آمرزش در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

عفو

عفو یعنی درگذشتن، بخشایش، بخشیدن[۱]، ترک عقوبت[۲]. اصل آن به معنای ترک چیزی[۳] یا چشم‌پوشی از چیزی که اقتضای نظر و توجه دارد[۴]: ﴿وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ[۵].

در قرآن کریم عفوّ (بسیار بخشنده) از صفات الهی شمرده شده: ﴿وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا[۶] و به عفو و درگذشتن انسان‌ها از گناه یکدیگر تأکید بسیاری شده است و حتی "عفو" به قول برخی مفسران در کلام وحی از مصادیق "انفاق" محسوب شده که فعل الهی و عمل صالح است و قصد قربت می‌خواهد: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ[۷]؛ یعنی کمترین مرتبه انفاق در حق دیگران، این است که از خطا و تقصیر آنها صرف‌نظر شود[۸].

به پیامبر اکرم (ص) نیز امر به بخشش و عفو شده است: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ[۹]؛ یعنی عفو پیشه کن که لازمه این عفو پوشاندن بدی‌هایی است که در حق عفوکننده مرتکب شده است و چشم پوشی از حق انتقام است که عقل اجتماعی بشر آن را تجویز می‌کند[۱۰].

عفو از صفت‌های نیکو برای قدرتمندان است. حکّام و دولتیان که قدرت در قبضه آنهاست، اولی به عفو مردم هستند تا مردم نسبت به آنان[۱۱].

صفح

صفح عبارت است از عفو کردن[۱۲]، گذشت کردن، درگذشتن[۱۳]. اصل آن به معنای کنار و جانب چیزی[۱۴] یا عدول از چیزی به طرف یا جانب دیگری[۱۵]: ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ[۱۶].

"صفح" صفتی پسندیده در انسان است که قرآن کریم بر آن تأکید فراوان دارد. درگذشتن از خطا و تقصیر یکدیگر در دنیا باعث رفع اختلاف و کینه و ایجاد مودّت و اخوّت در جامعه اسلامی می‌گردد. در آیه شریفه ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ[۱۷] خدای تعالی به مؤمنان خطاب می‌کند: همان‌طور که دوست دارید، خداوند غفران و مغفرت خود را نصیب شما نماید، از یکدیگر درگذرید.

"صفح" مرحله‌ای بالاتر از عفو است؛ یعنی علاوه بر گذشت از تقصیر و خطای فرد، رضایت از او به‌گونه‌ای حاصل شود که مانند گذشته ارتباط عاطفی و اجتماعی و اقتصادی، مواسات و همکاری و همیاری در امور برقرار باشد؛ در حالی‌ که عفو ممکن است باشد، ولی رضایت قلبی و عملی وجود نداشته باشد.

جامعه انسانی همواره عرصه رقابت و تعارض منافع انسانی و برخورد سلایق و دیدگاه‌های مختلف است؛ در چنین وضعیتی علاوه بر قانون که مرحله نهایی حل و فصل اختلافات و تعارضات است، اصول اخلاقیِ راهنما مانند "صفح" در تقویت و استمرارِ مودّت اجتماعی تأثیر فراوان دارند[۱۸].

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۷.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۷۴.
  3. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۵۶.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۱۸۲.
  5. «در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند» سوره بقره، آیه ۲۳۷.
  6. «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۹.
  7. «از تو می‌پرسند چه چیزی را ببخشند؟ بگو افزون بر نیاز (سالانه) را» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  8. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۱۸۴.
  9. «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
  10. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۳۷۹-۳۸۰.
  11. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۴۲۱.
  12. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۲۲.
  13. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۷۰.
  14. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۹۳.
  15. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۴۷.
  16. «آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
  17. «آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۲۲.
  18. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۹۲-۳۹۳.