سازش در قرآن
تأکید قرآن کریم بر عدم مداهنه
پیامبر اکرم (ص) جلوهگر حق به تمام معنا بود، چنان که خدای سبحان او را فرمود: ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾[۱]. رسول خدا (ص) درهای رحمت را بر بشر گشود و راه هدایت را هموار نمود که وجود او و رسالت او این بود[۲]، و در این راه با باطل و ستم مداهنه ننمود. خداوند به بیانهای مختلف در کتاب شریفش پیامبر را به عدم مداهنه فرمان داده است. گاهی بدین صورت:
﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۳].
﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ﴾[۴].
﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[۵].
﴿فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا﴾[۶].
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ﴾[۷].
﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا﴾[۸].
و گاه فرمان به اعراض از اهل باطل داده است: ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾[۹].
﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۰].
و گاه از دنبال کردن اکثریت پیرو باطل پرهیز میدهد: ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾[۱۱].
خدای سبحان در کتاب شریفش، از زبان فرستاده گرامیاش جدایی کامل توحید و شرک، حق و باطل، خداپرستی و خودپرستی، حقمداری و خودمداری را اعلام میدارد: ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
- ↑ میلاد او تجلی نابودی بتپرستی و آشکاری حقپرستی بود چنان که از علی (ع) نقل شده است: «لَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أُلْقِيَتِ الْأَصْنَامُ فِي الْكَعْبَةِ عَلَى وُجُوهِهَا فَلَمَّا أَمْسَى سُمِعَ صَيْحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ ﴿جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾ » (چون رسول خدا (ص) متولد شد، بتهایی که در کعبه گذاشته بودند بر رو درافتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که: حق فرا رسید و باطل از میان رفت، بیگمان باطل از میان رفتنی است). مناقب ابنشهرآشوب، ج۱، ص۳۱؛ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۷۴؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۱۸. و از عبد الله بن مسعود و دیگران نقل شده است که در روز فتح مکه، پیامبر وارد مسجد الحرام شد و سیصد و شصت بتی را که از قبایل عرب برگرد خانه کعبه چیده بودند، هر یک را پس از دیگری با عصای خود سرنگون میساخت و پیوسته میفرمود: ﴿جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا﴾. المغازی، ج۲، ص۸۳۲؛ سیرة ابن هشام، ج۴، ص۳۷؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۲۶۴؛ أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۱؛ فتوح البلدان، ص۵۳؛ تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۳۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲؛ عیون الاثر، ج۲، ص۱۹۴؛ تاریخ الذهبی، ج۲، ص۵۴۵؛ سیرة ابن کثیر، ج۲، ص۱۹۱؛ البدایة و النهایة، ج۴، ص۳۴۵؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۱۹۱؛ عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین، صححه و علق علیه و اشرف علی طبعه هاشم الرسولی المحلاتی، دارالکتب العلمیة، قم، ج۳، ص۲۱۲-۲۱۳.
- ↑ «پس، از دروغانگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.
- ↑ «و از هر سوگندخواره فرومایهای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۱۰.
- ↑ «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «پس، از کافران فرمان نبر و به (حکم) آن (قرآن) با آنان به جهادی بزرگ برخیز» سوره فرقان، آیه ۵۲.
- ↑ «ای پیامبر! از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن، بیگمان خداوند دانایی فرزانه است» سوره احزاب، آیه ۱.
- ↑ «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
- ↑ «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.
- ↑ «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
- ↑ «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی میکشانند؛ جز پندار را پی نمیگیرند و آنان جز نادرست برآورد نمیکنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
- ↑ «دین شما از شما و دین من از من» سوره کافرون، آیه ۶.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲ ص ۱۰۴.