نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۹ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
واژه های علم موهوبی، علم موهبتی و علم لدنی تعابیری هستند برای افاضۀ بی واسطۀ دانش از سوی خداوند متعال به برخی از بندگان خاص خود.
چیستی علم لدنی و موهوبی
"لدن" در لغت به معنی "قُرب و نزدیکیِ"[۱] و در اصطلاح، تعاریف مختلفی از سوی دانشمندان اسلامی[۲] در مورد آن صورت گرفته است، اما باید گفت علم لدنی، افاضۀ بیواسطۀ دانش، از ناحیۀ خداوند به برخی از بندگان شایسته است. واژۀ «افاضه» به غیر اکتسابی و غیر تحصیلی بودن اشاره دارد و قید «واسطه» آنرا از علوم دیگر که همگی با وسایطی از ناحیۀ خداوند در اختیار بشر قرار گرفتهاند، متمایز و غیر عادی بودنِ طریقِ افاضه و تحصیل آن را بیان مینماید. و مراد از «دانش» اعم از علوم غیبی است یعنی هم علم به «اسرار مخفی» را شامل می شود و هم مشهوداتی که از طریقِ ابزار مادی تحصیل علم به دست نیامده است.[۳]
به عبارتی دیگر در یک تقسیم علم بر دو نوع است:
علمی که بشر عادی با آن سر و کار دارد، با مغز و با حافظه انسان سر و کار دارد و در قسمتی از وجود انسان انباشته می شود.
علمی که نزد خداوند است و با عنایت پروردگار به پیامبر و امامان داده شده است، لذا کسب کردنی و آموختنی نبوده،[۴] بلکه از عالم غیب بر قلب انسان وارد شده است[۵] و علم لدنی نامیده می شود.
علم لدنی علم به همه چیز است و با علمی که انسان های عادی می آموزند تفاوت دارد. قرآن نمونه ای از این علم را در جریان حکومت و نفوذ حضرت سلیمان بر عالم ارائه می کند. [۶] علم موهوب همان علم لدنی است، از جانب خداوند به بنده عطا می شود تا بنده از ثمرات و عطایای اسم «وهاب» برخوردار باشد، مانند علم انبیا.[۷]
ویژگی علم لدنی و موهوبی
علم لدنی اصطلاحی است برگرفته از قرآن کریم، که در مورد حضرت خضر است:[۸] «وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا»[۹] ویژگی علم لدنی و موهوبی این است که از راههای طبیعی به دست نیامده است. بلکه موهبتی الهی است، خدا به هر که بخواهد اعطا میکند.[۱۰] این علم به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آنرا اثبات می کند قابل هیچ گونه تخلفی نیست و تغییر نمیپذیرد و به اصطلاح علم است، به آن چه در لوح محفوظ ثبت شده است و آگاهی است از آن چه قضای حتمی خداوند به آن تعلق گرفته و لذا هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که حتمیالوقوع میباشد تعلق نمیگیرد.[۱۱] علم لدنی و موهوبی از طریق مهارت باطن و ریاضتهای شرعی و انجام فرائض و نوافل و در اثر اخلاص به انسانهای پاک و مستعد افاضه میشود.[۱۲] این علم هم شامل علم به ظاهر احکام و باطن شریعت، هم شامل علوم غیبی و حوادث گذشته و آینده که به صورت قضایای قطعیه هستند و هم شامل الهامات قلبی میشود.[۱۳] علم لدنی و موهوبی افضل علوم بلکه علم حقیقی است.[۱۴]
روایات در مورد علم لدنی و موهوبی
در مورد علم امام روایات نشان میدهد امام(علیه السلام) از راه موهبت الهی و نه از راه اکتساب، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هر چیز را بخواهد، به اذن خدا، به ادنی توجیهی میداند،[۱۵] در روایات دو نکته وجود دارد یکی اینکه علم امام از سوی خداوند به وی اعطا شده است و دیگر آنکه زمان دریافت این علم هم زمان با از دنیا رفتن امام قبلی و عهدهدار شدن وظایف امامت از طرف امام بعدی است.[۱۶] و مراد از علم امام، علم باطنی فطری لدنی موهوبی است که با واسطه یا بیواسطه از جانب خداوند به انبیا و اوصیا اعطا میگردد.[۱۷]
نتیجه گیری
با توجه به مطالب بیان شده هر علم غیبی، علم لدنی است. چون غیب بر همگان پوشیده است و کسی جز خدا آن را نمیداند، مگر کسانی که خداوند بخواهد و چنین علمی را به آنان موهبت کند. اما هر علم لدنی، علم غیب نیست چون ممکن است خداوند علم برخی از امور را که برای نوع بشر از طرق عادی قابل اکتساب و تحصیل است، به بعضی انسانها بدون کسب و تحصیل، اعطا کند. چنین علمی موهبتی و لدنی است اما علم به غیب نیست، چون برای سایرین پوشیده نیست.[۱۸]
↑ر.ک. حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص 45
↑ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۴۱ و ۴۲؛ هاشمی، سید علی، ویژگی¬های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه، صفحه؟؟؟؛ شاکر، محمدتقی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۷؛ صالحی مالستانی، حسین، علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، ش ۸۸
↑سوره کهف، آیۀ ۶۵: «و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم.»
↑ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۱ و ۴۲
↑ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۵۲
↑ر.ک. پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۳۰
↑ر.ک. پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص 30
↑ر.ک. نراقی، ملا احمد، رسائل و مسائل فی حل غوامض المسائل، ج ۳، ص ۵۲ ـ ۵۶؛ صالحی مالستانی، حسین، علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، ش ۸۸
↑ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۵۲
↑ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص42
↑ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، رسالهای در دلالت آیه تطهیر بر علم گسترده پیامبر و امام، ص482
↑ر.ک. هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران وبگاه پرسمان