علم معصوم
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
فهرست
کلیات
[[]]
]]
[[]]
حقیقت علم معصوم
معدن علم بودن معصوم
عیبة علم الله بودن معصوم
وحی به معصوم
الهام به معصوم
معجزه علم معصوم
اقسام علم معصوم
مراتب علم معصوم
علم مقضی معصوم
علم ممضی معصوم
علم موقوف معصوم
علم موهوبی معصوم (علم موهبتی)
علم استقلالی معصوم
علم غیر استقلالی معصوم
علم اکتسابی معصوم
علم الیقین معصوم
علم باطنی معصوم
علم دفعی معصوم
علم تدریجی معصوم
علم حادث معصوم
علم حضوری معصوم
علم غیر حضوری معصوم
علم حصولی معصوم
علم ذاتی معصوم
علم غیر ذاتی معصوم
علم شأنی معصوم (علم اشائی
علم استعدادی
علم ارادی
علم اختیاری
علم بالقوه)
علم فعلی معصوم (علم دائمی
علم بالفعل)
علم عادی معصوم
علم لدنی معصوم
علم ویژه معصوم (علم خارق العاده معصوم)
علم غابر معصوم
علم فطری معصوم
علم کامل معصوم
علم تام معصوم
علم محدود معصوم
علم کلی معصوم
علم تفصیلی معصوم
علم اجمالی معصوم
علم احاطی معصوم (علم سعی معصوم)
علم مزبور معصوم
علم مستفاد معصوم
علم مطلق معصوم
علم مشروط معصوم
علم وراثتی معصوم
علم پیامبر
علم امام
منابع علم معصوم
وراثت از امام پیشین
مصحف فاطمه
وراثت از پیامبر
وراثت علوم انبیا
علمالکتاب
عمود نور
قلب
جفر
الهام به معصوم
ام الکتاب
امام مبین
تحدیث فرشتگان با معصوم
تعلیم اسماء
الف باب
ارتباط معصوم با ارواح
اسم اعظم
حس
روح القدس
رؤیای صادق معصوم
عرش
عقل
ویژگیهای علم معصوم
شهود معصوم
نقر در گوش معصوم
نکت در دل معصوم
افزایش علم معصوم
راسخان در علم
درجات علم معصوم
خزانهداری علم الهی
گستره علم معصوم
جامعیت علم معصوم
احاطه علمی معصوم
علم معصوم به غیب
علم معصوم به جزئیات
علم معصوم به قرآن
علم معصوم به تمام موضوعات جهان
علم معصوم به مشاغل و صناعات
علم معصوم به قوانین طبیعی
علم معصوم به همه زبانها
انتفای علم
جهل معصوم
سهو معصوم
غفلت معصوم
محدودیت علم معصوم
اختلاف در علم معصوم
تناقض در علم معصوم
اقسام علم معصوم
منبع علم معصوم
ویژگیهای علم معصوم
گستره علم معصوم
منابع علم معصوم
رابطه ایمان و علم
- مراد، مسئلهای است درباره چگونگی رابطه علم و ایمان و اینکه آیا با یکدیگر همساز و هماهنگاند یا ناسازگارند. از تعالیم عهد عتیق این است که علم و ایمان با یکدیگر سازگاری ندارند. شجره ممنوعه بنابر آنچه در تورات آمده است، همان دانش و معرفت است و آدم و حوا با نافرمانی خداوند بدان دست یافتند[۱][۲].
- تاریخ تمدن ۲۵۰۰ ساله اروپا را نیز بدین روی به دو عصر ایمان و علم تقسیم کردهاند و این دو را رویاروی یکدیگر گذاشتهاند. اما بنابر آموزههای قرآنی، خداوند، خود به آدم(ع) دانش آموخت و آن گاه فرشتگان را فرمان داد تا بر او سجده کنند[۳]. بزرگان دین اسلام نیز مراد از شجره ممنوعه را حرص و طمع دانستهاند نه علم و دانش[۴][۵].
- مراد از مسئله علم و ایمان این است که علم، ایمان انسان را نفی میکند یا آن را پشتیبانی میکند و آیا ایمان آدمی را به سویی میبرد و علم به سویی دیگر و سرانجام آنکه آیا علم و ایمان مکمل یکدیگرند یا علیه یکدیگر. در نظرگاه اسلامی، علم روشنایی میبخشد و توانایی میآفریند و ایمان، عشق میآورد و امید میدهد. علم ابزار میسازد و ایمان، مقصد میآفریند. علم سرعت میدهد و ایمان جهت را مینماید و...[۶].
- میان علم و ایمان، تضادی نیست و بلکه مکمل و همراه و یار یکدیگرند. علم و ایمان- هر دو- از نیازهای بنیادی انساناند و هیچ یک بر جای دیگری نمیتواند نشست. در تاریخ انسان، جدایی علم و ایمان زیانهای هنگفتی به بار آورده است. ایمان در پرتو علم، قدر مییابد و از خرافه و خیالپردازی و گزافه و تحجر و تصلب در امان میماند. علم نیز بدون ایمان تیغ دست زنگی مست میشود و ابزار هوا و هوس و بزهکاری و تبهکاری[۷]. بدینسان، علم و ایمان در آیین اسلام جداییناپذیرند و هماهنگ و همساز با یکدیگر[۸].
انتفای علم معصوم
منابع
پانویس
- ↑ سِفر پیدایش، باب ۲/ ۱۶ و ۱۷؛ باب ۳/ ۸- ۱، باب ۳/ ۲۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۳۴- ۳۰.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ۱/ ۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ مجموعه آثار استاد مطهری، ۲/ ۳۸- ۲۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 149.