نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۸ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حدیث ثقلین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
"حدیث ثقلین" از مهمترین احادیثی است که بر امامتحضرت علی(ع) و یازده فرزند معصومش(ع) و فضیلت آنها دلالت میکند[۱]. پیامبر خدا(ص) بارها از جمله: در روز عرفه، مسجد خیف، در غدیر خم و خطبۀ غدیریه و در روزهای آخر عمر بر جایگاه والای قرآن (ثقل اکبر) و عترت (ثقل اصغر) تأکید فرمودند و از این دو میراث گرانبها و دو یادگار سنگین یاد کردند که پس از خود برجای میگذارد و فرمودند در قیامت از شما سؤال خواهم کرد که با این دو یادگار چه کردید؟ ثقل به معنای وزین و سنگین است؛ همچنین به معنای متاع، توشۀ سفر، هرچیز نفیسی که نیازمندحفاظت باشد آمده است. از ابوعباس ثعلب پرسیدند چرا به این دو، ثقلین گویند؟ گفت: چون تمسّک به این دو، سنگین است[۲] در کاربرد قرآنی، ثقلین به جن و انس هم گفته شده است ﴿سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلانِ﴾[۳] چراکه این دو گروه بر جانداران دیگر برتری دارند[۴] و مراد از عترت از نظر اهل لغت و شارحان حدیث، اهل بیت و اخص اقاربپیامبر(ص) است و در روایات نیز مصداق اهل بیت و عترت به پیامبر(ص) و حسن و حسین و ائمه نهگانه از فرزندانحسین(ع) و نهمین آنها مهدی(ع) و قائم آنهاست اشاره شده است[۵] و قرآن هم در وصف آنها فرموده: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۶].[۷]
در سخنان اهل بیت(ع) نیز به این حدیث استناد شده است مثلا از فاطمه زهرا(س) نقل شده که فرمودند: «شنیدم از رسول خدا(ص) در مرضموت در حجرۀ خود که مملو از جمعیت بود، فرمودند: ای مردم نزدیک است مرا به زودی و به سرعت قبض کنند و برای رفع عذر شما نزد خدا من گفتارم را برای شما تقدیم میکنم: آگاه باشید که من در میان شما دو جانشین از خود میگذارم، کتاب پروردگارم و عترتم که اهل بیت منند و سپس دست علی را گرفت و بلند کرد و گفت: این علی با قرآن است و قرآن با علی است و این دو تا از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. پس بپرسم از شما دربارۀ آنچه که بعد از من با آن دو کردید»[۱۱]. در سخنان علی (ع) به کمیل آمده است: «یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَرُ»[۱۲].[۱۳]
همراه قرار دادن اهل بیت(ع) و حکم به جدا نشدن آن از قرآن کریم و همچنین دستور به تمسک و پیروی مطلق و بدون قید و شرط و انحصار سبب نجات از گمراهی در پیروی و چنگ زدن به این دو با هم دلالت بر دو چیز دارد:
اولاً: دلیل بر عصمتعترت است[۱۴] زیرا هرگونه مخالفت آنان با قرآن هرچند از روی خطا و اشتباه، افتراق و جدایی از قرآن محسوب میشود بنابراین همانگونه که قرآنوحی الهی است و خطایی در آن راه ندارد: ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۱۵]، امامان نیز از هوای نفس و گناه و خطا مصونند به همین خاطر فرمان داد که به هر دو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا گمراه نگردند[۱۶]؛
برخی گمان کردهاند سفارش پیامبر اسلام(ص) به قرآن و سنت است نه قرآن و عترت و دست آویز آنان برای این پندارنقلی است که به جای کلمه "و عترتی" کلمه "و سنتی" را قرار دادهاند و لذا از احادیثثقلین به "الاعتصام بالکتاب و السنه" تعبیر شده است[۱۹].
ثانیاً: نقل کتاب الله و سنتی از نظر دلالت نیز قابل قبول نیست؛ زیرا ارجاع امت به سنت پیامبر با توجه به این که همۀ سنت یک جا مدون و قابل دسترسی نبوده، تکلیف بما لا یطاق است و از پیامبررحمت و هادیامت چنین دستوری صادر نمیگردد[۳۰].[۳۱]
↑«من در میان شما چیزی به یادگار مینهم که پس از من تا وقتی بدان چنگ زنید، هرگز گم راه نگردید. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا، که ریسمانی کشیده شده از آسمان به زمین است، و عترتم، اهل بیتم. هرگز این دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد آیند. پس بنگرید در نبودنِ من، چگونه با آن دو رفتار میکنید»؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامۀ میزان الحکمه، ج ۶، ص ۲۰۳ ـ ۲۶۲.
↑و هو لم یأمر باتباع العترة لکن قال اذکرکم الله اهل بیتی و تذکیر الامة بهم یقتضی ان یذکروا ما تقدم الأمر قبل ذلک من أعطائهم حقوقهم و الامتناع من ظلمهم؛ منهاج السنة النبویه، ج ۴، ص ۲۴۰.