مقاومت در لغت
برای واژه مقاومت معانی متعددی ذکر شده است. مانند: عدل و اعتدال، ثبات، قرار داشتن در راه راست بیهیچ انحراف و کژی به سمتوسویی و ضد اعوجاج.
مقدمه
واژه "مقاومت" بهصراحت در قرآن نیامده است. کاربرد مقاومت در فرهنگ اسلامی و بررسی لغوی و تفسیری بیانگر آن است که "مقاومت" واژهای بومیسازی شده است که ریشه قرآنی دارد. اثبات آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است:
- بومیسازی لغات، نوعی تولید علم "مفهومسازی" است. وامگیری لغات و بومیسازی در زبانشناسی، امری رایج بوده و هست، مثلاً کلمه "تمدن" که عربی است در زبان فارسی در جایی بهکار میرود که عرب بدان "الحضارة" میگوید[۱]. مفهوم مقاومت در سیر تحول و بهکارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است.
- در علم صرف عربی باب "مفاعله" و "تفاعل" برای مشارکت کاربرد دارند، که "مفاعله" مشارکت یک طرفه و "تفاعل" مشارکت دو طرفه را میرساند و نکته قابلتوجه این است که "قام" فقط در باب "مفاعله" کاربرد دارد و ناظر به زمان و مکانی است که از آن یک مقاومت و تسلط یک طرفه بهدست آید[۲]. یعنی "مقاومت" مفهومی دارد که فقط برای جبهه حق قابلیت کاربرد دارد. ازاینرو براساس مفهوم قرآنی کاربرد واژه "مقاومت" برای جبهه باطل صحیح بهنظر نمیرسد.
واژهپژوهان و لغتشناسان آوردهاند: استقامت از ریشه "ق و م" است. برای آن معانی متعدد و مختلفی ذکر کردهاند. از جمله: عدل و اعتدال[۳]، ثبات[۴] قرار داشتن در راه راست بیهیچ انحراف و کژی به سمتوسویی[۵] و ضد اعوجاج[۶]،که معنای عدل و اعتدال شهرت بیشتری دارد[۷]. برخی گفتهاند: "استقامت" همان "اقامه" است که "س" و "ت" معنای آن را تأکید میکند[۸]. برخی برای "مقاومت" و "استقامت" ریشه مشترکی قائل شده و آن را از مشتقات "قام" و "قیام" میدانند[۹].
همانگونه که واژهپژوهان برای "مقاومت" چندین معنا برشمردهاند، مفسران نیز معانی: اعتدال و دوری از افراط و تفریط[۱۰]، ثبات و دوام و طلب قیام و پیروی از راه خدا[۱۱] و استقامت در اوامر و نواهی الهی؛ اعم از عقاید و اعمال[۱۲] دعوت و استقامت بر توحید[۱۳] ثبات قدم در جمیع دستورات دینی از عقاید حقه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه[۱۴] را بازگو کردهاند که اغلب ناظر به استقامت در مبانی هستند. همانطور که از بررسی لغوی و تفسیری برمیآید مفهوم "مقاومت" در حقیقت ترجمان واژه "استقامت" و واجد بار معنایی و مفهوم جامع قرآنی آن است، با این تفاوت که برخی برای مقاومت معنای تقابلی، ضدیت و مخالفتکردن را نیز ذکر کردهاند[۱۵]. اما باید توجه داشت معنای تقابلی، ضدیت و جنگ، در برابر تجاوز، تعدی و فتنهانگیزی کاربرد دارند که روش مقاومت میباشد. روش مقاومت در حقیقت عنصری از نظام مقاومت برای اصلاح انحراف و فساد در چهارچوب مبانی و اهداف است که منعطف به زمان، مکان و مصلحت است و امکان آزمون و خطا در آن نیز وجود دارد، اما مبانی مانند اصل توحید، عدالت و فطرت خطاپذیر نیست. امری ثابت و لایتغیر است که با تکوین هماهنگی دارد.
بررسی مفهوم لغوی "مقاومت" و "استقامت" نشان میدهد ارتباط تنگاتنگ و معناداری میان این دو واژه وجود دارد و جانشینی هر یک از آن دو خللی در معنا و مفهوم آن ایجاد نمیکند. "مقاومت" و "استقامت" هر دو یک حقیقت را دنبال میکنند و آن ایستادگی و باقیماندن بر مسئلهای تا حق آن کامل اداء و تمام آثار آن ظاهر شود[۱۶].
از معنای لغوی مقاومت چنین بر میآید که محدود به رویارویی در میدان جنگ نیست و هر نوع مقاومت و پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن را شامل میشود، با این حال مقاومت، شامل پایداری در برابر هر گونه عامل بیرونی و درونی میشود، "بنابراین مقاومت، یک وجه قتالی نیست، بلکه یک رویارویی فرهنگی، تبلیغاتی، تربیتی و اخلاقی و سلوکی و اقتصادی و سیاسی و نظامی است"[۱۷]</ref>.
مقاومت، سیاست و سلوکی ممتد است و نه حادثه یا لحظه، بلکه کاری تمدنی و فراگیر و مستمر و متکامل و مستقل در رویارویی با مبارزهطلبیها، دشمنیها و تجاوزگریها یا هر چیز دیگری است که بر هم زننده تعادل و توازن باشد. بر این اساس: "مقاومت، بر کلیه عکسالعملهایی اطلاق میگردد که ممکن است به شکل تدابیر اجرایی و بازدارنده باشد و گروه یا سازمان یا فردی در رویارویی با تهدیدها و خطرها و تجاوزهای خارجی یا داخلی با آن روبهرو میشود"[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ مهریزی، رضا، «واژهگزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۵.
- ↑ زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، تحقیق و تصحیح: علی شیری، ج۱۷، ص۵۹۲؛ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.
- ↑ ابناثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة، ج۴، ص۱۲۵.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۹۲.
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: ابراهیم سامرائی، ج۵، ص۵۴۰.
- ↑ فیروزآبادی، مجد الدین، قاموس المحیط، ص۱۱۵۲؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.
- ↑ رضوی، سیدعباس؛ قدمی، غلامرضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، مدخل «استقامت».
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۱، ص۴۷؛ میرقادری، سید فضلالله؛ کیانی، حسین، «بنمایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۴؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
- ↑ ابنعاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.
- ↑ فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.
- ↑ ابنعطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.
- ↑ طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.
- ↑ بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
- ↑ زاهدیتیر، اصغر، امین ناجی، محمد هادی، بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن، فصلنامه تفسیری، ص222؛ میرقادری، سید فضلالله، کیانی، حسین، بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن.
- ↑ محمد خالد، عمر، «المقاومة بین قیم الدین الوطنیة»، برگرفته شده از پایگاه اطلاعاتی www.edleb.net.
- ↑ مطلق، شقور؛ نبیل، رفقه، أثر حزب الله فی تطویر فکر المقاومة و أسالیبها فی المنطقة العربیة (رسالة الماجستیر)، جامعة النجاح الوطنی (نابلس - فلسطین، ۲۰۰۹ م)، ص۲۰-۲۱.
- ↑ میرقادری، سید فضلالله، کیانی، حسین، بنمایههای ادبیات مقاومت در قرآن