نور امام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

  • از جمله مباحث بسیار مهم و جذاب در مسئله شئون امامت، بررسی شئون امام پیش از ورود به عالم ماده است. از ظواهر آیات قرآن کریم درباره این مسئله چیزی به دست نمی‌آید، اما مراجعه به متون حدیثی شیعه و اهل سنت روشن می‌سازد که امامان (ع) پیش از ورود به این دنیا، وجودی نوری داشته‌اند. این حقیقت، دست‌کم در بیش از پنجاه روایت نقل شده است که در میان آنها احادیث معتبری نیز به چشم می‌خورند. بنابراین در مجموعه این روایات، اصل خلقت نوری - فارغ از جزئیات آن - آموزه‌ای متقن است که می‌توان آن را به معصوم نسبت داد. دیگر جزئیات را باید با توجه به بررسی‌های دلالی و سندی روشن ساخت. در این فصل، مهم‌ترین مباحث را که می‌تواند با مسئله شئون امامت مرتبط باشد، بررسی می‌کنیم.

نور ائمه (ع)؛ نخستین آفریده‌ها

غیرمادی بودن نور امامان (ع)

شبح نوری امامان (ع)

  • در برخی روایات، گوشه‌ای دیگر از حقیقت مسئله وجود نوری امامان (ع) آشکار می‌شود. توضیح آنکه روح آدمی در این دنیا به بدن تعلق گرفته است. اینک باید دید که روح و نور امامان (ع) در آن سرا چگونه بوده است. ابوحمزه ثمالی در روایتی صحیح از امام سجاد (ع) نقل می‌کند که فرمودند: "همانا خداوند، محمد، علی و یازده فرزندش را از نور عظمت خود آفرید، سپس ایشان را به‌صورت اشباحی در پرتو نور خود به‌پا داشت و آنها امامان (ع) و از فرزندان رسول الله (ص) هستند".[۹] در بخش نخست از این روایت تصریح شده است که خداوند این نورها را از نور عظمت خود آفرید. اینکه مقصود از نور عظمت خداوند چیست، روشن نیست؛ اما به‌وضوح، از بزرگی این نوع آفرینش حکایت دارد. در بخش دوم این روایت تصریح شده است که این انوار به‌صورت اشباح نورانی بوده‌اند. امام علی (ع) نیز در پاسخ کسی که پرسید پیش از آفرینش حضرت آدم (ع) شما چه بودید، فرمودند: ما اشباحی از نور بودیم.[۱۰] این مضمون در روایات دیگری نیز نقل شده است.[۱۱] البته روایات یادشده (جز روایت نخست) اعتبار سندی لازم را ندارند، اما به‌دلیل تکثر مضمون آنها، پذیرفتنی‌اند. اینک پرسش آن است که مقصود از اشباح چیست؟ در‌این‌باره به‌نظر می‌رسد می‌توان گفت نور امامان (ع)، قالبی به‌نام شبح داشته است. این قالب به‌طور قطع، بدن مادی نبوده؛ زیرا بدن مادی بعدها آفریده شده و اساساً آن سرا، سرای مادی نبوده است. بنابراین، ممکن است شبح یادشده، قالب مثالی ایشان باشد. این احتمالی است که مورد تأیید برخی از بزرگان نیز قرار گرفته است.[۱۲] ضمن آنکه نظریه‌ای مخالف با آن نیز نقل نشده است. نکته‌ای دیگر نیز که می‌تواند با مسئله اخیر هم‌راستا باشد، آن است که (چنان‌که خواهد آمد) روایات فراوانی درباره عالم ذر وجود دارد. عالم ذر نیز عالمی است که به عالم اظلّه یا میثاق معروف است و اساساً برخی محدثان، روایات مربوط به عالم ذر را تحت عنوان "الاظلّة والذر" جمع کرده‌اند.[۱۳] در روایتی نیز از اشباح با عنوان "ظل النور" یاد شده است.[۱۴] چنان‌که در روایت دیگری نیز امامان (ع) پیش از آفرينش تمام موجودات، خود را موجوداتی در اظله معرفی کرده‌اند که به تقدیس و تسبیح خداوند مشغول بوده‌اند.[۱۵] دو روایت اخیر، از اعتبار سندی برخوردار نیستند، اما جمع تمام روایات، اطمینان به صدور این مضمون به وجود می‌آورد که مقصود از اشباح و اظله یک چیز است و چنان‌که گفته شد، مقصود از شبح، می‌تواند همان قالب مثالی باشد. عالم ذر نیز عالمی بوده که انسان‌ها با بدن ذره‌ای یا مثالی خود حضور داشته‌اند؛ چراکه این عالم نیز عالم اظله و اشباح است.[۱۶](...)

نور امامان؛ موجوداتی زنده و فعال

حجیت بر دیگر آفریده‌ها

  1. امام و فرشتگان؛
  2. امام و ارواح انسان‌ها.[۲۷]

منابع

پانویس

  1. در آینده درباره سند زیارت جامعه به تفصیل سخن خواهیم گفت.
  2. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج ۲، ص۶۱۳- ۶۱۵؛ همو، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص ۲۷۵؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص ۹۷. در سند این روایت، برخی راویان، مانند محمد بن احمد بن علی همدانی وجود دارند که مجهول به‌شمار می‌روند. اما چنان‌که پیش‌تر گفته شد، فراوانی این روایات و به‌ویژه وجود آنها در منابع کهن شیعی، موجب اطمینان به صدور آنها می‌شود.
  3. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.
  4. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۰.
  6. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۶۲ و ۲۶۳؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص۲۵۴- ۲۵۶؛ همو، علل الشرایع، ج ۱، ص ۵ و ۶.
  7. همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۲۵۴- ۲۵۶.
  8. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۳۰ و ۵۳۱. این روایت با اندکی اختلاف در سند و مضمون در برخی دیگر از منابع نیز آمده است (ر. ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۸ و ۳۱۹).
  10. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۳.
  11. همان، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.
  12. محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۷۲؛ قاضی سعید قمی، شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۳۰۲؛ ابوالحسن شعرانی، تعليقات بر شرح اصول کافی، ج ۶، ص ۳۷۱.
  13. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۸۳.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴۲.
  15. همان، ص۴۴۱.
  16. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۰.
  18. همان، ص ۵۳۰ و ۵۳۱؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۱۹.
  19. محمد بن جریر بن رستم طبری آملی، دلائل الامامة، ص۴۴۷ و ۴۴۸.
  20. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج۱، ص۲۰۸ و ۲۰۹؛ علی بن محمد بن مغازلی شافعی، مناقب الامام علی بن ابی طالب (ع)، ص ۱۲۱.
  21. محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج۱، ص۵۰۷ و نیز ر. ک: علی بن محمد بن مغازلی شافعی، مناقب الامام علی بن ابی طالب (ع)، ص۱۲۰ و ۱۲۱.
  22. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳-۶۱۵؛ همو، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۷۵؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.
  23. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  24. بقره (۲): ۳۰-۳۴.
  25. "إِنَّ الْحُجَّةَ لاَ تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلاَّ بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ" (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۷).
  26. همان، محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۲۱. در همین راستا می‌توان به این روایت نیز استناد کرد: کنت نبيا و آدم بين الماء والطين (ر. ک: احمد بن عبدالله بكری، الانوار فی مولد النبی (ص)، ج۲، ص۲؛ محمد بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج۱، ص۲۱۴). البته روایت یادشده مرسل بوده و در جوامع نخستین شیعی، اثری از آن دیده نمی‌شود.
  27. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.