شکرگزاری در اخلاق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث شکرگذاری است. "شکرگذاری" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شکرگذاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معناشناسی شکر

شکر در لغت یعنی تصور نعمت (دانستن اینکه: آنچه داری نعمت است و از ناحیه دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن[۱] و در مقابل آن کفر قرار دارد به‌معنای پوشاندن نعمت[۲] و در اصطلاح دینی شکر نعمت عبارت از شناخت آن است، شناخت اینکه آنچه در دست اوست نعمت است. امام صادق(ع) در این زمینه شکر نعمت را به شناخت آن معرفی نموده است: "هر که خدا به او نعمتی دهد و او آنرا از دل بفهمد، شکرش را ادا کرده است"[۳].[۴]

شکر به‌معنای شناخت و درک نعمت و شکرگذاری از نعمت‌دهنده، از فضیلت‌های اخلاقی است. سپاسگزاری، قدردانی از نعمت و احسان دیگری است. شکر در برابر نعمت و نیکی انجام می‌گیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از کار نیک او قدردانی و تشکر می‌کنیم و این یک نکته فطری در انسان است. همه نعمت‌ها و احسان‌ها از خداست، بالاترین سپاس هم نسبت به او باید انجام بگیرد و بهترین و جامع‌ترین واژه سپاس در برابر نعمت‌های الهی عبارت است از: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۵]. معنای شکر کردن خداوند این است که اولاً احساس شکر و امتنان در قلب پیدا شود و ثانیاً باید توجه داشته باشیم کسی که می‌خواهیم شکر او را به جا آوریم خداوند است که از مخلوقات بی‌نیاز است؛ نه شکر زبانی و نه امتنان قلبی، هیچ کدام نمی‌تواند سودی برای خداوند متعال داشته باشد[۶].[۷]

رابطه حمد و شکر

از شکر، با واژه‌های مدح، حمد و ثنا هم تعبیر می‌شود. دو واژه حمد و شکر ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. حمد به معنای تعظیم و خضوع نسبت به خوبی‌های فرد و شکر به معنای سپاسگزاری و نوعی جبران نعمت یا خدمتی است که به انسان می‌شود[۸]. حمد و شکر از واژه‌های پراستعمال در قرآن و روایات است. قرآن حمد را مطلقاً مخصوص خدا می‌داند[۹] و حامدان[۱۰] را ستایش می‌نماید[۱۱] و دستور می‌دهد او را بپرستیم و شکرگزار نعمت‌هایش باشیم: ﴿بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[۱۲]. اما شکر هم در مقابل خدا آمده و هم در برابر مردم و روایت شده است: هر کس از مردم تشکر نکند، از خدا هم تشکر نمی‌کند[۱۳].

اولین مرحله شکرگذاری

انسان شکرگزار در مرحله اول باید هم نسبت به صاحب نعمت و هم نسبت به نعمت کسب معرفت کند. اهمیت این موضوع برای انسان موحد آن‌گاه آشکار می‌شود که بداند اصل نعمت از خداوند است و دیگران اگر نعمت و خیری برسانند، تنها وسیله‌ای برای انتقال نعمت خواهند بود که البته شکرگذاری از آنها نیز امری واجب است. امام علی(ع) در فرمایشی به حق نعمت اشاره می‌کند و می‌فرماید: خدا را در هر نعمتی، حقی است. پس آنکه حق نعمت به جای آرد نعمتش افزون شود و آنکه کوتاهی کند، در خطر زوال نعمت گیرد[۱۴].

در اثر شناخت نعمت و نعمت‌دهنده، حالت خضوع و فروتنی و رضایت از نعمت به شخص دست می‌دهد. نعمت‌های الهی هدیه‌ای از جانب منعم‌اند و بیانگر لطف و عنایت خداوند نسبت به بنده. از این‌رو انسان با قلب و زبان و عمل به جوارح نسبت به منعم خویش شکرگذاری می‌کند. اما بیشتر مردم شکر نعمت‌های الهی را به‌جا نمی‌آورند و خداوند در قرآن کریم به این موضوع اشاره کرده است: خدا فضل خود را به مردمان ارزانی می‌دارد، ولی بیشترشان شکر نمی‌گویند[۱۵].[۱۶]

اقسام شکرگذاری

شکرگذاری از خداوند، به چند قسم تقسیم می‌‌شود:

  1. شکر قلبی یا شکر اعتقادی:شکر قلبی، توجّه به نعمت و صاحب نعمت است، منظور این است که انسان بنا بر اعتقاد خود به سپاس از معبود بپردازد. این نوع از شکر، ویژه کسی است که می‌فهمد وفاء نسبت به خداوند با شکر نعمت‌های او تلازم داشته، نه تنها بدون این سپاس نمی‌توان به وفاداری نسبت به او پرداخت که اگر کسی او را سپاس نگوید در حقیقت به کفران نعمت‌های او پرداخته است. این، "شکر عقلی" است که مرتبه‌ای از مراتب شکر را نمایش می‌دهد. اگر کسی از این مرتبه عبور کند و به آن ایمان و یقین پیدا کند، به "شکر قلبی" می‌رسد. آشکار است که رسیدن به مرتبۀ نخستین آسان و نائل شدن به مرتبه دوم دشوار است و تنها با انجام عبادات خاصّی ممکن می‌‌شود.
  2. شکر زبانی: شکر زبانی، آن است که انسان خداوند را در حالی شکر گوید که اعتقاد کامل بدان داشته باشد که او نعمت‌هایی آشکار و پنهان به او بخشیده است. شکر زبانی همان شکری است که ثواب‌های بسیاری در قرآن و حدیث بر آن مترتّب شده و دست‌کم از مصادیق بارز آن است. پیامبر اسلام (ص) درباره شکر زبانی می‌فرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، باید آنرا پاداش دهد و اگر از این کار فرو ماند، باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند نعمت را کفران کرده است"[۱۷].
  3. شکر عملی: شکر عملی آن است که انسان نعمت‌های خداوند را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از شکرگذاری، همان شکر حقیقی بوده، رسیدن به آن در نهایت سختی است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از شکرگذاری بسیار است و رسیدن به برخی از این مراتب، به عمری مجاهده و تلاش نیازمند است. به همین دلیل هرکس اعضای بدنش را در به‌دست آوردن کمال آن به کار گیرد، ثروت خود را در به دست آوردن رضایت او صرف نماید و... نه در شمار منکران نعمت او که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. امیرالمؤمنین (ع) درباره شکر عملی می‌فرمایند: "شکر مؤمن در عملش ظاهر می‌شود"[۱۸]شکر منافق فقط در زبانش است"[۱۹].[۲۰].

شکرگذاری در قرآن

شکرگذاری، از فضائلی است که در قرآن کریم به شدّت بر آن تأکید شده است؛ چه اینکه در بسیاری از آیات عبارت ﴿لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۱] تکرار شده، تا نشان دهد سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمت‌هایی است که خداوند بر بندگان خود اعطا فرموده است[۲۲].

آیاتی از قرآن کریم به مسأله شکرگذاری پرداخته‌اند. در برخی از این آیات خدا به پیامبر یادآور می‌شود با شاکران رفتار مناسبی داشته باش و یا همانند شاکران باش. همچنین به مؤمنان در برابر نعمت فرستادن پیامبر می‌گوید آنان باید نسبت به نعمت ارسال پیامبر شاکر باشند.

  1. ﴿وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ[۲۳]
  2. ﴿َلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ * بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[۲۴]
  3. ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ[۲۵]

در این آیات موضوعاتی مانند شکرگذاری در برابر خداوند با عبادت خالصانه، شکر گزاری در برابر نعمت‌های الهی توصیه خداوند به پیامبر، تزکیه نفس و جدایی از پلیدی در سایه رسالت پیامبر، نعمتی در خور شکر و سپاس و نیز یاد نعمت‌های خدا با زبان و اظهار آنها، مطرح شده است[۲۶].

همچنین آیات گاه بر ترکیب دو فضیلت شکر و صبر تأکید دارند[۲۷]. گویا در این آیات شکرگذاری از نعمت‌های خداوند همواره با اقدام عملی روبه‌روست و تنها به زبان و نیت برقرار می‌شود.

برخی دیگر از آیات الهی، شکرگذاری را وسیله "آزمایش" یاد می‌کند تا مردمان در بوته آزمایش، جوهر وجودی‌شان آشکار شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه خداوند در قرآن کریم در بیان ماجرای بلقیس و اعجاز حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، سلیمان نبی در یک چشم بر هم زدن، می‌فرماید: "و آن‌کس که از علم کتاب بهره‌ای داشت، گفت: من بیش از آنکه چشم بر هم زنی، آنرا نزد تو می‌آورم. چون آنرا نزد خود دید، گفت: این بخشش پروردگار من است تا مرا بیازماید که سپاس‌گزارم یا کافر نعمت. پس هر که سپاس گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بی‌نیاز و کریم است[۲۸]؛

برخی از آیات نیز بر ضرورت شکرگذاری و نقش آن در بقا و ازیاد نعمت تأکید دارد، مانند: "برای وی هرچه می‌خواست از بناهای بلند و تندیس‌ها و کاسه‌هایی چون حوض و دیگ‌های محکم بر جای، می‌ساختند. ای خاندان داوود، برای سپاس‌گزاری کاری کنید و اندکی از بندگان من سپاس‌گزارند"[۲۹]. امام علی(ع) نیز در فرازی چنین می‌فرماید: "از خدا یاری خواهید تا بتوانید حق واجب را ادا کنید و شکر نعمت‌ها و احسان‌های بی‌حسابش را به‌جای آورید"[۳۰].[۳۱]

در آیات بسیار دیگری نیز، به اشاره و یا به تصریح آمده است که شکر نعمت موجب خیر دنیا و آخرت، و زیاد شدن نعمت‌ها خواهد بود؛ برخی از این آیات عبارت‌اند از: ﴿وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ[۳۲]؛﴿مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ[۳۳]؛ ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ[۳۴]؛ ﴿وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ[۳۵]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ[۳۶]؛ ﴿بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[۳۷]؛ ﴿اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا[۳۸][۳۹].

منتها بیشتر مردم به رذیلت ناسپاسی مبتلا هستند؛ این مطلب نیز در بسیاری از آیات قرآن کریم ذکر شده است: ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ[۴۰]؛ ﴿وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ[۴۱]؛ ﴿وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۴۲].[۴۳]

شکرگذاری در روایات

برخی از روایات درباره شکرگذاری عبارت است از:

  1. امام صادق(ع) فرمودند: "در تورات نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاس‌گذار و بر کسی که تو را سپاس گوید نعمت بخش؛ زیرا وقتی شکر گویی نعمت از بین نمی‌رود و چون آنرا کفران کنی پایدار نمی‌ماند. شکر موجب زیادی نعمت و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"[۴۴]؛
  2. همچنین فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمی‌رساند: دعا به هنگام سختی و استغفار به هنگام گناه و شکر به هنگام نعمت"[۴۵]؛
  3. و نیز فرمودند: "شکر نعمت دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن شکر آن است که بنده بگوید: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۴۶][۴۷].[۴۸]

دلیل عقلی بر شکرگذاری

تفکر انسان‌ها درباره خود او را به این نتیجه خواهد رساند که تمام نعمت‌ها و کمالات او از سوی خداوند است و او منعم حقیقی است و همه نعمت‌ها را بدون هیچ استحقاقی به آفریده‌هایش داده است. پذیرش قلبی این حقیقت اولین و مهمترین درجه شکر منعم است که عقل به خوبی آنرا درک می‌کند، عقل پس از آن به لزوم تشکر و قدردانی از چنین منعمی حکم می‌کند؛ لذا لزوم شکر منعم، یک حکم عقلی است؛ حتی اگر خداوند به آن فرمان ندهد[۴۹].

مراتب شکرگذاری

شکرگذاری از نعمت‌های خداوند دارای مراتب و درجاتی است که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:

مرتبه نخست

این مرتبه که ضعیف‌ترین مراتب این فضیلت اخلاقی است، آن است که آدمی نعمت‌های خداوند را سپاس کرده و بر آن شکر گذارد. این نعمت‌ها شامل نعمت‌های آشکار و مخفی خواهد بود: ﴿وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً[۵۰]. واضح است هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌گونه که سزاوار نعمت‌های اوست، به شکر نعمت‌ها بپردازد؛ زیرا شمارش این نعمت‌ها مقدور هیچ‌کس نیست: ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا[۵۱].

یکی از مهمترین این نعمت‌ها، نعمت ولایت و هدایت به واسطه قرآن کریم است که در برخی از آیات به آن اشاره شده است: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۵۲]، ﴿قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۵۳].

مرتبه دوّم

این مرتبه که مرتبه میانه این فضیلت است، شکرگذاری بر بلاها و سختی‌هایی است که در مسیر زندگی برای انسان پدید می‌‌آید. تحصیل این مرتبه به شدّت دشوار است، و تنها خواص هستند که توان آنرا به دست می‌‌آورند؛ زیرا درک این مطلب که تمامی بلاها و مصیبت‌ها نیز در شمار الطاف پنهان خداوند است، مشکل بوده، کمتر کسی می‌‌تواند به درک آن نائل شود. پس از درک این مطلب سپاسگذاری بر آن؛ سخت‌تر و دشوارتر است و تنها انگشت‌شماری از مردمان می‌‌توانند به آن بپردازند.

توضیح آنکه ایمان عموم مردمان، تنها در حدّ کلماتی است که از زبان آنان شنیده می‌‌شود؛ از این رو اینان به خودی خود از دایره این گفتار و حیطه آن خارجند. خداوند اینان و ایمان‌شان را این‌گونه یاد فرموده است: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ[۵۴]. خواصّ از آنان کسانی هستند که پروردگار عالم را با عقل و ایمان خود دریافته‌اند؛ از این رو ایمان در قلب آنان رسوخ کرده زوایای آنرا فراگرفته است. اینان به سبب همین ایمان در می‌‌یابند که بلاها و مشکلات تنها به سبب آنچه خود مردم به انجام می‌‌رسانند، پدید می‌‌آید: ﴿وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ[۵۵].

مرتبه سوّم

مرتبه سوم این فضیلت که شدیدترین مراتب آن است، سپاسگذاری از حضرت حق است تنها به آن دلیل که او شایسته این سپاس است. در این حال شاکر نه نظری به نعمت‌های آشکار او دارد و نه نظری به نعمت‌های پنهان او، نه به الطاف خفیِ او می‌‌نگرد و نه به الطاف جلیِ او، بلکه تنها و تنها به خود نعمت‌گذار حقیقی علی الإطلاق می‌‌نگرد و بس. این شکر "حمد" خوانده می‌‌شود. این مرتبه از شکرگذاری، در شمار برترین عبادت‌ها قرار دارد و نیز از بالاترین مراتب بندگی است. اهل دل هیچ چیزی را برتر و بالاتر از حمد حضرت حق نمی‌دانند؛ دلیل آنان بر این مطلب آن است که خود خداوند، نامه آسمانی‌اش را بعد از یادکرد از نام مبارک خود، با حمد و ثنای خویش آغاز کرده است: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۵۶].[۵۷].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها؛ المفردات، ص۴۶۱.
  2. و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها؛ العین، ج۵، ص۳۵۶.
  3. «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا»؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.
  4. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  5. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  6. حکمت‌ها و اندرزها، ص۲۱۹.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۹۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  8. مجمع البحرین.
  9. ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  10. سپاسگزاران خدا.
  11. ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
  12. «بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.
  13. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «شکر و حمد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۹۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  14. «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ»؛ حکمت ۲۳۶
  15. ﴿إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ ؛ سوره یونس، آیه ۶۰.
  16. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۵.
  17. الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.
  18. «شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.
  19. «شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه‏»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.
  20. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۳۰-۳۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  21. «باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.
  22. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۱۹.
  23. «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست ... آیا خداوند به سپاسگزاران داناتر نیست؟» سوره انعام، آیه ۵۲-۵۳.
  24. «و به تو و به پیشینیان تو وحی شده است که اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود * بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۵-۶۶.
  25. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.
  26. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۸۱۶.
  27. نک: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره ابراهیم، آیه ۵، ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره لقمان، آیه ۳۱، ﴿ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۹، ﴿ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره شوری، آیه ۳۳
  28. ﴿ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ
  29. ﴿ يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۳
  30. «وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ»؛ خطبه ۹۸
  31. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۵.
  32. «و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است» سوره نمل، آیه ۴۰.
  33. «اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟» سوره نساء، آیه ۱۴۷.
  34. «اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم» سوره ابراهیم، آیه ۷.
  35. «و اگر سپاسگزار باشید سپاسگزاری را برای شما می‌پسندد» سوره زمر، آیه ۷.
  36. «هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.
  37. «بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.
  38. «ای خاندان داوود! سپاس گزارید!» سوره سبأ، آیه ۱۳.
  39. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۰.
  40. «اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.
  41. «و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
  42. «و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.
  43. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۰.
  44. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.
  45. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  46. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  47. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.
  48. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۳۱-۳۶.
  49. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۳۳- ۱۳۴.
  50. «و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.
  51. «و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.
  52. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  53. «به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.
  54. «و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی می‌پرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار می‌دارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون می‌شود ؛ در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است؛ این همان زیان آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.
  55. «و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.
  56. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  57. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۸.