الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده
حدیث دوات و قلم اشاره به داستانی دارد که پیامبر اسلام(ص) در سال یازدهم هجرت، چهار روز پیش از ارتحال خویش تصمیم گرفت سندی مکتوب درباره موضوع خلافت و تثبیت موقعیت و جانشینی امیرالمؤمنین علی(ع) به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئههایی که دور از چشم ایشان برای غصب مقام خلافت حضرت صورت میگرفت به خوبی آگاه بود. به همین دلیل روزی که سران صحابه برای عیادت ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن گمراه نشوید".
روشن است که هدف پیامبر(ص) چیزی جز تحکیم و تثبیت خلافت امیرمؤمنان علی(ع) و لزوم پیروی از اهلبیت خود نبود و این مطلب با توجه به حدیث ثقلین مشخص میشود که مورد اتفاق جمیع محدثان از اهل تسنن و تشیع است.
روایت شده است که عمر بن خطاب در دیدار با ابنعباس گفت: "رسول الله، هنگام بیماری، قصد داشت تا به اسم علی(ع) تصریح کند؛ اما من به خاطر اسلام از این کار ممانعت کردم". ابن عباس، همۀ مصیبت و فاجعه را در آن روز پنجشنبه میداند که نگذاشتند پیامبر آنچه را میخواهد به صراحت بنویسد. در منابع حدیثی و تاریخی از این واقعه به "رَزِیَّةُ یَوْمَ الْخَمِیسِ" هم یاد شده است.
رسول خدا(ص) در مسألۀ تعیین جانشین و روشن ساختن تکلیف امت پس از خود، در طول ۲۳ سال پیامبری از هیچ فرصت و موقعیتی فروگذار نکرده بود و امر امامت را بیان کرده بود. امّا میدانست که فتنهانگیزان قدرت طلب مانع خواهند شد که امیر المؤمنین به خلافت برسد. برای آخرینبار و برای اتمام حجت و اینکه شبههای نماند و امامت و خلافت و وصی آن حضرت روشن باشد، در روزهای آخر عمر خویش فرمود که قلم و کاغذی بیاورند... برخی حدس میزدند که این نکته دربارۀ خلافت است، ازاینرو شلوغ کردند و نگذاشتند. پیامبر اسلام(ص) فرموده بود: «هَلُمَّ أَکْتُبَ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ» یا «ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَ کَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً» و با عبارتهای دیگر.
پس از درخواست رسول خدا(ص) برای آوردن قلم و دوات، برخی گفتند: "قلم و دوات را بیاورید" و برخی گفتند: "نیازی نیست". در پارهای از روایات، نام آنان که مخالفت کردهاند نیامده است؛ ولی در بخشی از آنها تصریح شده است که عمر بن خطاب به مخالفت برخاست و گفت: "بیماری بر پیامبر(ص) چیره شده است (که چنین سخنانی میگوید). قرآن نزد شماست و کتاب خدا برای ما کافی است". بنابر نقلی او گفت: "این مرد (پیامبر) هذیان میگوید".
عکسالعملی که رسول خدا(ص) در برابر برخوردهای ناروای جمعی از صحابه و نزاع و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق روایات، پیامبر(ص) فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من نزاع و کشمکش سزاوار نیست"؛ این روایت مشخص میکند که رسول خدا(ص) تا چه اندازه از اختلاف و سخنان جسارتآمیز آنان ناراحت شده است.