بنیاود
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
نسب قبیله
بنی اَود بن صعب بن سعد العشیره از زیر شاخههای قبائل مذحج و در شمار قبایل قحطانی است[۱] که مردم آن نسب از اود بن صعب بن سعد العشیرة[۲] بن مالک (مذحج) بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب بن زَید بن کهلان بن سبأ میبرند.[۳] منبّه و کعب پسران اود بن صعب بودند[۴] که از مادری به نام زینب بنت جَذِیمَةَ الأَبْرَش تولد یافتند.[۵] منبه، صاحب پنج فرزند گردید با اسامی ربیعه و حارث،[۶] سعد، عوف و عامر که از آنها بطون بنی سعد، بنی عوف و بنی عامر شکل یافت.[۷] از سعد بن مُنَبَّه هم، مالک، حرب، عوف (القِرْفَه)، عبد، زید و عائذ متولد شدند[۸] که شاخه بزرگ بنی سعد بن منبه را پدید آوردند. از معروفترین شاخههای این طایفه، میتوان به تیره بنی الزعافر یا همان حرب بن سعد بن منبه بن أود بن صعب بن سعد العشیره اشاره کرد.[۹] از کعب بن اود - فرزند دیگر صعب بن سعد العشیره - نیز، فرزندانی به اسامی مالک (أَلْوَذ)، وهب، سلمه، جدیّه (حارث)،[۱۰] صُرَیم[۱۱] و زمان[۱۲] تولد یافتند که هر یک سرشاخههای طایفه]ای به همین نام شدند.[۱۳] از الوذ (مالک) بن کعب نیز پسرانی به نامهای قَرَن و ربیعه بر جای ماند که طوایف بنی قرن و بنی ربیعه از آنان شکل یافت.[۱۴] بدین ترتیب، از تیرههای بنی زعافر،[۱۵] بنی عوف،[۱۶] بنی عامر،[۱۷] بنی أَلْوَذ، بنی وهب، بنی سلمه، بنی جدیّه،[۱۸] بنی صُرَیم،[۱۹] بنی زمان[۲۰] بنی قرن و بنی ربیعه[۲۱] میتوان به عنوان برخی از اصلیترین طوایف اَود بن صعب بن سعد العشیره یاد کرد.
لازم به ذکر است که طایفهای با نام مشابه "بنی أود" در قبیله همدان وجود دارد که نسب از بنی أود بن عبدالله بن قادم بن زید بن عریب بن حشم بن حاشد بن حبران بن نوف بن همدان، میبرند.[۲۲] این امر، دقت محققین محترم را جهت عدم اشتباه و خلط مباحث این دو طایفه، میطلبد.[۲۳]
منازل و مساکن بنی اود
خاستگاه و موطن اصلی این طایفه، سرزمین بزرگ مذحج موسوم به "سرو مَذحج" که امروزه «بیضاء» نامیده میشود، و از تثلیث و نجران در شمال تا مأرب و دَثینه را در برمیگرفت،[۲۴] بوده است. در این سرزمین وسیع، بنی زائد بن حی بن أود، منزل داشتند. سرزمین بنی زائد از الخزانه، نسبة و الهجیره - که در جاهلیت آب انبار مردم بود - قرار داشت. "الشهد" از قلعههای آنان بود و در اطرافش اموال بسیار وجود داشت. السرّ و نواس و عبایه که قلعه معروف "الهضیمه" در آن قرار داشت، هم، از دیگر مساکن و منازل این تیره از بنی اود بن صعب به شمار میرفت. ضمن این که وادی "نعوه" هم، منزل مشترک بنی منبه و بنی قیس از شاخههای بنی اود بود.[۲۵] ألوذیها هم در دو دره حصامه و شوکان سکنی داشتند و کریش هم، مسکن مشترک اودیها و اصبحیها بود. صحب و بلاس نیز از آن اودیها بود و دعام بن رزام دهبلی از شاخههای اود با داییهای خود اصبیحیها در قلعهای معروف به القمر زندگی میکردند.[۲۶] درههای تاران در دثینه هم، محل سکونت بنی قیس از تیرههای اود بود و وادی کبیر از آن بنی شکل بن حیّ بن اود و وادی "عرفان" متعلق به بنی افعی از شاخههای بنی ربیعة بن اود بود. المقیق، سکونت گاه بنی شهاب بن ارقم بن حی بن اود و رائش، کوه بنی اود در این منطقه بود که آب بنی عمرو بن ارقم بن حی بن اود را تأمین میکرد. المعموران و الحمیراء هم درههای بنی مزاحم از شاخههای بنی الدهابل - از اشراف و بزرگان بنی اود و از نسل بنی ربیعة بن اود - بود.[۲۷] الخنینه هم منزل بنی سویق از شاخههای بنی حیّ بن اود بود.[۲۸] شرجان در السرو، مسکن بنی مالک بن الوذ بود و در "اعناب" هم قلعهای بود به نام "القمر" که مسکن مشترک اصبحیها و بنی دعام بن رزام کتیفی - از اشراف اود، - بود. صحب هم، منزل مشترک نخع و بنی اود در انتهای منطقه السر قرار داشت. قسمت ابتدایی سرزمین دثینه، اختصاص به حباب بن اود داشت. دثینه گودالی بود مانند گودال مأرب که بنی اود از هر تباری در آن حضور داشتند و در مزارع آن به کشاورزی میپرداختند. روستاهای بنی شبیب و بنی قیس از مهمترین مناطق مسکونیای بود که در این سرزمین قرار داشت.[۲۹] الجبابات (جبّ)[۳۰] را هم از دیگر منازل جاهلی بنی اود گفتهاند.
پس از ظهور اسلام و انجام فتوحات اسلامی، جماعتی از مردم اود بن صعب بن سعد العشیره به عراق کوچ کردند و در مناطق آن، بخصوص کوفه ساکن شدند. جمعیت بسیار آنها در این شهر موجب شد تا محله ای که در کوفه به ایشان اختصاص یافته بود، به نام ایشان أود خوانده شود.[۳۱] همچنین، با توجه به همراهی گسترده اودیها در نبرد صفین با معاویه،[۳۲] و نیز نسبت برخی از محدثین[۳۳] به نظر میرسد جمعی از آنان در شام نیز ساکن شده باشند. برخی از آنان هم، از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) از کوفه به شام تبعید شدند.[۳۴] همچنین پس از فتح آذربایجان، جماعتی از مردم اود در برخی از نقاط این سرزمین سکنی گزیدند که منطقه "برزه" از آن جمله بود. برزه از آن طایفه اود بود و شهر آن به مردی از همین طایفه تعلق داشت. وی مردمان را در آنجا جمع کرد و قلعهای در آن بنا نهاد. بعدها منبری نیز در آن برپا شد.[۳۵]
تاریخ جاهلی بنی اود
از معروفترین رجال اودی و در عین حال از بزرگترین شعرای جاهلی این قوم باید از أَفْوَه اودی با نام اصلی صلاءة بن عمرو بن مالک بن حارث بن عمرو بن مالک اودی[۳۶] یاد کرد. او را از معاصران عیسی مسیح(ع) و اولین شاعر عرب دانستهاند و شعر معروف را به او منسوب کردهاند: أيها الساعي علي آثارنا نحن ممن لست من يسعي معه نحن أوْد حين يصطفك القنا والعوالي بالعوالي مُشْرَعَه[۳۷]
اما چونان سایر قبایل عرب، بیشترین بخش از اخبار بنی اود به جنگهای جاهلی این قوم با دیگر اقوام عرب اختصاص دارد. نبرد اود بن صعب بن سعد العشیره با قبیله ازد در "جبّ"[۳۸] یا الجبابه[۳۹] و نیز پیکار با بنی عامر از دیگر ایام جاهلی است که در برخی منابع بدان پرداخته شده است. نقل شده در این جنگ، - که گویا دلیل آن هم کشته شدن برخی از اودیها توسط عامریها برپا شده بود - بنی اود به فرماندهی افوه اودی اجتماع کردند تا به بنی عامر هجوم برند. لکن پیش از حمله، افوه سخت بیمار شد و فرماندهی جنگ به دست زید بن حارث اودی افتاد. زید بن حارث با سپاهش پیش رفت تا آنکه در "تضارع" به بنی عامر به ریاست عوف بن احوص بن جعفر بن کلاب مواجه شد. دو سپاه با دیدار هم کردند و بواسطه برخی آشناییها و علقههای پیشین، سخنانی بین دو طرف رد و بدل شد و علیرغم انکار کشتن اودیها از سوی بنی عامر، بنی اود بر گرفتن انتقام تأکید ورزیدند. با تحریک برادر مقتول - که مردی از بنی کعب بن اود بود - کار به جنگ کشید و دو طرف وارد نبردی شدند که پیروزش بنی اود بودند.[۴۰].[۴۱]
اسلام بنی اود
از تاریخ دقیق پذیرش اسلام بنی اود اطلاعی در دست نیست؛ وفد مستقلی هم از سوی آنها در منابع و کتب متقدمین به ثبت نرسیده است. با این حال، به نظر میرسد اسلام آنها نیز همچون دیگر مردمان قبایل سعد العشیره و مذحج بین سالهای نهم تا دهم هجری و در پی ارسال سرایا از سوی نبی اکرم(ص) و وفود قبایل مذحجی به مدینه اتفاق افتاده باشد. پس از سرایای حضرت علی(ع) در یمن در سالهای نهم[۴۲] و دهم هجری،[۴۳] هیئات متعددی از بنی سعد العشیره خود را به مدینه رساندند و به رسول خدا(ص) اظهار وفاداری کردند. این وفود که از سال نهم هجری آغاز و تا سال دهم هجری ادامه یافت، پس از وفد مردم صداء، نخستین وفود قبایل مذحجی دانسته شدهاند که به مدینه انجام گرفته است.[۴۴] نقل است در وفدی که از سوی جعفیها به ریاست دو نفر از بزرگان شان به نامهای «قیس بن سَلَمة بن شراحیل» و «سلمةبن یزید بن مشجعه» به مدینه انجام گرفت، رسول خدا(ص) پس از فرا خواندن آنان به یکتاپرستی و ابلاغ تکالیف ایمانی، دستور دادند تا نوشتهای را برای قیس بن سلمة بن شراحیل مکتوب کردند که بر اساس آن قیس به عنوان نماینده ایشان بر قبایل «مُرّان» و «حَریم» و «کُلاب» و وابستگان آنان گماشته شده بود.[۴۵] ابن سعد در ادامه، کلاب را قبیله ای متشکل از خاندانهای بزرگ اود، زبید، جزء بن سعد العشیره، زید الله بن سعد العشیره، عائذ الله بن سعد العشیره و بنی صلاءه از بنی حارث بن کعب عنوان کرده است.[۴۶].[۴۷]
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
پانویس
- ↑ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ج۱، ص۸۷؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۹.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۷.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱؛ شهاب الدین أبو الحجاج الأشعری الشافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱. برخ منابع هم با اختلاف، از فرزندان سعد با اسامی «مالک، عابد، حراب، بدل، عوف (معروف به عوفه وإمامه) وعبد» یاد کردهاند. (شهاب الدین أبو الحجاج الأشعری الشافعی، التعریف بالانساب والتنویه بذوی الاحساب، ج۱، ص۵۲.)
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳. ابن حزم از او با نام "حریم" یاد کرده است. (ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.)
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ بتی، تذکرة الألباب بأصول الأنساب، ص۱۳۸.
- ↑ بتی، تذکرة الألباب بأصول الأنساب، ص۱۳۸؛ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ج۱، ص۳۸۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳. به نقل ابن حزم "بنی حریم". (ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱.)
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ج۱، ص۸۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۰-۹۶.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۲.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۷.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۷۷؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۹. نیز ر. ک. دینوری، الاخبار الطوال، ص۳۵۸.
- ↑ ر. ک. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۴۴.
- ↑ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۴۸۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۴۱۳.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ العجلی، معرفة الثقات، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۳۲.
- ↑ برخی از منابع هم او او با نام و نسب "صلاءة بن عمرو بن عوف بن بن منبه بن أود بن صعب " یاد کردهاند. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۱۱)
- ↑ عوتبی صحاری، الانساب، ج۱، ص۱۳۴.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۹۷.
- ↑ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۴۹.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۲، ص۳۹۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۸-۱۶۱.
- ↑ واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۷۹. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۴۶؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۶، ص۳۱۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.