خشم الهی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مظاهر خشم خدا از کافران

  1. عذاب سخت: آیه ۵۶ آل عمران / ۳ به کافران از یهود عذاب شدید در دنیا و آخرت را وعده می‌دهد: «فَاَمَّاالَّذینَ کَفَروا فَاُعَذِّبُهُم عَذابـًا شَدیدًا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». برخی از مفسران، عذاب دنیا را اموری چون کشته شدن، اسارت، فرو رفتن در زمین، خواری و پرداخت جزیه دانسته‌اند.[۱] براساس آیه‌ای نیز عذابی دردناک در دنیا و آخرت در انتظار کسانی است که دوست دارند زشتکاری میان مؤمنان رواج یابد: «اِنَّ الَّذینَ یُحِبّونَ اَن تَشیعَ الفـحِشَةُ فِی الَّذینَ ءامَنوا لَهُم عَذابٌ اَلیمٌ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۱۹) عذاب دنیا را اجرای حدّ بر آنان دانسته‌اند [۲].
  2. عذاب با اموال و فرزندان:با اینکه اموال و فرزندان از نعمت‌های خدایند (اسراء / ۱۷، ۶؛ نوح / ۷۱، ۱۲)، مواهب مادی همیشه مایه خوشبختی انسان نیستند، چنان که در آیه‌ای مایه عذاب منافقان و دنیاطلبان دانسته شده‌اند: «فَلا تُعجِبکَ اَمولُهُم ولا اَولـدُهُم اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِها فِی الحَیوةِ الدُّنیا وتَزهَقَ اَنفُسُهُموهُم کـفِرون» (توبه / ۹، ۵۵؛ نیز ۸۵)، زیرا این گونه اشخاص معمولاً فرزندانی ناصالح و اموالی بی برکت دارند که مایه درد و رنجشان در زندگی دنیا می‌شود. از سوی دیگر، دلبستگی به اموال و فرزندان که چشمپوشی از آنها دشوار است، سبب می‌شود که ایمانشان را پای آنها گذاشته و با کفر از دنیا می‌روند و به سخت‌ترین وضعی جان می‌دهند.[۳] هرچه آلودگی انسان در دنیا به مال و اولاد و زینت‌های دنیایی زیادتر باشد، عذاب و اندوهش بیشتر می‌شود؛[۴] ولی دنیاپرستان از درک این واقعیت غافل‌اند، چنان که با دیدن ثروت قارون، از آخرت غافل شده و آرزو کردند کاش ثروتی مانند وی داشتند: «قالَ الَّذینَ یُریدونَ الحَیوةَ الدُّنیا یــلَیتَ لَنا مِثلَ ما اوتِیَ قـرونُ». (قصص / ۲۸، ۷۹) براین اساس، تفاوت انسان‌ها در میزان بهره مندی از مواهب مادی هرگز نمی‌تواند دلیل امتیاز آنها در مقامات معنوی باشد، بلکه معیشت و روزی‌شان در دنیا میان آنان قسمت شده و اگر برخی بر بعضی برتری دارند، به سبب مصالحی است که خدا برای آنان در نظر دارد: «اَهُم یَقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعضٍ دَرَجـتٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا» (زخرف / ۴۳، ۳۲)؛ حتی کافران نیز سهم و بهره خود از این دنیا را بر می‌گیرند. (احقاف / ۴۶، ۲۰) (رزق) در تفسیر آیه ۵۵ توبه / ۹ با توجه به آیه ۵۴، اقوال دیگری نیز در چگونگی عذاب منافقان با اموال و فرزندان یاد شده است؛ از جمله سختی انفاق از روی ناخرسندی برای زکات یا برای جنگ، دشواری گرد آوردن اموال و تربیت فرزندان و اندوه از دست دادن آنها و ناراحتی از دست دادن اموال و اسیر شدن فرزندان در نبردها و همه اینها در حالی است که هیچ به ثواب آخرتی امید ندارند.[۵]
  3. خواری: کسانی که با خدا و فرستاده‌اش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، می‌بایست کشته یا بر دار آویخته شوند؛ یا دست‌ها و پاهایشان بریده یا تبعید شوند و این خواری آنان در دنیاست: «اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا اَو یُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَیدیهِم واَرجُلُهُم مِن خِلـفٍ اَو یُنفَوا مِنَ الاَرضِ ذلِکَ لَهُم خِزیٌ فِی الدُّنیا». (مائده / ۵، ۳۳) آیاتی، عوامل خواری را بر می‌شمرند: تبعیض در عمل به کتاب الهی (بقره / ۲، ۸۵)؛ نفاق، جاسوسی و تحریف در دین (مائده / ۵، ۴۱)؛ جلوگیری از ذکر خدا در مساجد و تلاش برای تخریب آنها (بقره / ۲، ۱۱۴)؛ گوساله پرستی (اعراف / ۷، ۱۵۲)؛ مجادله درباره خدا بی‌هیچ دلیل و حجّتی معتبر (حجّ / ۲۲، ۸ ـ ۹)؛ تکذیب حق (زمر / ۳۹، ۲۵ ـ ۲۶)؛ استکبار و انکار آیات الهی. (فصّلت / ۴۱، ۱۵ ـ ۱۶) در تفاسیر برای خواری مصادیقی مانند کشته، اسیر و تبعید شدن، پرداخت جزیه،[۶] عقوبت در دنیا [۷] و انواع گوناگون عذاب [۸] یاد شده‌اند. آیه ۹۸ یونس / ۱۰ ایمان به خدا را بر دارنده عذاب خوارکننده از قوم یونس می‌داند: «فَلَولا کانَت قَریَةٌ ءامَنَت فَنَفَعَها ایمـنُها اِلاّ قَومَ یونُسَ لَمّا ءامَنوا کَشَفنا عَنهُم عَذابَ الخِزیِ فِی‌الحَیوةِ الدُّنیا».
  4. لعنت: کسانی که خدا و رسولش را آزار می‌دهند، خدا آنان را در دنیا و آخرت نفرین می‌کند: «اِنَّ الَّذینَ یُؤذونَ اللّهَ ورَسولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (احزاب / ۳۳، ۵۷) لعنت الهی به معنای دور کردن آنان از رحمت خویش است.[۹] در مقابل، رحمت ویژه مؤمنان، هدایت آنان به اعتقاد درست و عمل نیکوست، پس لعنت کردن به معنای محروم کردن از این هدایت یعنی همان مهر شدن دل‌هاست، چنان که در آیات ۱۳ مائده / ۵، ۴۶ نساء / ۴ و ۲۳ محمد / ۴۷ به آن اشاره شده است.[۱۰] قرآن کسانی را که زنان پاکدامن را به زنا متهم می‌کنند، لعن می‌کند: «اِنَّ الَّذینَ یَرمونَ المُحصَنـتِ الغـفِلـتِ المُؤمِنـتِ لُعِنوا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۲۳) برخی مفسران، لعن در دنیا را اجرای حدّ بر آنان و شلاق خوردن دانسته‌اند.[۱۱]
  5. حبط عمل:آیاتی، از حبط اعمال کافران در دنیا و آخرت سخن می‌گویند: «ومَن یَرتَدِد مِنکُم عَن دینِهِ فَیَمُت وهُوَ کافِرٌ فَاُولکَ حَبِطَت اَعمــلُهُم فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (بقره / ۲، ۲۱۷؛ نیز آل عمران / ۳، ۲۲) گفته شده است: حبط اعمال در دنیا آن است که خدا کفر و نفاق ایشان را بر مردم آشکار می‌کند، تا دیگر آنان را ستایش نکنند. [۱۲].[۱۳]
  1. تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۸۳؛ زبدة التفاسیر، ج ۱، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص ۱۷۷.
  2. التبیان، ج ۷، ص ۴۱۹؛ الکشاف، ج ۳، ص ۲۲۱.
  3. نمونه، ج ۷، ص ۴۴۹ـ۴۵۰.
  4. اطیب البیان، ج ۶، ص ۲۴۲.
  5. جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۰۷؛ الجدید، ج ۳، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.
  6. التبیان، ج ۱، ص ۳۳۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص ۲۳۱.
  7. جامع البیان، ج ۶، ص ۱۴۳.
  8. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸.
  9. التبیان، ج ۸، ص ۳۶۰؛ روح البیان، ج ۷، ص ۲۳۸؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۲.
  10. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۹.
  11. تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۱.
  12. روض الجنان، ج ۳، ص ۲۰۲؛ ج ۴، ص ۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۳۹۴؛ ج ۷، ص ۱۷۷.
  13. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.