نکت در دل معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

یکی از منابع علم اهل بیت "نکت فی القلب" یا همان الهام است. "نکت" به حالتی می‌گویند که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به دل انسان بیاید. این علم از طرف خداوند عنایت شده و از برترین علوم ائمه (ع) است و یا به وسیله ملک انجام می‌گیرد و از ناحیه گوش است، یا بدون ملک و از ناحیه قلب و یا به وسائل دیگر. این علم دائما در حال ازدیاد است و از مصادیق علم غیب.

مقدمه

ائمه (ع) دو نوع علم دارند: علوم عادی که از راه‌های معمولی فرا می‌گیرند و در فراگیری آن با دیگر انسان‌ها تفاوتی ندارند و علوم غیر عادی که در این قسم با دیگران متفاوت بوده و علم ایشان در ارتباط با عالم غیب تحقق پیدا می‌کند؛ از این قسم با عنوان الهام یاد شده و در توضیح آن گفته شده است: گاهی ممکن است مطلبی به قلب القا شود و انسان یک مرتبه خود را بر مطلبی واقف و آگاه ببیند، به این نوع القاء، الهام می‏‌گویند، مانند الهام به مادر حضرت موسی (ع)[۱].[۲]

برخی از راه‌های علم آموزی امامان

در کتب روایی مانند کافی[۳] و بحارالانوار، ابواب و روایاتی وجود دارد که نشان می‏‌دهند همه علوم و دانش‌های امامان از رهگذر پیامبر یا حضرت علی (ع) به آنها نرسیده، بلکه آنان از طریق الهام با وحی غیر رسمی در ارتباط‌اند و پاسخ پرسش‌های نوظهور را از این طریق دریافت می‌کنند[۴]، از جملۀ آنها می‌توان به دو زیر مورد اشاره کرد:

نکت فی القلب راهی برای علم آموزی امامان

یکی از منابع علم اهل بیت «نکت» یا «نکت فی القلب» است یا همان الهام است. «نکت» به حالتی می‌گویند که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به دل انسان بیاید. شخصی از امام صادق (ع) پرسید: گاهی ما از شما سؤال می‌پرسیم و سریع پاسخ می‌دهید و گاهی کمی مکث می‌کنید، سپس پاسخ ما را می‌دهید، علّت آن چیست؟ حضرت فرمودند: «بله پاسخ برخی سؤالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما می‌آید، سپس ما آنها را به زبان می‌آوریم»[۵] و یا در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است: «برخی از ما علم در گوش‌شان قرار می‌گیرد. برخی از ما در خواب می‌بینند. برخی از ما صدایی می‌شنویم». همچنین از ایشان دربارۀ نوع علم اهل بیت (ع) سؤال شد فرمودند: «از رسول خدا (ص) و حضرت علی (ع) به ما ارث رسیده است، علمی که به واسطه آنها از مردم بی‌نیازیم ولی مردم به ما احتیاج دارند. راوی گفت: آیا حکمت‌هایی که در قلب یا گوش شما القاء می‌شود نیز هست؟ آن حضرت فرمود: گاهی هم از این نوع است».[۶].[۷]

بر اساس روایتی از امام کاظم (ع)[۸]، امامان سه گونه علم دارند: ماضی، غابر و حادث. علوم ماضی علومی هستند مربوط به گذشته و توضیح و تفسیر آن به وسیلۀ پیامبر به امام رسیده مانند علوم قرآن؛ علوم مربوط به آینده غابر نام دارد که توسط پیامبر، کتباً یا شفاهاً در اختیار امام قرار گرفته و از هر امامی به امام دیگر منتقل می‌شود. نوع سوم علومی هستند که به وسیلۀ الهام در اختیار امام قرار می‌‌گیرد. در روایات، این نوع، توصیفاتی دارد مانند: این علم یا با انداختن به قلوب، یا با گفتن در گوش حاصل می‌شود؛ این علم از طرف خداوند عنایت شده و از برترین علوم ایشان است و یا به وسیله ملک انجام می‌گیرد و از ناحیه گوش است، یا بدون ملک و از ناحیه قلب است، و یا به وسائل دیگر. این علم دائما در حال ازدیاد است و از مصادیق علم غیب[۹].

در نتیجه در روایات متعدد[۱۰] القاء در دل یا شنیدن صدا توسط گوش امام از شیوه‌های دریافت علوم آنان معرفی شده است[۱۱].

نقر فی الاسماع یا تحدیث راهی دیگر برای علم آموزی امامان

نقر فی الاسماع یا محدث بودن اهل بیت (ع) از دیگر منابع علم امامان است که نوعی الهام محسوب می‌شود. نقر فی الاسماع یا تحدیث ایشان عبارت است از صحبت کردن با فرشتگان الهی به گونه‌ایی که فرشته با آنها صحبت کند، بدون اینکه پیامبر باشند و یا فرشته را ببینند. امام در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبه‌ای می‌رسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو می‌پردازند و این تحدیث غیر از وحی تشریعی است زیرا بعد از پیامبر اسلام نبوت خاتمه یافته است[۱۲].

در مورد محدث بودن اهل بیت (ع) روایات فراوانی رسیده است، مانند اینکه امام باقر (ع) فرمودند: «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُون»[۱۳]. همچنین ایشان فرمودند: "محدّث کسی است که سخن فرشته‌ها را می‌شنود بدون اینکه چیزی را ببیند بلکه در گوش و دل او نقش می‌بندد"[۱۴]. امام کاظم (ع) در پاسخ اینکه علم شما از کجا حاصل می‌‌شود فرمودند: "به وسیله القاء در قلب یا شنیدن ندایی در گوش و گاهی هر دو با هم"[۱۵] و یا می‌‌فرمایند: «الْأَئِمَّةُ عُلَمَاءُ صَادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُون»[۱۶]. همچنین امام صادق (ع) فرمودند: «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ مُحَدَّثاً»[۱۷].[۱۸]

البته این صفت مخصوص به منصب امامت نیست بلکه ملائکۀ الهی با غیر پیامبران و امامان هم صحبت کرده‌اند مانند تحدیث با حضرت زهرا (س)[۱۹].[۲۰]

نتیجه گیری

در دستگاه معرفتی شیعه آموزه الهام یا "نکت فی القلب" و تحدیث "یا نقر فی السماع" دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است[۲۱].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. سوره قصص، آیه ۷: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ
  2. ر. ک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۱۰، ص۳۹ و آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣ ـ ٣٨؛ نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰؛ محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعه‌پژوهی، ش ۲، ص۵۹ و ۶۹؛ خوش‌باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص۷؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۴، باب جهات علوم الائمه (ع)
  4. ر. ک: نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  5. «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)إِنَّا نَسْأَلُکَ أَحْیَاناً فَتُسْرِعُ فِی الْجَوَابِ وَ أَحْیَاناً تَطْرُقُ ثُمَّ تُجِیبُنَا قَالَ إِنَّهُ نَعَمْ یُنْقَرُ وَ یُنْکَتُ فِی آذَانِنَا وَ قُلُوبِنَا فَإِذَا نُکِتَ أَوْ نُقِرَ نَطَقْنَا وَ إِذَا أُمْسِکَ عَنَّا أَمْسَکْنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۱۶.
  6. «قُلْتُ أَخْبِرْنِی عَنْ عِلْمِ عَالِمِکُمْ قَالَ وِرَاثَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صوَ مِنْ عَلِیٍّ (ع)قَالَ قُلْتُ إِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّهُ یُقْذَفُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ یُنْکَتُ فِی آذَانِکُمْ قَالَ أَوْ ذَاکَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶۴.
  7. ر. ک: نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعه‌پژوهی، ش ۲ص ۵۹ و ۶۹؛ معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص۴۶؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  8. «مَبْلَغُ عِلْمِنَا عَلَی ثَلَاثَةِ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٍ وَ حَادِثٍ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۴.
  9. ر. ک. نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  10. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۴.
  11. ر. ک. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.
  12. ر. ک: نادم، محمد حسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰؛ نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعه‌پژوهی، ش ۲، صفحه ۵۹ و ۶۹؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص۱۵۲؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۷۱؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۹۶ و ۳۹۷؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۶؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢٧٠؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۴۵۳.
  14. «ذَکَرْتُ الْمُحَدَّثَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)قَالَ فَقَالَ إِنَّهُ یَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا یَرَی فَقُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ کَیْفَ یَعْلَمُ أَنَّهُ کَلَامُ الْمَلَکِ قَالَ إِنَّهُ یُعْطَی السَّکِینَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّی یَعْلَمَ أَنَّهُ مَلَکٌ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۳۲۳.
  15. «سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع)عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الْعَالِمِ فَقَالَ نَکْتٌ فِی الْقَلْبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ قَدْ یَکُونَانِ مَعاً»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۳۲۳.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢٧١؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص٢۴۵.
  17. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۳۱۹.
  18. ر. ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۵.
  19. ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۱، ص۲۱۶، باب ۱۴۶، ح ۱.
  20. ر. ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۳۰ ـ ۱۴۰.
  21. ر. ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، حقیقت تحدیث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص۱۵۲