ابراهیم بن نوبخت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی اجمالی

ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت نوبختی معروف به ابن نوبخت از خاندان معروف نوبختی بود که شماری از علما و متکلمان و منجمان امامیه از این خاندان برخاستند. [۱] جد آنها نوبخت از ایرانیانی بود که با پذیرش اسلام با عنوان منجم و ندیم منصور همواره در کنار او بود. [۲] ابراهیم نیز حکیم، فیلسوف و از متکلمان بنام امامیه و نویسنده کتاب الیاقوت، یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌های کلامی موجود شیعه است. نام و نسب و عصر او به درستی روشن نیست و در کتاب‌های کلامی شیعه تنها از او با عنوان ابن نوبخت یاد شده است. [۳] گویا نخستین کسی که نام و کنیه او را ذکر کرده علامه حلی است که در مقدمه انوارالملکوت فی شرح الیاقوت از او با عنوان ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت کرده است. [۴] افندی نام مؤلف الیاقوت را بدون هیچ گونه استنادی، اسماعیل بن اسحاق بن ابی‌سهل بن نوبخت ذکر کرده[۵] و سید حسن صدر و آغابزرگ تهرانی نیز به پیروی از او همین نام را برای مؤلف ذکر کرده‌اند. [۶]

برخی نیز ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق ابی سهل گفته‌اند. [۷] در این بین برخی احتمال داده‌اند مؤلف الیاقوت، حسن بن حسین بن علی بن عباس بن اسماعیل بن ابی‌سهل بن نوبخت (م. ۴۰۲ق) باشد. [۸] محقق کتاب انوار الملکوت نیز ابتدا هیچ یک از دو قول علامه و صاحب ریاض را بر دیگری ترجیح نداده و می‌‌گوید: اگر قرب عهد علامه با مؤلف باعث ترجیح قول او می‌‌شود، تخصص و تبحر نویسنده ریاض نیز در شرح حال نگاری می‌‌تواند باعث ترجیح قول او شود. وی در پایان، قول علامه را پذیرفته است. [۹] عصر او را نیز از قرن دوم تا هفتم هجری گفته‌اند. سید حسن صدر با اعتقاد به اینکه نویسنده الیاقوت، اسماعیل بن نوبخت است و با استناد به گفته جاحظ که ابونُواس از سفره اسماعیل بن نوبخت بهره‌مند شده، [۱۰] استفاده می‌‌کند که مؤلف در قرن دوم هجری می‌‌زیسته است. [۱۱] گذشته از اینکه این نام برای مؤلف کتاب الیاقوت مشکوک است، طرح برخی مسائل در کتاب الیاقوت مانند مسئله غیبت و رد شبهات مربوط به آن[۱۲] نشان دهنده این است که مؤلف پس از آغاز غیبت کبری در سال ۳۲۹هجری به نگارش کتاب پرداخته است. اقبال آشتیانی در کتاب خاندان نوبختی نیز با استناد به طرح مسئله غیبت و برخی موضوعات دیگر در کتاب، مانند نپذیرفتن کلام نفسی برای خداوند و نظریه کسب که گفته شده نخستین بار ابوالحسن اشعری در سال‌های پایانی عمرش مطرح کرد، یا مبحث لذت و «اَلَم» که اولین بار محمد بن زکریای رازی مطرح کرد، استنباط می‌‌کند که مؤلف دست کم باید کتاب خود را در نیمه اول قرن چهارم و پس از اشعری و رازی نوشته باشد؛ نه پیش از آن. [۱۳] هرچند برخی از پژوهشگران معاصر معتقدند این نظریات از ابداعات اشعری و رازی نبوده است. [۱۴] از سویی برخی مانند محقق کتاب الیاقوت با استناد به بعضی دیگر از موضوعات طرح شده در کتاب مانند اینکه نوبختی عقیده دارد ملاک و مناط حاجت ممکن به علت، امکان آن است نه حدوث آن[۱۵] و خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است این، عقیده فلاسفه و متکلمان متأخر است و همچنین با استناد به ادله دیگر، نتیجه می‌‌گیرد که مؤلف بین نیمه دوم قرن پنجم تا نیمه اول از قرن هفتم هجری زندگی می‌‌کرده است. [۱۶]

بنابراین از آنچه گفته شد و از تأمل در این موضوع که ابن ابی الحدید معتزلی پیش از علامه، نخستین بار به شرح الیاقوت پرداخت، [۱۷] می‌‌توان به طور تقریب بیان کرد که مؤلف بین قرن چهارم که مبحث غیبت امام به طور جدی مطرح بوده تا نیمه نخست قرن هفتم زندگی می‌‌کرده است. نکته باقیمانده این است که علامه در هنگام ذکر نام او با تعبیر "شیخنا الأقدم وامامناالاعظم" از او یاد کرده[۱۸] و تعبیر «اقدم» می‌‌رساند که نویسنده الیاقوت باید قرن‌ها پیش از علامه زندگی کرده باشد و این با قول بسیاری از منابع مبنی بر درگذشت او در سال ۳۱۰ هجری[۱۹] یا نوشته شدن این کتاب در حدود ۳۴۰ هجری [۲۰] و حیات[۲۱] یا وفات او در میانه قرن چهارم هجری[۲۲] سازگاری دارد. کتاب الیاقوت (فص الیاقوت) [۲۳] موجود است و به چاپ رسیده است. شایان ذکر است که نوبختی فصل پایانی کتاب خود را به احکام مخالفان و خلود یا عدم خلود آنها در دوزخ اختصاص داده که این فصل در چاپ موجود از الیاقوت و شرح آن انوار الملکوت وجود ندارد؛ ولی برخی از پژوهشگران، این فصل را با شرح آن از روی نسخه خطی انوارا لملکوت که در سال ۷۵۴ هجری نوشته شده و به کتابخانه آستان قدس رضوی متعلق است، استخراج کرده و در مجله کلام اسلامی به چاپ رسانده‌اند. غیر از الیاقوت اثر دیگر نوبختی، کتاب الابتهاج در اثبات لذت عقلی برای خدای متعال است. نوبختی در الیاقوت در بحث اینکه خداوند متعال به سبب علم خویش به کمال نامتناهی خود ابتهاج و لذت دارد، می‌‌گوید: در این موضوع کتابی مستقل به نام الابتهاج نوشته ام. [۲۴] علامه در شرح کلام نوبختی اشاره می‌‌کند که این کتاب به دست او نرسیده است. [۲۵] اکنون نیز از این کتاب اثری نیست.[۲۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1.   جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲

پانویس

  1. ریاض العلماء، ج ۶، ص۳۸؛ الکنی والالقاب، ج ۱، ص۹۵.
  2. فرج المهموم، ص۲۱۱ و ۲۱۲.
  3. خاندان نوبختی، ص۱۶۷.
  4. انوارالملکوت، ص۲.
  5. ریاض العلماء، ج ۶، ص۳۸.
  6. تأسیس الشیعه، ص۳۶۴ و الذریعه، ج ۲۵، ص۲۷۱.
  7. الکنی والالقاب، ج ۱، ص۹۴.
  8. مجله کلام اسلامی، ج ۲، ص۲۱.
  9. انوارالملکوت، مقدمه، ص۷۵ ـ ۷۷.
  10. البخلاء، ص۱۲۵.
  11. تأسیس الشیعه، ص۳۶۵ ـ ۳۶۶.
  12. الیاقوت، ص۷۸.
  13. خاندان نوبختی، ص۱۶۸ ـ ۱۷۰.
  14. مجله کلام اسلامی، ج ۲، ص۲۱.
  15. الیاقوت، ص۳۷.
  16. الیاقوت، مقدمه، ص۱۷.
  17. خاندان نوبختی، ص۱۷۰؛ الذریعه، ص۲۵، ص۲۷۲.
  18. انوارالملکوت، ص۲.
  19. رسائل و مقالات، ج ۱، ص۳۴۱.
  20. مستدرکات اعیان الشیعه، ج ۷، ص۱۲.
  21. اعیان الشیعه، ج ۱، ص۱۳۵.
  22. ریحانه الادب، ج ۶، ص۲۴۷.
  23. اعیان الشیعه، ج ۲، ص۱۱۰.
  24. الیاقوت، ص۴۴.
  25. انوارالملکوت، ص۱۰۴.
  26. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۲، ص۵۴ - ۵۶.