نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۲ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
وجوب عبارت است از الزامشارع، مکلّف را به عملی همچون نماز، روزه و حج؛ در نتیجه واجب به فعلی گفته میشود که شارع به گونه الزامی آن را از مکلّف خواسته است، بدون آن که در ترک آن ـ جز در حال ضرورت ـ رخصتی به وی داده باشد.
استحباب عبارت است از این که شارع انجام دادن کاری را از مکلّف بخواهد؛ بدون آن که الزامی در کار باشد؛ در نتیجه مستحب به فعلی گفته میشود که شارع آن را از مکلّف خواسته، لیکن رخصت ترک آن را نیز به وی داده است، مانند نمازنافله.
حرمت عبارت است از الزامشارع، مکلّف را به اجتناب از عملی همچون دروغ و غیبت؛ در نتیجه حرام به فعلی گفته میشود که شارع به گونه الزامی ترک آن را از مکلّف خواسته است، یعنی رخصتی در فعل آن ـ جز در حال ضرورت ـ به وی نداده است.
کراهت عبارت است از نهیشارع، مکلّف را از انجام دادن کاری با رخصت ارتکاب آن؛ در نتیجه مکروه به فعلی اطلاق میگردد که شارع از آن نهی کرده، لیکن رخصت انجام دادن آن را نیز داده است مانند آروغ زدن روبه آسمان.
اباحه عبارت است از مخیّر کردن شارع، مکلّف را بین فعل و ترک عملی بدون ترجیح یکی بر دیگری؛ در نتیجه مباح به عملی اطلاق میشود که فعل و ترک آن بر مکلّف به طور یکسان روا است، مانند راه رفتن قطع نظر از احکام عارضی آن[۴].
هر یک از این عنوانها حکم تکلیفی نامیده میشود. حکم تکلیفی میتواند در مورد واحدی برای دو نفر یکسان یا متفاوت باشد مثل نمازهای پنجگانه روزانه که برای همه مکلفین اعم از سالم و مریض، جوان و پیر حکم یکسانی دارد امّا تکلیفی مثل روزهماه رمضان برای مکلف مریضی که روزه گرفتن برای او ضرر دارد حرام در عین حال برای مکلفی که سالم است واجب میباشد.
حکم وضعی: غیر از احکام تکلیفی بقیه احکام را احکام وضعی مینامند مانند: طهارت ونجاست، صحت و بطلان ، مالکیّت، زوجیت و...
حکم وضعی به علت اینکه غالباً موضوع و زمینه برای حکم تکلیفی میباشد به این اسم نامیده شده است به عنوان مثال مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد آن زن نباید با مرد دیگری پیوند زوجیت داشته باشد در غیر این صورت ازدواججدید صحیح نخواهد بود وهر گونه زندگی وارتباط زناشویی برای آن دو حرام است.در این مثال زوجیت حکم وضعی است که زمینه تحقق یافتن حکم تکلیفیحرمت میباشد[۷].
در دانشنامه نهج البلاغه
احکام تکلیفی، همان بایدها و نبایدها هستند که بهطور مستقیم به فعل فرد مربوط میشوند و موضوع آنها انجام یا ترک فعل است.حکم تکلیفی به پنج نوع واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح تقسیم میشود.
احکام شرعی صادر شده به انگیزه بعث یا زجر یا ترخیص مکلّف نسبت به یک عمل احکام تکلیفی، مقابل احکام وضعی، و عبارت است از انشای صادر شده به انگیزه برانگیختن یا بازداشتن مکلّف از عملی یا ترخیص در آن عمل.
احکام تکلیفی بر پنج قسم است: وجوب؛ حرمت؛ استحباب؛ کراهت؛ اباحه. این احکام به طور مستقیم به افعالمکلفان تعلق میگیرد و رفتار آنان را از هر نظر تصحیح مینماید، و موافقت یا مخالفت با آنها موجب مثوبت یا عقوبت میشود.
نکته اول:احکام تکلیفی را به این جهت تکلیفی میگویند که معمولاً زحمت دار و دارای کلفت و مشقت میباشد، مانند: نماز، روزه و…
نکته دوم:یکی از فرقهای احکام تکلیفی با احکام وضعی این است که در احکام تکلیفی، حکم به نفس ماهیت و عنوان تعلق گرفته است و به افراد و مصادیق خارجی سرایت نمیکند؛ البته امتثال حکم تکلیفی به این است که طبیعت در خارج وجود پیدا کند و وجودش عامل سقوط تکلیف خواهد بود. اما در احکام وضعی، موضوع اصلی، وجودات خارجی است[۱۱]
نکته سوم: بین حکم وضعی و تکلیفی از نظر مفهوم هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد؛ برای مثال، بین وجوب که یک حکم تکلیفی است و سببیت که یک حکم وضعی است کمال مباینت وجود دارد[۱۲][۱۳]
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید: