نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۳ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
سخنچینی و سعایت از آفات زبان و رذائل اخلاقی است. این واژه به این معناست که پشت سر دیگران به بدی و عیبجویی سخن گویند و پرده او را بدرند... رذیلت سخنچینی در آیات و روایات مورد نکوهش قرار گرفته است. از اینرو میان رذیلت غیبت و رذیلت سخنچینی نوعی همبستگی وجود دارد. خداوند در قرآن در چندین فراز، این عمل زشت را مذمت کرده است. وای بر هر غیبتکننده عیبجو[۱]. و در فرازی دیگر، افرادی را نکوهش میکند و رذائلی چند را برمیشمرد. از جمله میفرماید: عیبجویی که برای سخنچینی اینجا و آنجا میرود[۲][۳].
راغب اصفهانی، لغتشناسی چیرهدست عرب در شرح واژه "زنیم" که در سوره قلم بهکار رفته است، با اشاره به آیه سیزدهم مینویسد: مطابق با این آیه، شخص سخنچین در میان قوم خود یک موجود زیادی و وصله ناهمرنگی است که بدون دلیل به آنها منتسب میشود و در واقع، اصل و نسب روشن و درستی ندارد[۴].
رذیلت سخنچینی افزون بر نقش مخربی که در تخریبشخصیت افراد دارد، حیاتاجتماعی را نیز خدشهدار میکند و موجب دودستگی در جامعه میشود. این در حالی است که خداوند در آیاتی چند، مردمان را به وحدت و یکپارچکی فرامیخواند. از جمله میفرماید:همگان دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید و از نعمتی که خدا بر شما ارزانی داشته است یاد کنید: آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید؛ و بر لبه پرتگاهی بودند و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید؛ و بر لبه پرتگاهی از آتش بودید، خدا شما را از آن برهانید. خداآیات خود را برای شما اینچنین بیان میکند، شاید هدایت شوید[۵][۶].
سخنچینی محبتها را به بغض و کینه تبدیل میکند و عظمت و کیان امت را از بین میبرد. از اینرو این رذیلت اخلاقی در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است. براساس آنچه در روایات آمده، سخنچینی یکی از عوامل عذابقبر است. امام(ع) سخنچین را فردی رویگردان از حق، حیلهگر و دشمنترین مردمان دانسته است[۷]؛ شخص سخنچین هرگز به بهشت نمیرود و نیز مغبوضترین مردم در میان خلق است[۸]؛ سخنچین در میان مردم مذموم و مردود است[۹]؛ سخنچین خیانتکار و دروغگوست[۱۰]؛ سخنچین فردی بدخواه و ظالم است[۱۱]؛ شخص سخنچین، حقایق را معکوس جلوه میدهد؛ سخنچین احمق و کم خرد است[۱۲][۱۳].
امام(ع) در فرازی از نهج البلاغه در نکوهش مردمان، برخی صفات را برمیشمارد و میفرماید: هرگز به سراغ شما نمیآمدم، چه شما بسیار طعنهزن، عیبجو، رویگردان از حق و پر مکر و حیلهاید[۱۴]. و در فرازی دیگر میفرماید: چگونه آن عیبجو عیببرادر خویش را میگیرد و او را به بلایی که گرفتار شده است سرزنش میکند؟! مگر به یاد ستر و پوششی که خداوند بر گناهان او افکنده، نمیافتد و توجه ندارد که خداوند بر بزرگتر از گناهی که بر دگران میگیرد، در مورد او پوشش افکنده است؛ پس چگونه دیگری را بر گناهی مذمت میکند که خود همانند آن را مرتکب شده و اگر به آن گناهآلوده نشده (شاید) معصیت دیگری کرده، که از آن بزرگتر است؟! به خداسوگند، حتی اگر خداوند را در گناهان بزرگ عصیان نکرده و تنها گناه صغیره انجام داده، همین جرأتش بر عیبجوییمردم گناه بزرگتری است. ای بنده خدا، در عیب و مذمت هیچکس بر گناهش عجله مکن، شاید خداوند او را آمرزیده باشد[۱۵]. در فرازی دیگر درباره گش نسپردن به سخن سخنچین به کارگزار مصر میفرماید: در قبول گفته سخنچین شتاب مکن، زیرا که او اگر چه به چهره خیرخواهان درآید، دسیسهگر و فریبکار است[۱۶][۱۷].