نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
قرآن کریم و تمامی سور آن، با یادکرد از این صفت آغاز میشود؛ و باز بیش از یکصد مرتبه این صفت در آن کتاب الهی یاد شده است؛ همانگونه که سراسر عالَم، ظهور امر رحمانی، و بهشت سراسر از امر رحیمی حضرت حق پدید آمده است. در این زمینه، باز میتوان گفت که: رجاء و امیدورزی، همچون آبی گواراست که تشنهای بدان دست یابد، و خوف و ترس، مانند آتشی است که در هیزمی درگیرد![۱].
بنابراین امیدآرامش بخش دلها، وخوف سوزاننده قلبهاست؛ امید تسکین دهنده، و خوفاضطراب زاست. از اینروست که اهل دل گفتهاند: "رجاءِ به او، آنچنان سالک را به سوی حضرتش روانه میسازد، که خوف را چنان انگیزش و تکاملی نیست".
آری! این هر دو نسبت به افراد گوناگون، حالاتی متفاوت مییابند؛ از اینرو خوف برای کسی که به دریای رحمت او پشت گرمی ورزیده در معاصی فرورفته است، مناسبتر از رجاء مینماید؛ و رجاء برای کسی که خوف از غضبش، زندگی را برای او حرام نموده شایستهتر از خوف میباشد. این مطلب، بوضوح در بسیاری از روایات ما وارد شده است. پس از این به برخی از این روایات، اشاره خواهیم کرد[۲].
کوتاه سخن آنکه امیدورزی به لطفحضرت حق، فضیلتی است که هرکس سر در پی بهدست آوردن سعادت دارد، به ناگزیر باید پای در طلب آن برد؛ چراکه گاه انسان در مسیر طلب کمال، به گناهی مبتلا میشود که هلاکت خویش را در آن میبیند، حال اگر چنین کسی سلاحامید را در دست نداشته باشد، به آسانی از رسیدن به کمالات مأیوس شده از رسیدن به آنها باز میماند؛ از همین روست که قرآن کریم، یأس و ناامیدی از رحمت را، در سر مرز کفر دانسته است: ﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[۳] و باز از همین روست که در بسیاری از روایات و آیات، به این نکته اصرار شده مؤمنان را به امیدورزی به رحمت الهیدعوت کردهاند. به این آیهمبارک بنگرید: ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾[۴][۵].
اهل دل برآنند، که جهنّم نیز از الطاف الهی است؛ چرا که وسیلهای است تا زنگارهای قلوب کسانی که استعداد ورود به بهشت را دارند، از قلوب آنان سترده شده سرانجام به بهشترحمت او وارد شوند.آیه شریفه: ﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ﴾[۶]. نیز نشان از رحمت او دارد؛ چه نشان میدهد که حتّی کافران را نیز فرشتگانی در پیند، تا آنان را حفظ کرده تا آنجاکه اعمال خودشان اجازه دهد، از بلایا حفظشان فرمایند. و این آیه، که رحمت را در آخرین درجات ممکن به نمایش در آورده است: ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۷][۸].
و عجیب آنکه در آیهای دیگر، وعده فرموده تا اعمال ناشایست را به حسنات تبدیل فرموده، باز آدمی را از کردارهای ناصوابش سبُک فرماید: ﴿إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ﴾[۹].
امید آفرینترین آیات قرآن کریم نیز، آیاتی است که به مسأله شفاعت اشاره میفرماید؛ و باز این آیه: ﴿يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ﴾[۱۰]. گویا حضرت حق، خود به بندهاشآموزش میدهد، که در پاسخ بر زبان آورد: پروردگارا! کرمت مرا به این امر واداشت!.
در حدیث آمده است که: "رحمت الهی یکصد بخش است، او یک بخش از این یکصد بخش را در میان تمامی آفریدگان تقسیم نموده، و نود و نُه بخش دیگر را برای روز حساب ذخیره نموده است"[۱۱][۱۲].
فضیلتامیدورزی به حضرت حق را نیز، مراتبی است که نمیتوان نخست در آن دو سویه افراط و تفریط را مدّ نظر آورد، و آنگاه از ناشایست بودن آن سخن گفت!. از اینرو، میتوان گفت که از مراتب پائین آن - که ویژه عموم مردم است -، تا برترین مراتب آن - که ویژة خاتم پیامبران(ص) میباشد-، همه مطلوب بوده سهولت سیر انسان در مسیر کمال را در پی خواهد داشت. این مراتب، درست همچون مراتب ایمان و در کنار آن قرار دارد؛ از اینرو هرکس به مرتبهای فراتر از مراتب ایمان دست یابد، مرتبتی برتر از مراتب امید به حق را نیز بهدست آورده است. رجاء، از دریای محبّتحضرت حق سرچشمه میگیرد؛ از اینرو هر مؤمنی که جرعهای بیشتر از این دریا بنوشد، امیدش بدو بیشتر خواهد شد[۱۳].
آری! میان رجاء و میان حماقت فرقهاست؛ آنچه بسیاری از عوامّ مردم به آن دچارند، حماقت است نه رجاء!. اینان با آنکه تلاش انبیاء(ع) که از بالاترین مراتب رجاء برخوردارند - را در تحصیل رضایتحضرت حق میبینند، باز آنچنان به ترک واجبات و انجام محرّمات میپردازند، که گویا خداوند آنان را به این کار دعوت نموده است!؛ با این وجود باز بدان امیدند که به بهشت رفته حرارت جهنم را از فاصلهای دور نیز درنیابند؛ این نه امید به حضرت حق که محض حماقت است!. اینان نمینگرند که پیامبر اکرم(ص) با آنکه آگاهترین مردم از وسعت رحمت الهی بود، امّا چنان در عبادت کوشا بود که دو پای مبارکش از شدّت ایستادن و نماز خواندن متورّم شده بود؛ تا آنجا که قرآن خطاب به او فرمود: ﴿ طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى﴾[۱۴]. عبادتهای امّ الأئمّة النُّجباء حضرت زهرا(س) و فرزندانپاک و پاکیزهاش(ع)نیز در میان امّت سخت مشهور است و نامبردار[۱۵].
خوف از حضرت حق و امیدورزی به او نیز، همین گونه است؛ چه اگرچه هریک از این دو را مراتبی است، امّا اصل هریک بدون آن دیگری ناقص بوده، نه تنها راهی بهسوی کمال نمیبرد، که مسیر سقوط را نیز به خوبی نشان میدهد. روشن است که این سقوط، نه نتیجة وجود هریک از آن دو، که نتیجة عدم آن دیگری است؛ چه تمامی مفاسد و سقوطها - مانند دیگر امور شرورآمیز این عالم -، از عدم ناشی شده بهرهای از وجود بهمراه نخواهد داشت؛
از اینروست که آن را که خوف نیست، فریب، حماقت، آرزوپروری و اموری از اینگونه فراوان هست!. حضرت حق در این زمینه میفرماید: ﴿يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ﴾[۱۶].
نیز آن کس را که امید نیست، یأس است که گاه ثمری جز کفر از آن بهدست نمیآید؛ از همین روست که یأس از رحمت الهی، در شمار کبائر قرار گرفته است: ﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۷].
رازتعادل و توازنی که قرآن کریم در میان این دو صفت برقرار ساخته است نیز، در همین نکته نهفته است. به این دو آیه توجه نمائید: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾[۱۸]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ﴾[۱۹][۲۰].
در وصفمؤمنان نیز، باز این هماهنگی و تعادل میان خوف و رجاء، به چشم میآید: ﴿ِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا﴾[۲۱]؛ ﴿يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا﴾[۲۲]. و کوتاه سخن در این زمینه، محتوای بینظیر این آیه شریفه است: ﴿نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ﴾[۲۳].
بنا بر این، بر پویندگان راه کمال است که بر این توازن مراقبت کامل نموده، لحظهای از این امر فارغ نباشند؛ چه لحظهای غفلت موجب تقویت یکی از ایندو نسبت به دیگری شده، دامهای مهابتانگیزی را فراروی آنان بازخواهد گشود[۲۴].
↑«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.
↑«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.
↑«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان ویاند» سوره رعد، آیه ۱۱.
↑«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
↑«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.
↑«ای انسان! چه تو را با پروردگار بخشندهات به خیرگی وا داشت؟» سوره انفطار، آیه ۶.
↑« الرّحمة عند اللَّه مائة جزء فقسّم بين الخلائق جزء و أخّر تسعا و تسعين إلى يوم القيامة»؛ نهج الفصاحة، حدیث ۱۶۸۹.
↑«روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان میگویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهرهای) بگیریم، (به آنان) گفته میشود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی میکشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذ» سوره حدید، آیه ۱۳.
↑«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.
↑«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند» سوره انفال، آیه ۲.
↑«بیگمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.