنا کنیم‌؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "[[ذنب]]" در [[آیه شریفه]]، [[گناه]] به معنای معروف کلمه یعنی [[مخالفت]] [[تکلیف]] [[مولوی]] [[الهی]] نیست. و نیز مراد از "[[مغفرت]]" معنای معروفش که عبارت است از ترک [[عذاب]] در مقابل [[مخالفت]] نامبرده نیست، چون کلمه "[[ذنب]]" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده می‌شود عبارت است از عملی که آثار و تبعات [[بدی]] دارد، حال هر چه باشد. و [[مغفرت]] هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "[[ذنب]]" و "[[مغفرت]]"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "[[ذنب]]" [[مخالفت]] [[امر مولوی]] است که [[عقاب]] در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "[[مغفرت]]" ترک [[عقاب]] بر آن [[مخالفت]] است» معنایی است که نظر [[عرف]] [[مردمان]] متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی [[ذنب]] همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی [[مغفرت]] هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، می‌گوییم [[قیام]] [[رسول خدا]] به [[دعوت]] [[مردم]]، و نهضتش علیه [[کفر]] و وثنیت، از [[قبل از هجرت]] و ادامه‌اش تا بعد از آن، و جنگ‌هایی که بعد از [[هجرت]] با [[کفار]] [[مشرک]] به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "[[ذنب]]" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که [[کفار]] [[قریش]] ما دام که [[شوکت]] و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول [[مغفرت]] خود قرار نمی‌دادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمی‌کردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام [[سنت]] و طریقه خود را، و نیز خون‌هایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمی‌بردند، و تا از راه [[انتقام]] و محو اسم و رسم [[پیامبر]] کینه‌های درونی خود را تسکین نمی‌دادند، [[دست]] بردار نبودند. اما [[خدای سبحان]] با [[فتح مکه]] و یا [[فتح]] [[حدیبیه]] که آن نیز منتهی به [[فتح مکه]] شد، [[شوکت]] و نیروی [[قریش]] را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که [[رسول خدا]] در نظر [[مشرکین]] داشت پوشانید، و آن جناب را از [[شر]] [[قریش]] ایمنی داد. پس مراد از کلمه "[[ذنب]]" - و [[خدا]] داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که [[دعوت]] آن جناب از [[ناحیه]] [[کفار]] و [[مشرکین]] به بار می‌آورد، و این آثار از نظر لغت [[ذنب]] است، ذنبی است که در نظر [[کفار]] وی را در برابر آن مستحق [[عقوبت]] می‌ساخت، هم چنان که [[موسی]]{{ع}} در جریان کشتن آن [[جوان]] قبطی خود را [[گناه]] کار قبطیان معرفی نموده می‌گوید: {{متن قرآن|وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ}}<ref>«و در چشم آنان به گردن من گناهی است که می‌هراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.</ref> ". این معنای [[گناهان]] گذشته [[رسول خدا]] است گناهانی که [[قبل از هجرت]] کرده بود و اما [[گناهان]] آینده‌اش عبارت است از خونهایی که بعد از [[هجرت]] از صنادید [[قریش]] ریخت، و [[مغفرت]] [[خدا]] نسبت به [[گناهان]] آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبت‌هایی که به دنبال دارد، و آن به این بود که [[شوکت]] و بنیه [[قریش]] را از آنان گرفت. مؤید این معنا جمله {{متن قرآن|وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ}}<ref>«و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.</ref>... {{متن قرآن|وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا}}<ref>«و خداوند تو را با یاری کردنی بی‌همتا  یاری کند» سوره فتح، آیه ۳.</ref> است. این آن معنایی است که از [[آیه]]، به ضمیمه سیاق به نظر ما رسید، (ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] [[علامه طباطبائی]] ج ۱۸ ص ۸۰-۸۱-۸۲-۸۳)
#باتوجه به [[عصمت پیامبران]] و منزه بودن ساحت [[پیامبر اکرم]] از [[گناه]] در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] وجوه و اقوالی از [[مفسرین]] آمده است که وجهی را [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] [[المیزان]] در کنار [[نقل]] نظریه‌های دیگر [[مفسرین]] پسندیده‌اند و از آن [[دفاع]] کرده‌اند می‌آوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت [[آیه]] بر می‌آید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "[[فتح مبین]]" عبارت از "[[آمرزش]] [[پیامبر]] نسبت به [[گناهان]] گذشته و آینده‌ات" و ما می‌دانیم که هیچ رابطه‌ای بین [[فتح]] مذکور با [[آمرزش گناهان]] نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن [[فتح]] به [[مغفرت]] به [[ذهن]] نمی‌رسد، پس چه باید کرد، و چطور [[آیه]] را معنا کنیم‌؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "[[ذنب]]" در [[آیه شریفه]]، [[گناه]] به معنای معروف کلمه یعنی [[مخالفت]] [[تکلیف]] [[مولوی]] [[الهی]] نیست. و نیز مراد از "[[مغفرت]]" معنای معروفش که عبارت است از ترک [[عذاب]] در مقابل [[مخالفت]] نامبرده نیست، چون کلمه "[[ذنب]]" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده می‌شود عبارت است از عملی که آثار و تبعات [[بدی]] دارد، حال هر چه باشد. و [[مغفرت]] هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "[[ذنب]]" و "[[مغفرت]]"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "[[ذنب]]" [[مخالفت]] [[امر مولوی]] است که [[عقاب]] در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "[[مغفرت]]" ترک [[عقاب]] بر آن [[مخالفت]] است» معنایی است که نظر [[عرف]] [[مردمان]] متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی [[ذنب]] همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی [[مغفرت]] هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، می‌گوییم [[قیام]] [[رسول خدا]] به [[دعوت]] [[مردم]]، و نهضتش علیه [[کفر]] و وثنیت، از [[قبل از هجرت]] و ادامه‌اش تا بعد از آن، و جنگ‌هایی که بعد از [[هجرت]] با [[کفار]] [[مشرک]] به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "[[ذنب]]" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که [[کفار]] [[قریش]] ما دام که [[شوکت]] و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول [[مغفرت]] خود قرار نمی‌دادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمی‌کردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام [[سنت]] و طریقه خود را، و نیز خون‌هایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمی‌بردند، و تا از راه [[انتقام]] و محو اسم و رسم [[پیامبر]] کینه‌های درونی خود را تسکین نمی‌دادند، [[دست]] بردار نبودند. اما [[خدای سبحان]] با [[فتح مکه]] و یا [[فتح]] [[حدیبیه]] که آن نیز منتهی به [[فتح مکه]] شد، [[شوکت]] و نیروی [[قریش]] را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که [[رسول خدا]] در نظر [[مشرکین]] داشت پوشانید، و آن جناب را از [[شر]] [[قریش]] ایمنی داد. پس مراد از کلمه "[[ذنب]]" - و [[خدا]] داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که [[دعوت]] آن جناب از [[ناحیه]] [[کفار]] و [[مشرکین]] به بار می‌آورد، و این آثار از نظر لغت [[ذنب]] است، ذنبی است که در نظر [[کفار]] وی را در برابر آن مستحق [[عقوبت]] می‌ساخت، هم چنان که [[موسی]]{{ع}} در جریان کشتن آن [[جوان]] قبطی خود را [[گناه]] کار قبطیان معرفی نموده می‌گوید: {{متن قرآن|وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ}}<ref>«و در چشم آنان به گردن من گناهی است که می‌هراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.</ref> ". این معنای [[گناهان]] گذشته [[رسول خدا]] است گناهانی که [[قبل از هجرت]] کرده بود و اما [[گناهان]] آینده‌اش عبارت است از خونهایی که بعد از [[هجرت]] از صنادید [[قریش]] ریخت، و [[مغفرت]] [[خدا]] نسبت به [[گناهان]] آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبت‌هایی که به دنبال دارد، و آن به این بود که [[شوکت]] و بنیه [[قریش]] را از آنان گرفت. مؤید این معنا جمله {{متن قرآن|وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ}}<ref>«و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.</ref>... {{متن قرآن|وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا}}<ref>«و خداوند تو را با یاری کردنی بی‌همتا  یاری کند» سوره فتح، آیه ۳.</ref> است. این آن معنایی است که از [[آیه]]، به ضمیمه سیاق به نظر ما رسید، (ترجمه [[تفسیر]] [[المیزان]] [[علامه طباطبائی]] ج ۱۸ ص ۸۰-۸۱-۸۲-۸۳)
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[استغفار]] از [[گناهان]] [[امت]] نسبت به خودش گردیده است: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز  و پگاهان  با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref> در [[تفسیر]] [[روح]] المعانی در ذیل [[آیه]] «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده می‌شود هرچندواقعا [[گناه]] نباشد وشایداین امراهمیت [[استغفار]] تعبدی دائمی رابرای توجه به [[حق]] - می‌رساند ([[روح]] المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵).
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[استغفار]] از [[گناهان]] [[امت]] نسبت به خودش گردیده است: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز  و پگاهان  با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref> در [[تفسیر]] [[روح]] المعانی در ذیل [[آیه]] «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده می‌شود هرچندواقعا [[گناه]] نباشد وشایداین امراهمیت [[استغفار]] تعبدی دائمی رابرای توجه به [[حق]] - می‌رساند ([[روح]] المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵).
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[استغفار]] برای خود و مردان [[مؤمن]] وزنان [[مؤمن]] ه: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز)  و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref> باتوجه به [[عصمت پیامبر]] نظریه مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] آورده می‌شود اینجا مورد خطاب [[پیامبر]] است، ولی منظور از آن [[امت]] او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که [[امت]] براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفته‌اند منظور از آن [[انقطاع]] بسوی [[خداوند بزرگ]] است، زیرا [[استغفار]] عبادتی است که [[انسان]] به [[وسیله]] آن [[استحقاق]] [[ثواب]] می‌یابد. و [[حدیث صحیح]] در این باره از [[حذیفة بن یمان]] آمده است که می‌گوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانواده‌ام، گفتم: یا [[رسول الله]] من می‌ترسم که زبانم مرا به [[جهنم]] کشاند؟ [[حضرت رسول]] فرمودند: تو چرا [[استغفار]] نمی‌کنی‌؟ من هر روز یکصد بار [[استغفار]] می‌کنم: (ترجمه [[مجمع البیان]] ج ۲۳ ص ۶۷)
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[استغفار]] برای خود و مردان [[مؤمن]] وزنان [[مؤمن]] ه: {{متن قرآن|وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز)  و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref> باتوجه به [[عصمت پیامبر]] نظریه مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] آورده می‌شود اینجا مورد خطاب [[پیامبر]] است، ولی منظور از آن [[امت]] او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که [[امت]] براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفته‌اند منظور از آن [[انقطاع]] به‌سوی [[خداوند بزرگ]] است، زیرا [[استغفار]] عبادتی است که [[انسان]] به [[وسیله]] آن [[استحقاق]] [[ثواب]] می‌یابد. و [[حدیث صحیح]] در این باره از [[حذیفة بن یمان]] آمده است که می‌گوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانواده‌ام، گفتم: یا [[رسول الله]] من می‌ترسم که زبانم مرا به [[جهنم]] کشاند؟ [[حضرت رسول]] فرمودند: تو چرا [[استغفار]] نمی‌کنی‌؟ من هر روز یکصد بار [[استغفار]] می‌کنم: (ترجمه [[مجمع البیان]] ج ۲۳ ص ۶۷)
# [[دوستی]] [[خدا]] و [[اطاعت از پیامبر]] سبب [[آمرزش گناهان]] [[امت]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۹۱.</ref>.
# [[دوستی]] [[خدا]] و [[اطاعت از پیامبر]] سبب [[آمرزش گناهان]] [[امت]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۵۹۱.</ref>.



نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث معصیت است. "معصیت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۱]
  2. فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ[۲]
  3. فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۳]
  4. وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا[۴]
  5. وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا[۵]
  6. قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ * الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۶]؛ قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۷]؛ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ[۸]
  7. وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۹]
  8. وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ * قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ * يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ[۱۰]
  9. تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۱]

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:

  1. خداوند خطاب به پیامبر که می‌فرماید به راستی ما [در صلح حدیبیه] فتح نمایانی برای تو پدید آوردیم تا خدا آن گناهان تو را که و بعد [از هجرت، به وسیله کفار مکه به تو نسبت داده شده] بود برتو بپوشاند و نعمتش را برتو تمام کند و تو را به راهی راست رهنمون شود: لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرٰاطاً مُسْتَقِیماً وَ ینْصُرَک اللٰهُ نَصْراً عَزِیزاً[۱۲]
  2. باتوجه به عصمت پیامبران و منزه بودن ساحت پیامبر اکرم از گناه در تفسیر آیه شریفه وجوه و اقوالی از مفسرین آمده است که وجهی را علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در کنار نقل نظریه‌های دیگر مفسرین پسندیده‌اند و از آن دفاع کرده‌اند می‌آوریم: لام در کلمه "لیغفر" به طوری که از ظاهر عبارت آیه بر می‌آید لام تعلیل است، در نتیجه غرض از این "فتح مبین" عبارت از "آمرزش پیامبر نسبت به گناهان گذشته و آینده‌ات" و ما می‌دانیم که هیچ رابطه‌ای بین فتح مذکور با آمرزش گناهان نیست و هیچ معنای معقولی برای تعلیل آن فتح به مغفرت به ذهن نمی‌رسد، پس چه باید کرد، و چطور آیه را معنا کنیم‌؟.... کوتاه سخن اینکه: مراد از کلمه "ذنب" در آیه شریفه، گناه به معنای معروف کلمه یعنی مخالفت تکلیف مولوی الهی نیست. و نیز مراد از "مغفرت" معنای معروفش که عبارت است از ترک عذاب در مقابل مخالفت نامبرده نیست، چون کلمه "ذنب" در لغت آن طور که از موارد استعمال آن استفاده می‌شود عبارت است از عملی که آثار و تبعات بدی دارد، حال هر چه باشد. و مغفرت هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ "ذنب" و "مغفرت"ذکر کردیم «و گفتیم که متبادر از لفظ "ذنب" مخالفت امر مولوی است که عقاب در پی بیاورد، و متبادر از کلمه "مغفرت" ترک عقاب بر آن مخالفت است» معنایی است که نظر عرف مردمان متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی ذنب همان بود که گفتیم عبارت است از هر عملی که آثار شوم داشته باشد، و معنای لغوی مغفرت هم پوشاندن هر چیز است. حال که معنای لغوی و عرفی این دو کلمه روشن شد، می‌گوییم قیام رسول خدا به دعوت مردم، و نهضتش علیه کفر و وثنیت، از قبل از هجرت و ادامه‌اش تا بعد از آن، و جنگ‌هایی که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه "ذنب" و خلاصه عملی بود حادثه آفرین و مسأله ساز، و معلوم است که کفار قریش ما دام که شوکت و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمی‌دادند، یعنی از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمی‌کردند، و هرگز زوال ملیت و انهدام سنت و طریقه خود را، و نیز خون‌هایی که از بزرگان ایشان ریخته شده، از یاد نمی‌بردند، و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پیامبر کینه‌های درونی خود را تسکین نمی‌دادند، دست بردار نبودند. اما خدای سبحان با فتح مکه و یا فتح حدیبیه که آن نیز منتهی به فتح مکه شد، شوکت و نیروی قریش را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که رسول خدا در نظر مشرکین داشت پوشانید، و آن جناب را از شر قریش ایمنی داد. پس مراد از کلمه "ذنب" - و خدا داناتر است: تبعات بد، و آثار خطرناکی است که دعوت آن جناب از ناحیه کفار و مشرکین به بار می‌آورد، و این آثار از نظر لغت ذنب است، ذنبی است که در نظر کفار وی را در برابر آن مستحق عقوبت می‌ساخت، هم چنان که موسیS در جریان کشتن آن جوان قبطی خود را گناه کار قبطیان معرفی نموده می‌گوید: وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[۱۳] ". این معنای گناهان گذشته رسول خدا است گناهانی که قبل از هجرت کرده بود و اما گناهان آینده‌اش عبارت است از خونهایی که بعد از هجرت از صنادید قریش ریخت، و مغفرت خدا نسبت به گناهان آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبت‌هایی که به دنبال دارد، و آن به این بود که شوکت و بنیه قریش را از آنان گرفت. مؤید این معنا جمله وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ[۱۴]... وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا[۱۵] است. این آن معنایی است که از آیه، به ضمیمه سیاق به نظر ما رسید، (ترجمه تفسیر المیزان علامه طباطبائی ج ۱۸ ص ۸۰-۸۱-۸۲-۸۳)
  3. پیامبر مأمور استغفار از گناهان امت نسبت به خودش گردیده است: وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ[۱۶] در تفسیر روح المعانی در ذیل آیه «چنین آمده است. به امردین توجه کن وجبران کن آن چه را که نسبت به توگناه شمرده می‌شود هرچندواقعا گناه نباشد وشایداین امراهمیت استغفار تعبدی دائمی رابرای توجه به حق - می‌رساند (روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ۱۲، ص: ۳۳۵).
  4. پیامبر مأمور به استغفار برای خود و مردان مؤمن وزنان مؤمن ه: وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ[۱۷] باتوجه به عصمت پیامبر نظریه مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده می‌شود اینجا مورد خطاب پیامبر است، ولی منظور از آن امت او است، و بدان جهت حضرتش مورد خطاب قرار گرفته است که امت براه و روش او اقتداء نمایند، و بعضی هم گفته‌اند منظور از آن انقطاع به‌سوی خداوند بزرگ است، زیرا استغفار عبادتی است که انسان به وسیله آن استحقاق ثواب می‌یابد. و حدیث صحیح در این باره از حذیفة بن یمان آمده است که می‌گوید: «من شخصی بد زبان بودم نسبت به خانواده‌ام، گفتم: یا رسول الله من می‌ترسم که زبانم مرا به جهنم کشاند؟ حضرت رسول فرمودند: تو چرا استغفار نمی‌کنی‌؟ من هر روز یکصد بار استغفار می‌کنم: (ترجمه مجمع البیان ج ۲۳ ص ۶۷)
  5. دوستی خدا و اطاعت از پیامبر سبب آمرزش گناهان امت: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ[۱۸][۱۹].

معصیت در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم در جلد دوم

گناه دیگران صورت‌های گوناگونی دارد، منظور آن دسته از آیاتی است که مربوط به خود پیامبر نیست و در برخورد با گناه‌کارانی است که از دستورات ایشان سرپیچی کرده و یا عصیان اوامر الهی نموده و حضرت به صورت‌های مختلف واکنش نشان داده است. البته گاه گناه و عصیان از منتسبان به حضرت از زنان و صحابه و مؤمنین است که بسا رفتار آنان موجب بدبینی می‌شود که قرآن تکلیف آن را روشن می‌کند و از پیامبر می‌خواهد به صراحت تبری بجوید. گاهی هم گزارش کسانی است که پیش پیامبر آمده و از حضرت طلب استغفار کرده‌اند.

پیامبر وگناه‌کاران

  1. وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ[۲۰].
  2. مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا[۲۱]. نکته: دشنام به پیامبر از گناهان زبانی: (راعنا) یعنی اجازه بده، ما مطلب خود را تا به آخر بگوییم، و این کلمه در زبان یهود معنای زشتی داشت، معنایی که لایق به ساحت مقدس رسول خداa نبود، به همین جهت فرصت را غنیمت شمردند، هر گاه می‌خواستند با آن جناب سخن بگویند به قصد مذمت و بی‌احترامی این کلمه را استعمال می‌کردند، و خدای تعالی در این آیه شریفه ایشان را مذمت کرد، و نخست به طور اجمال فرمود: يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ و سپس آن را تفسیر کرد به این که: وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ آن‌گاه مثل این که خواسته باشد این را نیز تفسیر کند، عطف کرد بر آن جمله: “وَ راعِنا” را، آن‌گاه فرمود: این عمل ناپسند از یهودیان در حالی انجام می‌شود که زبان خود را تاب می‌دهند، و به دین خدا طعنه می‌زنند: لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ و این دو مصدر یعنی مصدر (لی) و (طعن) در موضع حال قرار دارند[۲۲].
  3. إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۳]
  4. فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ[۲۴].
  5. يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ * وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ * لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ[۲۵]
  6. وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا * كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا[۲۶].
  7. وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۲۷].
  8. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ[۲۸].
  9. أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۲۹].
  10. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ[۳۰].
  11. فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا[۳۱].
  12. أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى * أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى * كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ * نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ[۳۲].
  13. أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَى الْهُدَى * أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى * أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى * كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ * نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ * فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ[۳۳].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. عصیان - گناه - و تمرد برخی مجاهدان در جنگ احد، از فرمان پیامبر: وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ...؛
  2. محاربه با خدا و رسول گناهی مستحق خواری دنیا وعذاب آخرت: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا... لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛
  3. پیامبر مأمور به برخورد عاطفی با گناه‌کاران: فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ؛
  4. پذیرفته نشدن عذر منافقان مجرم از طرف پیامبر به جهت باطن پلید و کفرآلود آنان: يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ * * لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ؛
  5. استهزای رسول خدا، امری گناه و حرام: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ * لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طَائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ؛
  6. گناه بودن بخل و اسراف و برحذر داشتن خداوند پیامبر را از آن گناهان: وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا * كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا؛
  7. عصیان از اوامر خدا و رسول موجب حبط و نابودی عمل: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ؛
  8. نجوای گناه‌آلود یهود با یکدیگر، در مورد مخالفت با پیامبر و توطئه بر علیه آن حضرت: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛
  9. نهی شدن مؤمنان از نجواهای گناه آلود، در نافرمانی از پیامبر يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛
  10. دعوت خداوند پیامبر را به صبر در مقابل تلاش گناه کاران، برای نفوذ و تأثیرگذاری برایشان: فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا؛
  11. آلودگی به گناه موجب تکذیب رسالت پیامبر و باز داشتن او از نماز: أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى؛
  12. تکذیب پیامبر و انکار تعالیم آن حضرت گناهی بزرگ: أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَى الْهُدَى * أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى * أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى * كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ * نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ * فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ و دستور خداوند به پیامبر بر اعلام برائت از عمل گناهکاران تکذیب‌کننده ونافرمان: فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ.

گناه، زنان و عشیره پیامبر

  1. يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا[۳۴].
  2. وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ * إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۳۵].
  3. وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۳۶].

نکات:

  1. همسران پیامبر، چون دیگر زنان در معرض گناه و لغزش يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍو هشدار خداوند درباره عذاب مضاعف آنان درصورت ارتکاب گناه: يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا؛
  2. گناه برخی همسران پیامبر با خیانت و افشای راز آن حضرت: وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ * إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ؛
  3. خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن و از شرک و مخالفت فرمان پروردگار بترسان وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ بدون شک برای دست زدن به یک برنامه اصلاحی گسترده هدف پیامبران است باید از حلقه‌های کوچک‌تر و فشرده‌تر شروع کرد. و بیزاری پیامبر از آنان در صورت ارتکاب گناه نافرمانی و نپذیرفتن دعوت توحیدی ایشان فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ.

پیامبر و استغفار گناهکاران

  1. فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۳۷].
  2. وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا[۳۸].
  3. إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا... * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۹]
  4. وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۴۰].

نکات:

  1. سفارش خدا به پیامبر جهت آمرزش خواهی برای گناهکاران وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ؛
  2. استغفار پیامبر برای گناهکاران، موجب آمرزش آنان وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا؛
  3. توبه محاربین قبل از شکست و دستگیری آنان موجب بخشودگی و آمرزش گناه آنان توسط خداوند: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛
  4. دعای پیامبر برای گناه کاران، موجب آرامش و قبولی توبه آنان: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۴۱].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم
  2. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  2. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  3. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  4. «و چه بسیار از اقوام بعد از نوح را که نابود کردیم و (همین) بس، که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۱۷.
  5. «و کار خود را به آن زنده نامیرا واگذار و با سپاس او را پاک بستای و او از گناهان بندگانش آگاه، بس» سوره فرقان، آیه ۵۸.
  6. «بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست * آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۵-۱۶.
  7. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  8. «پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.
  9. «و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه» سوره مائده، آیه ۱۸.
  10. «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا می‌دادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم می‌دادند * گفتند: ای قوم! ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی فرو فرستاده شده است، آنچه را (از کتاب‌های آسمانی) که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، به سوی حق و به راهی راست راهنمایی می‌کند * ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پاره‌ای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۲۹-۳۱.
  11. «به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید * تا گناهانتان را بیامرزد و شما را به بهشت‌هایی که از بن آنها جویبارها روان است و به جایگاه‌هایی پاکیزه در بهشت برین درآورد؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره صف، آیه ۱۱-۱۲.
  12. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  13. «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که می‌هراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
  14. «و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
  15. «و خداوند تو را با یاری کردنی بی‌همتا یاری کند» سوره فتح، آیه ۳.
  16. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  17. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  18. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  19. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۹۱.
  20. «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  21. «برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین می‌گویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد» سوره نساء، آیه ۴۶.
  22. ترجمه المیزان، ج۴، ص۵۸۰.
  23. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت * جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۳-۳۴.
  24. «پس اگر تو را دروغزن شمرده‌اند، بگو پروردگارتان دارای بخشایشی گسترده است و عذاب وی را از گروه تبهکاران باز نمی‌گردانند» سوره انعام، آیه ۱۴۷.
  25. «منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد * و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟ * عذر نیاورید، که پس از ایمان کافر شده‌اید؛ اگر از گروهی از شما در گذریم گروهی (دیگر) را عذاب می‌کنیم زیرا که گناهکار بوده‌اند» سوره توبه، آیه ۶۴-۶۶.
  26. «و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی * زشتی همه اینها نزد پروردگارت ناپسند است» سوره اسراء، آیه ۲۹ و ۳۸.
  27. «و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۵-۲۱۶.
  28. «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.
  29. «آیا به کسانی ننگریسته‌ای که آنان را از رازگویی باز می‌دارند سپس به آنچه از آن بازداشته شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی می‌کنند و چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش می‌گویند: چرا خداوند برای آنچه می‌گوییم ما را عذاب نمی‌کند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در می‌آیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۸.
  30. «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.
  31. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  32. «به من بگو آن کس که، * بنده‌ای را چون به نماز ایستد باز می‌دارد * (یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند * آیا ندانسته است که خداوند می‌بیند؟ * نه چنان است؛ اگر (از شرارت) باز نایستد بی‌گمان (موی) پیشانی (اش) را خواهیم گرفت و خواهیم کشید *(موی) پیشانی دروغگوی خطاکاری را» سوره علق، آیه ۹-۱۰ و ۱۳-۱۶.
  33. «به من بگو آن کس که، * بنده‌ای را چون به نماز ایستد باز می‌دارد * اگر رهنمود یافته باشد، * یا به پرهیزگاری فرمان دهد؟ * (یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند * آیا ندانسته است که خداوند می‌بیند؟ * نه چنان است؛ اگر (از شرارت) باز نایستد بی‌گمان (موی) پیشانی (اش) را خواهیم گرفت و خواهیم کشید *(موی) پیشانی دروغگوی خطاکاری را * آنگاه، هم‌بزمانش را فرا می‌خواند» سوره علق، آیه ۹-۱۷.
  34. «ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.
  35. «و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت * اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۳-۴.
  36. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  37. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  38. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  39. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند... * جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۳-۳۴.
  40. «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۲-۱۰۳.
  41. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۵۶۲.