شورا و مشورت در جامعهشناسی اسلامی
مقدمه
“تشاور” و “مشورت” به معنای نظرخواهی با مراجعه برخی به بعضی دیگر است و این معنا از عبارت شرت العمل است وقتی که عمل را از جایش بیرون میآوردی، رأی و نظر را هم از شخص طرف مشورت بیرون میآوری. در آیه ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ﴾[۱]، شوری، کاری است که در آن نظرخواهی شود و همینطور در آیه ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾[۲][۳]. در قرآن کریم از واژههای متعددی برای مشورت استفاده شده است؛ مانند "ائتمار"[۴]. علامه طباطبایی در توضیح مفهوم “شور” به نقل از برخی لغویین مینویسد: کلمه تشاور و مشاورت و مشورت به معنای استخراج رأی صحیح است، به اینکه آدمی در مواقعی که خودش درباره کاری رأی صحیح ندارد، به دیگری مراجعه کند و از او رأی صحیح بخواهد. کلمه شوری به معنای آن پیشنهاد و امری است که دربارهاش مشاوره شود. معنای ﴿وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ﴾ چنین میشود که مؤمنین آنهایند که هر کاری میخواهند بکنند، در بینشان شورایی است که دربارهاش مشورت میکنند[۵]. بهرهگیری از خرد و تجربه یکدیگر - به ویژه در امور مهم - از شیوههای بسیار معقول در همه جوامع و فرهنگهاست. مشورت ضابطهمند افقهای وسیعتری را فراروی انسان باز کرده، نصاب اتقان تصمیمها را بالا برده، چارهاندیشیها را واقع بینانهتر ساخته، ضریب خطاها را کاهش داده و نتیجههای مطمئنتر و قابل اعتمادتری به دنبال خواهد داشت. تفسیر نمونه نیز در توضیح آیه ﴿...وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ...﴾[۶] مینویسد: پیامبر اسلام با اینکه نیازی به مشاوره نداشت، برای اینکه از یک سو مسلمانان را به اهمیت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامههای اساسی زندگی خود قرار دهند، و از سوی دیگر نیروی فکر و اندیشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومی مسلمانان که جنبه اجرای قوانین الهی داشت (نه قانونگذاری) جلسه مشاوره تشکیل میداد و مخصوصاً برای رأی افراد ارزش خاصی قائل بود تا جایی که گاهی از رأی خود برای احترام آنها صرفنظر مینمود[۷]. رسیدن به حقوق بدون تعاون و کمک میسر نمیشود، از تکروی و تکاندیشهای کاری ساخته نیست، هیچ کس مافوق همکاری و همفکری با دیگران نیست. همان طوری که هیچ کس مادون همکاری و همفکری نیست. علامت اهل حق این است که از استماع تذکرات اصلاحی و انتقادهای صحیح و بجا آبا و امتناعی ندارند، اولین دلیل صدق و کذب کسی که مدعی است اهل حق است و روی مرز حق رفتار میکند یا نمیکند این است که گوشش آماده شنیدن انتقاد و اعتراض باشد [یا نباشد]، هیچ فردی از افراد نیست که در سطح بالاتر از اعتراض و انتقاد قرار گرفته باشد[۸]. در خصوص جایگاه، اهمیت، آثار، موارد رجوع و اشکال نوظهور مشورتهای اجتماعی.[۹]
آیات قرآنی مرتبط
- توصیه عام به مشورت نیکو: ﴿...وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ﴾[۱۰].
- توصیه حضرت(ص) به مشورت با مؤمنان در امور اجتماعی: ﴿وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ...﴾[۱۱].
- مشورت در امور از جمله ویژگیهای مؤمنان برجسته: ﴿وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۱۲].
- توصیه ضمنی والدین به مشورت با یکدیگر در امور مشترک خانوادگی: ﴿فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا...﴾[۱۳].[۱۴]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «و کارشان رایزنی میان همدیگر است» سوره شوری، آیه ۳۸.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۷۰.
- ↑ ﴿وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ﴾ «و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شدهاند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۹۳.
- ↑ «...و با آنها در کار، رایزنی کن.».. سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۴۵.
- ↑ مرتضی مطهری،حکمتها و اندرزها، ص۱۱۹-۱۲۳.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۸۴.
- ↑ «و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید» سوره طلاق، آیه ۶.
- ↑ «و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «و آنان که (فراخوان) پروردگارشان را اجابت کردهاند و نماز را بر پا داشتهاند و کارشان رایزنی میان همدیگر است و از آنچه روزیشان دادهایم میبخشند» سوره شوری، آیه ۳۸.
- ↑ «پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند» سوره بقره، آیه ۲۳۳.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۸۴.