نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۳ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
آنچه به عنوان متن زیارت، در دسترس ما و در کتب ادعیه و زیارت است، برخی کلام و انشا و آموزشائمه(ع) است که سند آنها در کتب حدیثنقل شده و بعضی انشای علمای بزرگ است. در این بحث، عنایت روی زیارتهای مأثوره و منقوله از معصومین(ع) است. چرا که کلامشان از فصاحت و بلاغت و جنبه ادبی بیشتری برخوردار است و مضامینش قابل مقایسه با کلامِ غیر معصومین(ع) نیست. راویان و پیروانائمه(ع)، همانگونه که به نقل سخنانشان در زمینه فقه و احکام و اخلاقیات و تفسیر و عقاید، اهتمام میورزیدند، آنچه را هم که به عنوان زیارت از امامان میشنیدند، ثبت و نقل میکردند و به دست دیگران میرساندند. و این، شیوهای در حفظمیراثامامت بود. زیارتنامهها، برخی لحن کلی و عام، نسبت به همه ائمه(ع) دارد و بعضی مخصوص امام خاص یا مناسبت ویژه یا مکان معینی است. از جمله زیارتنامههای معتبر و جامع، زیارتامین الله و زیارتجامعه کبیره است. علامه مجلسی پس از نقلزیارتجامعه کبیره و توضیح برخی از فرازها و شرح لغاتش، مینویسد: "من در شرح اندکی از این زیارت، کلام را گسترده ساختم- هرچند به خاطر پرهیز از طول دادن، حقش را ادا نکردم برای آن جهت بود که متن این زیارت، از همه زیارتنامههای دیگر، از نظر سند صحیحتر و از نظر مورد و کاربرد، عامتر و از نظر لفظ، فصیحتر و از نظر معنی، بلیغتر و رساتر و از نظر شأن و ارزش، والاتر است و عده زیادی از عالمان بزرگ دین، به شرح این زیارت پرداخته و کتابها تألیف نمودهاند..."[۱]. برای درک مفاهیم متعالی و زیبایی که در زیارتنامهها مطرح شده است، نیاز به کلید خاصّ آن، یعنی آشنایی به زبان عربی لازم است. ترجمهها، هرقدر هم که زیبا باشد، نمیتواند بسیاری از آن معانی بلند را برساند، و چه بسا در شرح یک جمله، باید صفحاتی نوشت تا مفهوم جمله ای را به صورتی بلیغ، نشان داد. و از همینجاست که کتابهایی در شرح بعضی از زیارتنامهها، به خصوص جامعه کبیره نگاشته شده است[۲].
آنچه در مضمون زیارتنامهها آمده، بسیار گسترده است. اگر بخواهیم مجموعه آنها را به صورتی موضوعی و مدوّن- و البته جامع- استخراج کنیم، فهرستِ عظیمی از عنوانها و مفاهیم در زمینههای گوناگون خواهد شد. محورهای کلی این مباحث را میتوان در چند عنوانِ عام، تلخیص کرد. به قرار زیر: مسائل اعتقادی، توحید، نبوت، صفات خدا... شناختائمه(ع)، اوصاف و فضایلشان، تاریخزندگی و عملکرد اولیای دین و مظلومیتهای آنان. پیوندهای ولایتی بین زائر و پیشوا، و همسویی در فکر و موضع و عمل و اقدام. افشاگری بر ضدّ ستمگرانحاکم و جنایتهایشان در حق طرفداران حق و طالبان عدل. تولّی و تبرّی، شفاعت، توسل، دعا و... معارفی از این دست. طرح آرمانهای والا و خواستههای متعالی و نیازهای برتر و... برخی موضوعات دیگر، که بهتر است آنها را با ارائه شواهد و نمونههایی از متن زیارتنامهها بررسی کنیم[۳].
آنچه هنگام مطالعه این متون، به وضوح به چشم میخورد و به ذهن میآید، این است که امامانشیعه(ع)، با توجه و عنایت کامل، از این طریق در صدد بیان معارفاسلام بودهاند و در قالب یک متن زیارتی، بسیاری از آنچه را که جزء عقاید صحیح اسلامی است، یا ارزشهای والای مکتبی یا فضایل برجسته ائمه(ع) دین به شمار میرود، یا حقایق مسلم تاریخی درباره اهل بیتپیامبر(ع) و ماجرای زندگیشان در رابطه با حق است، و آنچه را که جزء تکالیفشیعه و وظایف قلبی و زبانی و عملی آنان نسبت به اولیای دین و حجتهای خداست، بیان کردهاند. به این صورت، زیارت، یک مکتب تعلیمی و تربیتیشیعه است که زیارتنامهها، به عنوان متن آموزشی و کتاب درسی، در این مکتبمعنوی میتواند مورد دقت قرار گیرد. البته ابعاد سیاسی و اجتماعی هم در آنها وجود دارد که به آنها اشاره خواهد شد. این، با شناخت شرایط سیاسی و جوّ حاکم بر عصر ائمه(ع)، آسانتر فهمیده میشود[۴].
تلاش و تحرک انسانها وقتی از عقیده و بینشی نشأت گیرد و تابع اصول و ملاکهایی باشد، این نشانه موضع داشتن انسان است. آنکه در مسائل فکری و یا شیوههای برخورد عملی، به اصول و مبناهایی پایبند است و در راه حفظ آنها میکوشد و حرکات و سکنات خود را با آن مبنا و اصول، هماهنگ و منسجم میکند، او "انسان موضعدار" است. بر خلاف آنان که در کارها و اندیشههایشان، از معیارهای خاصی تبعیت نمیکنند و به چیزی پایبند نیستند و اصولی بر خط فکری یا جریان عملی آنان حاکم نیست، انسانهای موضعدار، دقیقاً برعکس آنان، سعی در منطبق ساختن افکار و اعمالشان با آن مبانی و اصول دارند[۵].
پیروی یک شخص از اصول پذیرفته شدهاش را، داشتن موضع و حفظ موضع میگوییم، با این حساب، موضع را میتوان در چند قسمت به خاطر سپرد: مواضع اعتقادی؛ مواضع اخلاقی؛ مواضع سیاسی. داشتن موضع، در همه برخوردها و رابطهها و برداشتها تأثیر و انعکاس خود را نشان میدهد. رعایت آن موضع در عمل، موضعگیری به حساب میآید، گرچه موضع گیری، به طور عمده در مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح است، اما همچنان که اشاره شد، در میدانهای اعتقاد و اخلاق هم کاربرد مؤثّری دارد و باید داشته باشد. بر پایه آنچه گفته شد، وقتی بنا باشد که داشتن موضع در افکار و رفتار انسان تجلی بیابد، با دقت در اثر و عمل اشخاص میتوان به مواضع آنان دست یافت[۶].
طرفداریها، شعارها، رابطهها، دید و بازدیدها، مصاحبهها، موافقت و مخالفتها، استقبال و بدرقهها، پیامها و نامهها و تلگرافها، تبریکها و تسلیتها، تماسها و حساسیت نشان دادنها و... همه تا اندازههای کم و زیاد، میتوانند بیانگر مواضع اشخاص باشند. از دقت در جهت و مضمون اینها، میتوان خط فکری کسی را شناخت و جناح اجتماعی او را دریافت و به محتوای اندیشهاش پی برد. بهویژه، اگر این فرد یا این افراد، کسانی باشند که در سخنها و نوشتهها و برخوردهای خود، دقت داشته و روی حساب، حرف بزنند و عمل کنند، به نحوی که بتوان افکار و آثار و رفتارشان را ملاک و سند قرار داد. در زیارتنامهها، از آنجا که کلاممعصومین(ع): و آموزشامامانشیعه(ع) است، میتوان ملاکیابی و موضعشناسی کرد و در مورد شیعهای که این کلمات را در مزار، از روی عقیده بر زبان میراند چنین حسابی گشود. اعلام مواضع، هم به صورت سخن و هم به صورت عملی، قابل اجراست. گاهی خودِ یک عمل، اعلام موضع است، گاهی نفس رفتن به جایی و شرکت در جمعی و حضور در جلسهای، گویای مواضع انسان است، هرچند انسان، کلامی هم نگوید و اظهار نظری هم نکند. گاهی هم سخنان و آراء، گویای مواضع انسان است. در زیارت، چه بسا رفتن به سر مزارشهیدان و زیارتقبور اولیای دین و امامانمعصوم(ع)، خود، بیانگر مواضع است. خواندنزیارتنامهها نشانی دیگر بر آن است. اعلام و بیان موضع، و نشان دادن آن در عمل، علاوه بر تأثیری که روی خود شخص دارد و او را نیرومندتر و دلیرتر میکند و به ایمانش به مواضع فکری و عملی خود میافزاید، به دیگران هم، خطّ و فکر و جهت میدهد. چراغ راهنمایی است که هنگام رسیدن به تقاطع راهها و چهارسوی اندیشهها و گذرگاهها و معرض دیدها و قضاوتها، خط انسان را نشان میدهد و دیگران را در مسیر و جریان حرکت و جهت خویش قرار میدهد[۷].
زائر، پویندهای است که در گذرگاه زمان و معبر تاریخ، با زیارتش، با حضورش و با زیارتنامه خواندنش نشان میدهد که در چه خطی است و به چه جریانِ حقی وابسته است، و با چه کسانی و بر چه کسانی است، طرفدار چیست و مخالف کیست؟ متن زیارتنامهها، به صورت مؤکّد و فراوان، شامل این اعلام مواضع و تصریح به راه و خطّ و رهبری و جناحی است که زائرامام، در آن قرار دارد و در رابطه با همان موضع هم، به زیارت آمده است. تصریح به قبول یک رهبری، اعلام نفی رهبریهای دیگر است. خود را در خط رهبریائمه(ع) دانستن و معرفی کردن، پاسخ "لا" به همه داعیه داران و عَلَم افرازان و طاغوتها و قدرتهای ضدّخدایی و مخالف حق و قانونهای متزلزل و سلطههای ضدّبشری و قانونگذاران یکسونگر کافر است. به زیارتحجت خدا و اماممعصوم(ع) و رهبران الهی رفتن، دربردارنده همه این اهداف و مواضع است. این همان مسأله تولّی و تبرّی را میرساند که از شاخههای اساسی دین و از نشانههای بارز دینداری است و ضرورتپایبندی به آنها، نه به صورت ظاهری و تنها در شکل، و نه فقط در حدّ حبّ و بغضقلبی و درونی، بلکه در متن عمل و رفتار و سلوکاجتماعی و برخوردهای سیاسی، از مسلمات خط مکتبی یک مسلمانمتعهد و موضعدار است. پیگیری این موضع و موضوع را در متن زیارتنامهها، با توجه به برخی تعبیرات و شعارها و شعائر میتوان روشنتر انجام داد[۸].