کثیر النواء
مقدمه
ابو اسماعیل کثیر بن قاروند و یا ابو اسماعیل کثیر بن کاروند[۱] معروف به کثیر النواء.
برقی از اصحاب رجال، او را از اهل سنت میداند و جزء اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) ذکر نموده،[۲] و از محضر امام باقر و امام صادق(ع) استفاده میکرده[۳] ولی مانند دیگر همراهانش در این مکتب ثابت قدم نبود بلکه گرایش زیدی داشت و از مغیریه نیز معرفی شده[۴] اما به زید بن علی کمک نکرد بلکه بیعت خود را با او اقاله کرد.[۵] و در همان زمان به کمک دیگر همفکرانش مبتکر فرقه بتریه شدند. او از سران فرقه بتریه محسوب میشود و عنصری موثر در این رویداد است.
به گفته سمعانی در الانساب "نَوّاء" یعنی فروشنده هسته خرما. در مدینه هسته خرما را برای خوراک شتران میفروختند. سمعانی میگوید که کثیرنوّاء از موالی بنی تَیْم الله و کنیهاش ابواسماعیل بود و از راویان حدیث به شمار میآمد. ذهبی در میزان الاعتدال [۶] نیز کنیه او را ابواسماعیل ذکر میکند و میگوید که شیعیّ سرسختی بود (شیعیّ جَلْد)؛ به گفته او، ابوحاتم و نسائی روایات او را ضعیف دانستهاند و ابن عَدِی او را شیعی افراطی خوانده و السَّعْدی او را دور از جادّه صواب شمرده است. اگر او شیعه افراطی باشد نمیتواند از زیدیّه باشد، زیرا زیدیان، شیعیان مایل به تسنّناند. اما در میزان الاعتدال [۷] روایتی از او در ذمّ "رافضه" نقل شده است که با افراطی بودن او در تشیّع منافات دارد. ظاهراً سخن ابن عدیّ درباره او پایهای از حقیقت ندارد.
در رجال شیخ طوسی [۸] آمده است که ابواسماعیل کثیرنوّاء پسر قاروند یا کاروند و از اصحاب حضرت صادق(ع) است. آیت اللّه خوئی[۹] کثیر بن قاروند را با کثیرنوّاء بُتْری یکی دانسته است و تستری [۱۰] کثیر نوّاء را غیر از کثیرقاوند (قاروند) میداند و دلیل او قول ابن حجر در تهذیب التهذیب است که برای هریک عنوانی جداگانه دارد و کثیربن قاوند را کوفی ساکن بصره میخواند و روایت او را (از نظر اهل سنّت) مقبول میشمارد امّا کثیر نوّاء را ضعیف میداند؛ اوّلی را از طبقه هفتم و دوّمی را از طبقه ششم میخواند. به هر حال کثیر نوّاء که از پیشوایان بتریّه بوده است در روایات امامیه مطرود و به روایتی، حضرت صادق(ع) او را کذّاب مُکَذِّب خوانده است [۱۱]. امام باقر(ع) نیز فرموده است که کثیر نوّاء و یارانش عدّة زیادی را گمراه ساختهاند؛ و حضرت صادق(ع) از کثیرنوّاء در دنیا و آخرت بیزاری جسته است [۱۲]. روایات دیگری در طعن در نسب او ذکر شده است.[۱۳]
این شخص را بیشتر کثیر النواء خواندهاند [۱۴]، اما کثیر النوی [۱۵] و کثیر النّوبی [۱۶] و اختصاراً کثیرالابتر [۱۷] نیز گفتهاند. نام کامل او باید کثیر بن اسماعیل النواء [۱۸] یا کثیر بن اسماعیل بن نافع النواء [۱۹] باشد، که ظاهراً همان کثیر بن کارَوَند [۲۰] یا کثیر بن قارَوَند [۲۱] است. کنیۀ وی ابواسماعیل [۲۲] و از موالی قبیلۀ بنی تیمالله کوفی بوده است [۲۳]. نام این شخص را مغیرة بن سعد یا مغیرة بن سعید هم ذکر کردهاند [۲۴] که نباید درست باشد، خاصه آنکه ابوالمعالی میگوید که او ادعای امامت داشت و در کوفه بر خالد بن عبدالله بن قسری خروج کرد [۲۵]، و معلوم است که او کثیر النواء را با مغیرة ابن سعید خلط کرده است. زمان تولد و وفات کثیر النواء دقیقاً معلوم نیست، وی را از معاصران امام باقر(ع) و امام صادق (ع) شمردهاند [۲۶].
از احوال و زندگانی کثیر اطلاع چندانی در دست نیست، اینقدر معلوم است که وی اهل حدیث بوده و بعضی او را از این لحاظ ضعیف و برخی از ثقات شمردهاند [۲۷]. گویا او با امام باقر (ع) مخالفتهایی داشته و در انکار وی میکوشیده، از جمله این گفتۀ امام را: «إِنَّ اَلْأَرْضَ اَلسَّبْعَ تُفَتَّحُ بِمُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ » نپسندیده است [۲۸]. امام صادق(ع) خود را از کثیر بری دانسته [۲۹]. و وی را کذاب، مکذّب و کافر خوانده است، و نیز امام باقر (ع) فرموده که او و دیگر یارانش بسیاری کسان را به گمراهی افکندهاند [۳۰]. بااین همه کثیر النواء در تشیع استوار بوده، تا جایی که برخی او را افراطی و حتی غالی شمردهاند [۳۱]، اما این گفته با عقاید فرقۀ منسوب بدو سازگار نیست. گفتهاند که وی پیش از مرگ از تشیع منصورف گشت [۳۲]، که البته این قول نیز بعید به نظر میرسد.
گرچه ابتریه نام خود را از کثیر النواء الابتر گرفتهاند و او پیشگام این قوم بوده، لیکن شهرت و اهمیت این فرقه مرهون مرد مبارز و متفکر آن زمان حسن بن صالح است.[۳۳]
کثیر النواء و فضائل اهل بیت(ع)
او شخصیتی است که فضائل اهل بیت(ع) را برنمیتابد و به آن به دیده تردید و شک مینگرد و چون عقلش کشش درک این مطالب را ندارد به استخفاف اهل بیت میپردازد و این عقیده از مطلبی که محمد بن یحیی از او نقل میکند هویدا میشود. محمد بن یحیی به او میگوید چرا این قدر امام باقر(ع) را کوچک میشماری در جواب گفت زیرا از او چیزی شنیدم که به هیچ وجه دوست ندارم، از او شنیدم: زمین هفتم به برکت محمد(ص) و عترتش(ع) گشوده میشود.[۳۴] و این گونه فضائل را با غلو اشتباه میگیرد و یا عمداً به انکار پرداخته. البته کسی فضائل اهل بیت(ع) را انکار میکند که در حلیت ولادتش شبهه است زیرا امام صادق(ع) به اصحاب فرمودند: اگر شما در مورد او (کثیر النواء) جستجو کنید او را از بغی (زنا) خواهید یافت. در پی این مأموریت حنان بن سدیر به کوفه میرود و در جستجو به عجوزهای برمیخورد که شاهد ولادت کثیر النواء بوده و به کلام امام اذعان میکند.[۳۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شیخ طوسی، رجال، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۵هـ ق، ص ۲۷۴.
- ↑ برقی احمد بن محمد بن خالد، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ هـ ق، ص ۱۵ و ۴۲.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، موسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سوم، ۱۴۱۳هـ ق، ج ۳، ص ۵۶۹، شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵هـ ش، ج ۴، ص ۳۰۰.
- ↑ رجال ابن داود، ص ۵۳۴.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، کنگره شیخ مفید، قم، ۱۳۱۴ هـ ق، ص ۱۲۷.
- ↑ محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۳، ص ۴۰۲.
- ↑ محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، ج ۳، ص ۴۰۲.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی، ص ۲۷۷.
- ↑ ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۱۰۷.
- ↑ محمد تقی تُستَری، قاموس الرجال، ج ۱۳،ص ۲۸۸.
- ↑ محمد بن عمرکشّی، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی ، ش ۴۱۶.
- ↑ محمد بن عمرکشّی، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، ش ۴۴۰.
- ↑ زریاب خویی، عباس، مقاله «بتریه»، دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص: ۴۷۶.
- ↑ نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، ج۱۳، ص:۵۷؛ اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، به کوشش محمد محییالدین بن عبدالحمید، ج۱، ص:۱۳۶؛ بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش محمد زاهد الکوثری، ص:۲۴؛ طوسی، ۲۳۳، ۲۴۱؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب،ج ۲، ص: ۷۸
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش محمد بن فتحالله بدران، ص:۳۱۹
- ↑ خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، ص: ۲۹
- ↑ مسعودی، علی ابن الحسین، مروج الذهب،ج ۳، ص:۲۰۸
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۳، ص:۴۰۲
- ↑ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱
- ↑ حلی، حسن بن علی، رجال، به کوشش جلالالدین حسینی "محدث"، ص:۴۹۶
- ↑ ابنحبّان، محمد بن احمد، الثقات، ج۷، ص:۳۵۳؛ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱ و ۴۲۵
- ↑ ابنحبّان، محمد بن احمد، الثقات، ج۷، ص:۳۵۳؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱ و ۴۲۵؛ حلی، حسن بن علی، رجال، به کوشش جلالالدین حسینی "محدث"، ص:۴۹۶؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۳، ص:۴۰۲
- ↑ ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱
- ↑ خوارزمی، محمدبن احمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، ص: ۲۹؛ ابوالمعالی، محمد بن عبیدالله، بیان الادیان، به کوشش هاشم رضی، ص: ۳۵
- ↑ ابوالمعالی، محمدبن عبیداللـه، بیان الادیان، به کوشش هاشم رضی، ص: ۵۵
- ↑ برقی، احمد بن محمد، کتاب الرجال، به کوشش جلالالدین حسینی "محدث"، ص:۱۵و ۴۲؛ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن المصطفوی، ص:۲۳۶، ۲۴۱، ۲۴۲
- ↑ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱
- ↑ طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن المصطفوی، ص:۲۴۲
- ↑ طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن المصطفوی، ص:۲۴۱
- ↑ طوسی، محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن المصطفوی، ص:۲۳۰ و ۲۴۰
- ↑ ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، الضعفاء و المتروکین، ج۲، ص:۲۲؛ ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد البجاوی، ج۳، ص:۴۰۲؛ ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱ و ۴۲۵
- ↑ ابنحجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، ج۸، ص:۴۱۱ و ۴۲۵
- ↑ جلالی مقدم، مسعود، مقاله «ابتریه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۱، ص: ۱۹.
- ↑ رجال کشی، ص:۲۴۲.
- ↑ بحار الانوار، علامه مجلسی محمد باقر، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۴، ج ۴۷، ص ۳۴۵.