نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۵ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اذن میدان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
رخصت و اجازه برای میدان رفتن. رسم جنگاوری در قدیم بوده که برای نبرد تن به تن، افراد از فرمانده رخصت میگرفتند تا به میدان کار زار روند. در حماسه عاشورا، یاران سید الشهدا(ع) برای رفتن به میدان از آن حضرت، رخصت میگرفتند. معمولا اذن گرفتنشان با سلام بود، جلوی خیمه امام میآمدند و به عنوان سلام وداع میگفتند: السلام علیک یا ابن رسول الله. امام نیز در پاسخ میفرمود: و علیک السلام و نحن خلفک سلام بر تو، ما نیز در پی تو میآییم. آنگاه آیه ﴿فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ﴾[۱] را میخواند[۲]. امام نیز گاهی به کسی اذن میدان نمیداد مثل مادر یا همسر بعضی از یاران و به بعضی دیر اجازه میداد و آن شخص با اصرار زیاد، موافقت امام را جلب میکرد، مثل میدان رفتن حضرت قاسم (ع)، جون غلام ابوذر، فرزندان مسلم بن عقیل و... گاهی نیز بعضی اذن میطلبیدند تا به میدان رفته، با دشمن حرف بزنند و اتمام حجت کنند، مثل رخصت خواهی یزید بن حصین همدانی[۳] در میدان رفتن اباالفضل(ع) نیز امام حسین(ع) دیر اجازه داد، چرا که او سقای خیمهها و اطفال و علمدار سپاه امام بود [۴].