راه تعیین امام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تعیین امام | | موضوع مرتبط = تعیین امام | ||
| عنوان مدخل = راه تعيين امام | | عنوان مدخل = [[راه تعيين امام]] | ||
| مداخل مرتبط = [[راه تعیین امام در کلام اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[راه تعیین امام در کلام اسلامی]] - [[راه تعیین امام از دیدگاه اهل سنت]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۷
تعیین امام نزد مذاهب اسلامی تعریف متفاوتی دارد.
روشهای تعیین امام نزد مذاهب اسلامی
- اگر امام، نقش پیامبر گونه داشته باشد و رسالت وی، مانند رسالت انبیاء تلقی گردد، تعیین فرد به منصب امامت باید مبنی بر نص دینی یا انتصاب الهی باشد.
- قاضی القضات ماوردی: "امامت برای امت، از راه گزینش صاحب نظران و معتمدان امت و از راه انتصاب به وسیله امام پیشین حاصل میشود".
- قاضی القضات ابویعلی: "امامت با اعمال زور و قدرت نیز حاصل میشود و نیاز به گزینش و عقد ندارد و هر کسی که به خدا ایمان دارد، جایز نیست که چنین امامی را پیشوای خود نداند".
- امام الحرمین جُوینی: "در عقد امامت، اتفاق آرا شرط نیست، زیرا ابوبکر، بدون اتفاق آراء، به امامت رسید".
- ابوبکر بن عربی: "برای تشکیل امامت، موافقت یکی دو نفر از صاحب نظران، کافی است".
- شیخ قرطبی در تفسیر آیه ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً﴾[۱] مینویسد: "اگر یک نفر از صاحب نظران و معتمدان مردم هم امام را تعیین و معرفی کند، کافی است و انتخاب او بر دیگران، واجب است زیرا عمر در سقیفه بنی ساعده، یک تنه عقد بیعت با ابوبکر نبست؛ ابوبکر، عمر را به جانشینی انتخاب کرد پس، بنابر قول قاضی عضدالدین ایجی: با یکی از سه فرایند زیر، منصب امامت برای فرد، تعیّن مییابد:
- با همه اختلافات نظری که میان علمای اهل سنت هست، مخلص کلام آن است که امام، فردی است برخاسته از این جامعه که علم و آگاهی و عدالت و پیراستگی او، در سطح خود امت است و یک فرد برخاسته از جانب خدا نیست[۲].
- آیا مردم میتوانند امام را تعیین کنند؟ در نگاه اهل سنت چند طریق وجود دارد: نصب الهی، انتخاب مردمی، قهر و غلبه. ازنظر شیعه تنها راه اثبات مشروعیت امام، نصب الهی است[۳].
- یکی از ادله معتقدان به دیدگاه شورا، آیه ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۴] است که با توجه به معنای ﴿شَاوِرْهُمْ﴾ و همچنین زمان نزول آیه، میتوان این استدلال را نقد کرد[۵].
پرسشهای وابسته
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ میخواهم جانشینی در زمین بگمارم؛ سوره بقره، آیه:۳۰.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۷۱ - ۷۶.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۲۱۷.
- ↑ پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵۹.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۲۱۷.