نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
استکبار، برگرفته از واژه عربی "کبر"، به معنای عظمت و بزرگی[۱] و در لغت به معنای بزرگانگاری و طلب بزرگی[۲] و ترک اذعان به حق است[۳] و میتوان گفت، مستکبران کسانی هستند که برای دستیابی به منافع خویش از هیچ ظلمی ابا ندارند و خود و منافع خود را بالاتر از هر چیز دیگر میدانند[۴].
پرهیز از تکبر:تواضع و دوری از کبر در سیره پیامبر (ص) به وضوح دیده میشود. رسول خدا (ص) با دوری از تکبر کوشید دوری از تکبر را به صورت یک ارزش در جامعه معرفی کند. روزی سلمان و بلال به دیدارپیامبر (ص) رفتند و سلمان برای احترام، به پای ایشان افتاد و پای آن حضرت را بوسید. حضرت ضمن جلوگیری از این کار، به سلمان فرمود: "من، بندهای از بندگان خدا هستم از آنچه میخورند، میخورم و بر آنچه مینشینند، مینشینم"[۲۱]. روایت شده است، مسلمانان پیش پای آن حضرت برنمیخاستند؛ زیرا میدانستند ایشان چنین کاری را خوش نمیدارد. عدی بن حاتم برای تحقیق درباره پیامبر اکرم (ص) و دین اسلام از شام به مدینه سفر کرده بود. او قصد داشت بداند آیا محمد (ص) داعیه پادشاهی دارد یا به راستی فرستاده خداست. پس هنگامی که در مسجد به خدمترسول خدا (ص) رسید، پیامبر (ص) به احترام او به پا خاست و وی را به خانه برد. آنها در راه پیرزنی را دیدند و آن پیرزن، حضرت را مدتی طولانی سر پا نگاه داشت. سپس رسول خدا (ص) عدی را به خانه برد و روی زیراندازی نشانید و خود روی زمین نشست. عدی میگوید: "با خود گفتم: به خدا قسم، این، رفتار شاهان و سلاطین نیست؛ بنابراین مسلمان شدم"[۲۲]. همچنین روایت شده است که روزی عمر بن خطاب نزد پیامبر (ص) آمد و دید که آن حضرت روی حصیر خوابیده و اثر چوب بر بدن ایشان مانده است؛ پس گریان شد؛ رسول خدا (ص) علت گریهاش را پرسید؛ او به ایشان گفت: "کسری و قیصر آن چنان در دنیازندگی میکنند و شما این گونه زندگی میکنید؟"رسول خدا (ص) به عمر فرمود: "ای عمر! آیا راضی نمیشوی دنیا برای آنها باشد و آخرت برای ما؟"[۲۳][۲۴].
آن حضرت سعی میکرد تواضع را به اصحابش بیاموزد و آن را در جامعه اسلامیترویج کند. ایشان در توصیههایی به ابوذر فرموده است: "هر کس که خودش به بازار رود و مایحتاجش را بخرد و خود حمل کند، از کبر دور میشود. هر کس لباس خویش را وصله کند و کفش خود را بدوزد، از تکبر به دور است"[۲۵]. و میفرمود: "پنج چیز است که تا زمان مرگ از آنها دست نخواهم کشید: همخوراک شدن با بردگان، سوار شدن بر خر و پالان کردن آن، دوشیدن بز با دست خود، جامه پشمینه پوشیدن و سلام کردن بر کودکان"[۲۶][۲۷].
رسول خدا (ص) روی زمینغذا میخورد، همانند بندگان مینشست، بر الاغ بدون پالان سوار میشد[۲۸] و کفش خود را با دست خویش وصله میزد[۲۹]. خود به شترش علف میداد، خانه را جارو میکرد، گوسفندش را میدوشید، جامهاش را وصله میزد، با خدمتکارش غذا میخورد، و هنگامی که خادم از دستاس کردن خسته میشد، او را یاری میکرد و نیازهای منزل را از بازار میخرید و با خودش به خانه میآورد[۳۰][۳۱].
↑﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند...» سوره حدید، آیه ۲۵.
↑کلینی، الکافی، ج۱، ص ۲۴۷؛ شیخ مفید، الامالی، ص ۱۵۰ و ابوالفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۱، ص ۳۳.
↑احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۰۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۷۹؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۷۴ و تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۶۲.
↑ابن هشام، السیره النبویه، ج ۲، ص ۴۱۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۳، ص ۶۱ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۸۳۶.
↑تاریخ الیعقوبی، ص ۱۱۰ و با اندکی اختلاف در: مسند احمد، ج ۱۰، ص ۳۷۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۰؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۱۲۴ - ۱۲۵ و ج ۲، ص ۴۰۲ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۷، ص ۲۹۶.
↑﴿وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ﴾؛ و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه: ۱۲.
↑﴿الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴾؛ مؤمنان در راه خداوند جنگ میکنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است، سوره نساء، آیه: ۷۶.
↑ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر از شما با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میشوند؛ زیرا آنها گروهی هستند که نمیفهمند. (سوره انفال، آیه ۶۵)