آمرزش در خانواده
جایگاه و اهمیت بخشش و گذشت در روابط خانوادگی
قرآن کریم پیروان خود را در روابط انسانی به عفو (بخشش) و صفح (گذشت) نسبت به یکدیگر فراخوانده که همه انسانها در معرض خطایند و بدون بخشش و گذشت پیوندی باقی نمیماند و ادامه زندگی انسانی ناممکن میگردد؛ و همه نیازمند بخشش و گذشتاند و اگر کسی خواهان آن است که خداوند بر او ببخشاید و گذشت نماید، باید خود اینگونه باشد: ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱]. «عفو” در لغت به معنای صرفنظر کردن از چیزی است که اقتضای نظر و توجه را دارد، و از مصادیق آن صرفنظر کردن از گناه، خطا، مجازات و عمل و دیگر امور است[۲].
صَفْح در اصل به معنای جانب و روی چیزی است، مانند رخسار و صورت و پهنای شمشیر و سطح سنگ. و صَفَحْتُ عَنْهُ یعنی از او چشمپوشی کردم و صفحه صورت خود را برگرداندم و از او گذشتم؛ یا از صفحه کتابی که گناهش را در آن ثبت کرده بودم درگذشتم و به صفحات دیگر پرداختم؛ و از همین روست که میگویند: تَصَفَّحْتُ الْکِتَابَ یعنی کتاب را صفحه صفحه ورق زدم. و «صَفْح” از «عفو” بالاتر است؛ زیرا انسان گاهی میبخشد و عفو میکند ولی در نمیگذرد و صفحه مربوط به آن گناهکار و خطاکار را ورق نمیزند ولی «صَفْح” یعنی کاملاً آن صفحه ورقخورده و موضوع درگذشته و چیزی از آن باقی نمانده است[۳].
در روابط و تعاملهای انسانی چیزی چون «عفو” و «صَفْح” (بخشش و گذشت) کارساز نیست، و در زندگی خانوادگی این قاعده، قاعدهای حیاتی است. خداوند دوست دارد آنجا که آدمی میتواند مقابله کند و مجازات نماید، ببخشد و درگذرد: ﴿وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ * وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ﴾[۴].
انسان میتواند در مواردی که ستمی بر او رفته و حقی از او ضایع گشته عکسالعمل مناسب آن نشان دهد، ولی بخشش و گذشت مقابلهای از جنس دیگر است، به ویژه در یک مجموعه انسانی چون خانواده که این امر بیش از هر مجموعه انسانی دیگر مورد نیاز و کارساز است؛ و این چیزی است که خداوند برای بندگانش میپسندد.
﴿وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۵]. کسانی که خواهان رحمتهای ویژه و برکتهای ستوده الهیاند، خداوند آنان را اینگونه راه مینماید و به بخشش و گذشت فرامیخواند. ﴿إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا﴾[۶].
زندگی خانوادگی در سایه همین بخششها و گذشتها، تنشها و آسیبها را به سلامت پشت سر میگذارد و روابط امکان اصلاح مییابد؛ و چنین رفتاری ناتوانی شمرده نمیشود، بلکه انسانها بدین امور ارزش مییابند. از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: «الْعَفْوُ أَحَقُّ مَا عُمِلَ بِهِ»[۷].
آنگاه که انسان به این سزاوارترین عمل تکیه میکند، والاترین ارزشها را میآفریند، چنانکه پیامآور خوبیها فرمود: «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ خَلَائِقِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكُمْ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْكُمْ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكُمْ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي التَّبَاغُضِ الْحَالِقَةُ لَا أَعْنِي حَالِقَةَ الشَّعْرِ وَ لَكِنْ أَعْنِي حَالِقَةَ الدِّينِ»[۸].
حفظ کینه و دشمنی و نزدودن آن از دل و زندگی به زدودن روابط صمیمی و شیرینی زندگی منجر میشود، و آنکه بر سر اموری جزئی و مسائلی قابل گذشت، خانواده را گرفتار آسیبهای جدی میکند، خود را از رحمت و برکت الهی دور میسازد، و در واقع از زیرساخت دین که اخلاق است و از والاییهای آن بخشش و گذشت است دست شسته و از آن بریده است؛ و آنکه بدین کمال چنگ زده و در شرایط ناگوار از آن دوری نجسته شایسته والاترین کمالات انسانی گشته و خود را سزاوار برترین پاداشهای الهی نموده است. از انس بن مالک روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «إِذَا وَقَفَ الْعِبَادُ نَادَى مُنَادٍ: لِيَقُمْ مَنْ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ، قِيلَ: مَنِ الَّذِي أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ؟ قَالَ: الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ»[۹].
مشخص است که جایگاه بخشش و گذشت در آموزههای نبوی تا چه پایه است که برای بخشندگان چنین مقامی بیان شده است. همچنین ابن عباس نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود: «إذا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ: أَيْنَ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ؟ هَلُمُّوا إِلَى رَبِّكُمْ وَخُذُوا أُجُورَكُمْ، وَحُقَّ عَلَى كُلِّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِذَا عَفَا أَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ»[۱۰].
ارزش بخشش و گذشت در زندگی نزد خداوند آنقدر والاست که بخشندگان والاترین مراتب را مییابند، چنانکه در حدیث نبوی آمده است: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ، جُمِعَ النَّاسُ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ حَيْثُ يَسْمَعُهُمُ الدَّاعِي، وَيَنْفُذُهُمُ الْبَصَرَ، فَيَقُومُ مُنَادٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، فَيَقُولُ: لَيَقُومَنَّ مَنْ لَهُ عَلَى اللَّهِ يَدٌ، فَلا يَقُومُ إِلا مَنْ عَفَا»[۱۱]. اگر بخشش و گذشت به عنوان یک قاعده اصلی در نظام خانواده حکومت نکند، نه تنها زن و شوهر زندگی را بر یکدیگر تلخ و تحملناپذیر میکنند، بلکه آثار مخرب آن همه را دربر میگیرد و پیامدهای آن بر فرزندان نیز همینگونه است[۱۲].
نقش بخشش و گذشت در زندگی خانوادگی
این ذهنیت که زندگی خانوادگی، فارغ از بخشش و گذشت راه به مقصود میبرد، ذهنیتی نادرست است. اگر بنابراین باشد که در برابر هر رفتار نادرست و هر حقشکنی، رفتاری نادرست و حقشکنی متقابل صورت گیرد، یا رفتاری نادرستتر و حقشکنی بیشتری به عنوان مقابله پیش گرفته شود، خانواده پیوسته در کشاکش و رقابت خصمانه گرفتار خواهد بود، و به جای دوستی و علاقه، دشمنی و کینه بر خانواده سایه خواهد افکند. در روابط لطیف میان زن و مرد، و در همزیستی تنگاتنگ دو همسر، بخشش، چشمپوشی و گذشت است که جلوی پیشرفت دشمنیها را میگیرد و کینهها را میزداید و خانواده را به آرامش و سلامتی رهنمون میگردد. رسول خدا(ص) در آموزهای بلند فرموده است: «تَعَافُوْا تَسْقُطِ الضَّغَائِنُ بَيْنَكُمْ»[۱۳].
رفتار غلط و زیر پا گذاشتن حقوق را با عکسالعملهای همسنخ آن نمیتوان اصلاح و درمان کرد؛ و در منطق نبوی راه حل اساسی - تا آنجا که امکان دارد - بخشش و گذشت معرفی شده است؛ و پیامبر اکرم(ص) با بیاناتی لطیف پیروان خود را بدان برانگیخته است. عبدالله بن مسعود روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «إِنَّ اللّهَ عَفُوُّ یُحِبُّ الْعَفْوَ»[۱۴].
و در ادامه این آیه را خواند: ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۵].
اگر انسان خواهان بخشش و گذشت الهی است، لازم است در زندگی خانوادگی بنا را بر آن بگذارد و با نزدیکترین افراد به خود اینگونه رفتار نماید. امیرمؤمنان علی(ع) در درسی گرانبها به این واقعیت توجه داده است که زندگی آمیخته به خطا و اشتباه است و آنکه جمعی را اداره میکند - بزرگ یا کوچک - باید بنای مدیریتش را بر بخشش و گذشت بگذارد: «يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ... وَ لَا تَنْدَمَنَّ عَلَى عَفْوٍ وَ لَا تَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَةٍ»[۱۶].
هر یک از زن و مرد ویژگیها، صفات و اخلاق و رفتار خود را دارد و بدانها خو کرده است و اگر هریک بخواهد دیگری را با تحمیل و فشار، و اکراه و اجبار به تغییر یا ترک آنها وادارد، جز کشمکش و گلایه و دلگیری ثمری ندارد؛ اینجاست که لازم است با بخشش و گذشت راه مناسب را یافت و به تدریج به اشتراک و همدلی و همراهی دست یافت. رسول خدا(ص) فرموده است: «مَنْ أَقَالَ مُسْلِمًا عَثْرَتَهُ، أَقَالَهُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۱۷].
با این نگاه میتوان ظرفیت بخشش و گذشت را در خود افزون ساخت و زمینه سلامت و عزت خود، و کمک به شریک زندگی در اصلاح خودش را فراهم کرد. پیامبر اکرم(ص) پیروان خود را به اینگونه زیستن فراخوانده است: «عَلَيْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا يَزِيدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوْا يُعِزَّكُمُ اللَّهُ»[۱۸].
در روابط دو همسر، اختلافنظر و بگومگوهایی پیش میآید که اگر قرار باشد بخشش و گذشت به میان نیاید و کدورتهای پیشآمده را نشوید؛ و زن و مرد مسائل پیشآمده را در ذهن و دل خود نگه دارند و پیوسته با آنها کلنجار بروند و رشدشان دهند، روح خود را میخراشند و سلامت روابط خانوادگی را میگیرند و زندگی را تیره میسازند. «بخشش داشته باشید و فراموش کنید. صرفنظر از واکنش او، آخرین گامی که باید بردارید بخشیدن و فراموش کردن آن دعوا و بگو و مگو است. عفو و بخشش نقش بزرگی در یک ازدواج موفق و کامیاب ایفا میکند....
بعضی از زنها حافظه عجیبی دارند. آنها هرگز چیزی را فراموش نمیکنند! گذشت به معنی فراموشی و پاک کردن افکار میباشد. زنی که نمیتواند گذشت داشته باشد، هم جسم خسته خود را آزار میدهد و هم روح افسرده خویش را. بیشترین انرژی شما را لجاجت میگیرد. خداوند به ما آموخته است که از درگاهش بخواهیم، گناهان ما را ببخشای؛ زیرا ما نیز هرکس را که در حق ما گناهی کرده است، میبخشیم. البته این بخشایش نیز محدوده مشخصی دارد. یعنی درحالیکه گناهان کوچک را میتوان بخشید، ولی از گناهان بزرگ نمیتوان چشمپوشی کرد،؛ چراکه عدالت ایجاب میکند که آن کسانی که گناهان بزرگ را مرتکب میشوند، باید مجازات شوند”[۱۹].
خداوند در سختترین حالات زندگی مشترک و آنجا که زندگی به مرز جدایی میرسد نیز فرمان به گذشت و بزرگواری داده است: ﴿وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾[۲۰].
در منطق قرآن کریم آنجا که برخی اعضای خانواده مسیری خلاف حق و عدالت را میپیمایند و بیگمان دیگر اعضا نباید به آن خلاف حق و عدالت تن بسپارند، باز هم فرمان الهی به روابط انسانی، و بخشش و گذشت نسبت به آنان برای بازگرداندن ایشان به حق و عدالت، یا گذشت کامل از ایشان پس از بازگشت آنان به مسیر درست است، و این بیانگر کمال بخشش و گذشت در خانواده است[۲۱]. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۲].
برکت بخشش و گذشت در زندگی و آثار شگفت آن بر همه وجوه خانوادگی تا آنجاست که در حدیث نبوی آمده است: «مَنْ كَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فِي عُمُرِهِ»[۲۳].[۲۴]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۱۸۲-۱۸۳.
- ↑ المفردات، ص۲۸۲.
- ↑ «و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد * و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست» سوره شوری، آیه ۴۰-۴۱.
- ↑ «همان کسان که در شادی و رنج میبخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
- ↑ «اگر کار خیری را آشکار یا پنهان کنید یا از بدی (دیگران) درگذرید بیگمان خداوند درگذرندهای تواناست» سوره نساء، آیه ۱۴۹.
- ↑ «بخشش سزاوارترین چیزی است که بدان عمل شود». اسدالغابة، ج۱، ص۵۲۵؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۹۰؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۷۳.
- ↑ «آیا شما را از بهترین اخلاق دنیا و آخرت آگاه نکنم؟ [آنها عبارتند از:]گذشت از آنکه به تو ستم روا داشته، و اینکه پیوند کنی با آنکه رابطهاش را از تو بریده، و نیکی نمودن به آنکه به تو بدی کرده، و بخشش به کسی که تو را محروم ساخته است. و همانا در نهاد دشمنی و کینهتوزی بریدن و چیدن نهفته است، منظورم بریدن و چیدن مو نیست، بلکه بریدن و چیدن دین است». امالی المفید، ص۱۸۱؛ بحارالانوار، ج۶۹، ص۳۹۷؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۹؛ بدون جمله آخر: الکافی، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ «آنگاه که بندگان در صحرای محشر گردآورده شوند، آوازدهندهای جار زند: آن کسی که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته شد: چه کسی مزدش با خداست؟ فرمود: بخشایندگان مردم». کنزالعمال، ج۳، ص۳۷۴؛ میزان الحکمة، ج۷، ص۴۵۸-۴۵۹.
- ↑ «چون روز رستاخیز شود، آوازدهندهای جار زند: کجایند بخشندگان مردم؟ بشتابید به سوی پروردگارتان و دریافت کنید پاداشتان را. و سزاوار است هر مسلمانی چون ببخشد به بهشت رود». تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۴۱۵؛ کنزالعمال، ج۳، ص۳۷۵.
- ↑ «چون روز رستاخیز شود، خداوند مردمان را یکجا در سرزمینی گرد آورد که همگان صدای فراخواننده را بشنوند و دیدههایشان دریابد. آنگاه جارزنندهای از جانب خدا جار زند و گوید: هرکه بر خداوند حقی دارد برخیزد. و جز آنکه بخشیده و گذشت کرده است برنخیزد». تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۱۳؛ کنزالعمال، ج۳، ص۳۷۵.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص۴۰۷-۴۱۱.
- ↑ «از یکدیگر گذشت کنید تا کینههای میان شما از بین برود». مجمع الزوائد، ج۸، ص۸۲؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۰۸؛ کنزالعمال، ج۳، ص۳۷۳.
- ↑ «بیگمان خداوند بسیار باگذشت است، و گذشت را دوست دارد». مصنف عبدالرزاق، ج۷، ص۳۷۲؛ مسند الحمیدی، ج۱، ص۲۱۹ [بدون «إِنَّ»]؛ المعجم الکبیر، ج۹، ص۱۱۰؛ أبوالقاسم سلیمان بن احمد الطبرانی، کتاب الاوائل، تحقیق محمد شکور بن محمود الحاجی أمریر، الطبعة الاولی، مؤسسة الرسالة، دار الفرقان، بیروت، ۱۴۰۳ ق. ص۶۱؛ مستدرک الحاکم، ج۴، ص۳۸۳؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۷۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۵؛ کنز العمال، ج۵، ص۳۰۶.
- ↑ «و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
- ↑ «گناهی از ایشان سر میزند، یا علتهایی بر آنان عارض میشود، یا خواسته و ناخواسته خطایی بر دستشان میرود. به خطاشان منگر، و از گناهشان درگذر، چنانکه دوست داری خدا بر تو ببخشاید و گناهت را عفو فرماید... و بر بخشش پشیمان مشو و بر کیفر شادی مکن». نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ «هر که خطای مسلمانی را ببخشد، خداوند در روز رستاخیز خطای او را ببخشد». صحیح ابن حبان، ج۱۱، ص۴۰۵؛ تاریخ بغداد، ج۸، ص۱۹۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۶۵، ص۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۷۶.
- ↑ «بر شما باد گذشت؛ زیرا که گذشت جز بر عزت بنده نمیافزاید. پس، از یکدیگر گذشت کنید تا خداوند شما را عزت بخشد». الکافی، ج۲، ص۱۰۸؛ مشکاة الانوار، ص۲۳۲؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۱۹؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۴۰۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۵؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۷.
- ↑ زن کامل، ص۱۴۲-۱۴۳.
- ↑ «و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیکتر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.
- ↑ نک: تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۰۷.
- ↑ «ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بیگمان خداوند (نیز) آمرزندهای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.
- ↑ «هرکه پرگذشت باشد، عمرش دراز شود». کنزالفوائد، ج۱، ص۱۳۵؛ أعلام الدین، ص۱۸۴؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۹.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص۴۱۱-۴۱۵.