انصار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''انصار'''، به معنای [[یاوران]] و نصرت‌کنندگان است و اصطلاحاً به [[مسلمانان]] [[مدینه]] گفته می‌شد که از [[مسلمانان]] [[مهاجر]] و از [[پیامبر اسلام]]، [[حمایت]] کردند. جمعی از [[مسلمانان]] یثرب، با پیمانی که با [[رسول خدا]]{{صل}} بستند، از او [[دعوت]] کردند که به شهرشان [[هجرت]] کند و [[پیامبر]] نیز پذیرفت و به یثرب کوچید (که بعدها نام "[[مدینه]]" به خود گرفت). انصار، اغلب از دو [[قبیله]] "[[اوس]]" و "[[خزرج]]" بودند که پیشتر بین آنان کشمکش‌ها و جنگ‌های درازمدّت بود و به [[برکت]] [[هجرت پیامبر]]، با هم [[دوست]] شدند و [[اسلام]] را [[یاری]] کردند. انصار نیز همچون [[مهاجران]]، مورد [[ستایش]] [[قرآن]] و [[حضرت محمّد]]{{صل}} بودند و [[احترام]] و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سخت‌ترین شرایط، با [[ایثار]] [[مال]] و خانه و [[جان]] به [[یاری]] [[اسلام]] شتافتند و در جنگ‌های متعدّد، از [[جان]] [[پیامبر]] و [[دین]] او و [[مسلمین]] دیگر [[دفاع]] کردند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۳۵.</ref>.
==مفهوم‌شناسی==
انصار در لغت به‌معنای [[یاوران]] و نصرت‌کنندگان است و در اصطلاح به [[مسلمانان]] [[مدینه]] گفته می‌شد که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. جمعی از [[مسلمانان]] یثرب، با پیمانی که با [[رسول خدا]]{{صل}} بستند، از او [[دعوت]] کردند به شهرشان [[هجرت]] کند و [[پیامبر]] نیز پذیرفت و به یثرب کوچ کرد (که بعدها نام "[[مدینه]]" به خود گرفت)<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۳۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۴.</ref>.


==مقدمه==
انصار، اغلب از دو [[قبیله]] "[[اوس]]" و "[[خزرج]]" بودند که قبل از [[هجرت]] [[پیامبر]] بین آنان کشمکش‌ها و جنگ‌های درازمدّت بود و به [[برکت]] [[هجرت پیامبر]]، با هم [[دوست]] شدند و [[اسلام]] را [[یاری]] کردند. انصار نیز همچون [[مهاجران]]، مورد [[ستایش]] [[قرآن]] و [[حضرت محمّد]]{{صل}} بودند و [[احترام]] و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سخت‌ترین شرایط، با [[ایثار]] [[مال]] و خانه و [[جان]] به [[یاری]] [[اسلام]] شتافتند و در جنگ‌های متعدّد، از [[جان]] [[پیامبر]] و [[دین]] او و [[مسلمین]] دیگر [[دفاع]] کردند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۳۵.</ref>.
*انصار، [[لقب]] [[مسلمانان]] [[مدینه]] است که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] دو بار از آنان یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}؛ سوره توبه، آیه ۱۰۰ و {{متن قرآن| لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ آیه ۱۱۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] در پنج مورد از آنان سخن به‌میان آورده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هنگامی که آهنگ مهاجرت به یثرب کرد و زمینه را برای پذیرش و [[تبلیغ]] [[دین اسلام]] در آن سامان مناسب دید، با استقبال گرم و [[حمایت]] [[مردم]] یثرب رو‌به‌رو شد. از این پس یثرب، [[مدینه]] النبی نام گرفت و [[مسلمانان]] به دو گروه [[مهاجرین]]<ref>کسانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] مهاجرت کرده بودند.</ref> و انصار <ref>که پذیرای [[پیامبر]] و مهاجرین شده بودند.</ref> تقسیم شدند.
*[[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آنها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥: </ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آنها پس از کش‌وقوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>.
*انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و آن‌گاه که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>.


==انصار در فرهنگ مطهر==
==انصار در [[آیات]] و [[روایات]]==
یعنی [[یاوران]]. مقصود، مسلمانانی هستند که در [[مدینه]] بودند و در مدینه [[اسلام]] [[اختیار]] کرده بودند و حاضر شدند که [[شهر]] خودشان را مرکز اسلام قرار بدهند و [[برادران]] مسلمانشان را که از [[مکه]] و جاهای دیگر (البته بیشتر از مکه) می‌آیند در حالی که هیچ ندارند و دست خالی می‌آیند بپذیرند و نه تنها در خانه‌های خود جای بدهند و به عنوان یک میهمان بپذیرند، بلکه از [[جان]] و [[مال]] و حیثیت آنها [[حمایت]] کنند مثل خودشان. به طوری که در [[تاریخ]] آمده است منهای [[ناموس]] هرچه داشتند با برادران [[مسلمان]] خود به اشتراک در میان گذاشتند. حتی برادران مسلمان را بر خود مقدّم می‌داشتند<ref>آشنایی با قرآن جلد سوم، ص۱۸۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۴.</ref>
[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] دو بار از انصار یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۰</ref> و {{متن قرآن| لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
 
[[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آنها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: «به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥: </ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
 
==انصار پس از [[پیامبر]]==
پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آنها پس از کش و قوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>.
 
==[[انصار]] و [[بیعت]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}==
انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]]{{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و زمانی که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انصار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مفهوم‌شناسی

انصار در لغت به‌معنای یاوران و نصرت‌کنندگان است و در اصطلاح به مسلمانان مدینه گفته می‌شد که پیش از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه با ایشان پیمان بستند و پس از هجرت به یاری و حمایت از پیامبر برخاستند. جمعی از مسلمانان یثرب، با پیمانی که با رسول خدا(ص) بستند، از او دعوت کردند به شهرشان هجرت کند و پیامبر نیز پذیرفت و به یثرب کوچ کرد (که بعدها نام "مدینه" به خود گرفت)[۱].

انصار، اغلب از دو قبیله "اوس" و "خزرج" بودند که قبل از هجرت پیامبر بین آنان کشمکش‌ها و جنگ‌های درازمدّت بود و به برکت هجرت پیامبر، با هم دوست شدند و اسلام را یاری کردند. انصار نیز همچون مهاجران، مورد ستایش قرآن و حضرت محمّد(ص) بودند و احترام و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سخت‌ترین شرایط، با ایثار مال و خانه و جان به یاری اسلام شتافتند و در جنگ‌های متعدّد، از جان پیامبر و دین او و مسلمین دیگر دفاع کردند[۲].

انصار در آیات و روایات

خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از انصار یاد می‌کند: وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۳] و لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ [۴][۵].

پیامبر اکرم وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر جایگاه برتر آنها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو بنی‌هاشم و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد که این دلیلی بر جایگاه انصار نزد پیامبر است. امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه انصار را می‌ستاید: «به خدا سوگند، ایشان اسلام را با توانگری، دست‌های بخشنده و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند[۶][۷].

انصار پس از پیامبر

پس از ارتحال پیامبر اکرم، مهاجرین و انصار به صورت دو تشکل سیاسی و فکری در ماجرای سقیفه نقش‌آفرین شدند. آنها پس از کش و قوس‌های فراوان با ابوبکر بیعت کردند. امام علی (ع) وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: «انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی خلافت نشیند. حضرت فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که پیامبر اکرم نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر امامت و رهبری حقّ آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت»[۸]. امام (ع) در عین‌حال که جایگاه خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن پیامبر اکرم، عدم شایستگی آنها را در امر خلافت گوشزد می‌کند[۹].

انصار و بیعت با امیرالمؤمنین(ع)

انصار در دوران حکومت امام علی (ع) از حامیان ایشان بودند و در حوادث سیاسی و نظامی آن دوران نقش داشتند. امام(ع) در احتجاج با معاویه، آن‌گاه که از نحوه بیعت و مشروعیت خلافت خویش دفاع می‌کند، رأی مهاجرین و انصار را حجت و مایه اقبال عمومی حکومت خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: شورا از آنِ مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را امام خواندند، کارشان برای خشنودی خدا بوده است[۱۰]. و زمانی که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی معاویه و خاندان او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از مهاجران بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در مدینه جای داشتند و بر ایمان استوار بودند[۱۱][۱۲].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی
  3. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۴.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۵.
  3. سوره توبه، آیه ۱۰۰
  4. سوره توبه، آیه ۱۱۷
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  6. «وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥:
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  8. « لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.
  10. «إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
  11. «"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.
  12. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۱.