قبر حضرت فاطمه
براساس روایات صحیح حضرت علی (ع)، فاطمه زهرا (س) را در خانهاش به خاک سپرده شد و زمانی که بنیامیه، مسجد را توسعه دادند، آن خانه جزئی از مسجد شد منتها قبر بنابر وصیت آن حضرت کاملاً مخفی است.
آرامگاه حضرت فاطمه(س)
- در خبری از «کلینی» آمده است که علی (ع) مکان قبر فاطمه (س) را هموار کرد تا شناخته نشود[۱].
- سید مرتضی روایت کرده: امیرمؤمنان، حسن و حسین (ع)؛ فاطمه (س) را شبانه به خاک سپردند و قبرش را پنهان کردند[۲].
- «ابن شبه» از «جعفر بن محمد (ع)» روایت کرده است که میفرمود: فاطمه (س) در اتاقی که «عمر بن عبدالعزیز» آن را جزء مسجد کرد، به خاک سپرده شده است. این، چیزی است که «ابوغسان» درباره قبر فاطمه (س) برایم روایت کرد و کتابی یافتم که از او در این باره نوشته است که «عبدالعزیز بن عمران» میگفت: «فاطمه (س) در خانهاش به خاک سپرده شد، همانگونه که پیامبر اکرم (ص) در خانهاش دفن شد» و استدلالش این بود که او را شبانه به خاک سپردند و مردم بسیاری، از قبرش آگاه نشدند»[۳].
- «حمیری» به سندش از «احمد بن محمد بن ابی نصر» نقل کرده که: از امام رضا (ع) پرسیدم: فاطمه (س) دختر پیامبر اکرم (ص) را کجا به خاک سپردند؟ فرمود «مردی از امام صادق (ع) همین مسئله را پرسید و «عیسی بن موسی» حاضر بود عیسی گفت: در بقیع به خاک سپرده شد. آن مرد پرسید: آقا چه میفرمائید؟ حضرت فرمود: عیسی، پاسخت را داد». «احمد بن محمد بن ابی نصر» به امام گفت: خدا تو را از صالحان قرار دهد! مرا با عیسی بن موسی چه کار است؟ از پدرانت به من خبر ده. حضرت رضا (ع) فرمود «در خانهاش به خاک سپرده شد»[۴].
- «کلینی» به سند خود از «احمد بن محمد بن ابی نصر» روایت کرده: از امام رضا (ع) درباره قبر فاطمه (س) پرسیدم، آن حضرت فرمود: در خانهاش به خاک سپرده شد و زمانی که «بنیامیه»، مسجد را توسعه دادند، آن خانه جزئی از مسجد شد[۵].
- «صدوق» به سند خود از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: رسول خدا (ص) فرمودند: «بین قبر و منبر من، باغی از باغهای بهشت است و منبرم روی دری از درهای بهشت نهاده شده است»؛ زیرا قبر فاطمه (س) بین قبر پیامبر و منبرش است و قبر آن حضرت، باغی از باغهای بهشت و روی آن، دری از درهای بهشت است[۶].
- شیخ «طوسی» گفته است: شیخ «مفید» در کتابی نوشته است: «نزد روضه پیامبر اکرم (ص) میآیی و فاطمه (س) را زیارت میکنی؛ زیرا در آنجا به خاک سپرده شده است». این در حالی است که اصحاب امامیه درباره مقبره حضرت فاطمه (س) اختلاف نظر دارند؛ برخی میگویند در «بقیع» و بعضی میگویند در «روضه» دفن شده است. گروهی دیگر، خانهاش را آرامگاه او میدانند و آنگاه که بنیامیه ـ خداوند آنها را لعنت کند ـ مسجد را توسعه دادند آن خانه جزء مسجد شد. دو روایت اخیر به یکدیگر نزدیک هستند، بهتر آن است که زائر در هر دو جا، آن حضرت را زیارت کند؛ زیرا زیانی ندارد؛ بلکه به پاداش بزرگی نیز خواهد رسید و آن نظری که میگوید «در بقیع به خاک سپرده شد»، بسیار بعید به نظر میرسد[۷].[۸]
مخفی بودن قبر حضرت فاطمه (س)
امیرمؤمنان (ع) قبر فاطمه (س) را به وصیت خود ایشان کاملاً مخفی کرد و در بقیع صورت قبرهای تازهای نیز پدید آورد[۹]. مردم وقتی از دفن شبانه فاطمه (س) باخبر شدند و به بقیع رفتند، قبرهای تازهای را دیدند و نتوانستند تشخیص دهند کدام یک قبر فاطمه (س) است و با ناراحتی ناله سر داده و یکدیگر را ملامت کردند و گفتند: پیامبرتان، تنها دختری از خود در میانتان گذارده بود که وفات کرد و دفن شد و شما نه بر دفنش حاضر بودید و نه بر نمازش و نه حتی محل قبرش را میدانید. در این هنگام، عمر و ابوبکر گفتند: به زنها بگویید بیایند و این قبرها را بشکافند تا بدن او را یافته و بر او نماز بگذاریم و قبرش را زیارت کنیم. وقتی خبر این تصمیم به امیرمؤمنان (ع) رسید، در حالی که غضبناک بود و چشمانش سرخ و رگهای گردن مبارکش نمایان شده بود و قبایی زرد بر تن داشت که آن در هنگامی که کاری را نمیپسندید (مثل جنگ) به تن میکرد، با شمشیرش ذوالفقار، خود را به بقیع رساند و فرمود: "این علی بن ابیطالب است و چنانکه میبینید به سوی شما آمده و به خدا قسم میخورد اگر حتی یک سنگ از این قبرها جا به جا شود، همانا شمشیر را بر گردن فرمان دهندگان به این عمل خواهد گذاشت". عمر با تعدادی از یارانش نزد آن حضرت آمد و گفت: "چه خواهی کرد ای اباالحسن؟! به خدا قسم، قبرها را نبش میکنیم و بر فاطمه نماز میخوانیم". تا عمر این سخن را گفت امیرمؤمنان (ع) او را گرفت و تکانی داد و بر زمین کوفت و فرمود: "ای پسر زن سیاه! از حقم گذشتم مبادا که مردم از دینشان بازگردند اما قبر فاطمه؛ قسم به خدایی که جان علی در دست اوست اگر تو و یارانت کوچکترین چیزی از آن بردارید، زمین را از خونتان سیراب میسازم؛ اگر میخواهی انجام بده ای عمر!" در این هنگام ابوبکر خود را به علی (ع) رساند و گفت: "ای ابالحسن! تو را به حق رسول خدا و حق خداوند قسم میدهم او را رها کنی؛ ما کاری را که تو خوش نداری نمیکنیم".امیرمؤمنان (ع) نیز او را رها ساخت و مردم پراکنده شدند[۱۰].[۱۱]
قبر حضرت زهرا(س)
در زمان وفات و مکان دفن حضرت فاطمه(س) اختلاف است، بیشتر منابع، وفات ایشان را سه یا شش ماه پس از رحلت پیامبر(ص) ذکر کردهاند[۱۲]. بعضی نیز ۷۵ روز یا ۹۵ روز گفتهاند[۱۳]. صدیقه کبری(س) در آخرین لحظات حیات، به همسر خود وصیت کرد که او را خود شستشو داده و کسی جز او و «اسماء بنت عمیس» ایشان را کفن و دفن نکند و او را در شب به خاک سپارند. پس از وفات آن مکرمه، علی(ع) همراه اسماء بنت عمیس وصیت پاره تن رسول خدا(ص) را عملی ساختند و همانگونه که خواسته بود آن را به انجام رسانیدند. فاطمه(س) را در شب و مخفیانه به خاک سپردند و تا ابد قبر او را بر ارادتمندان و مشتاقان او پنهان ساختند. براساس منابع تاریخی و روایات مأثوره، محل دفن آن معصومه احتمالاً در یکی از سه نقطه زیر است.
۱. براساس روایت ابن شبه در تاریخ المدینه، قبر فاطمه(س) در قبرستان بقیع و در گوشه خانه «عقیل بن ابی طالب» است[۱۴]. این خانه در وسط قبرستان بقیع و همان جایی که امروز قبر عقیل است قرار داشته است. بسیاری از بنی هاشم در اطراف یا داخل این خانه مدفون شدهاند. خانه او در نزدیکی قناتی بوده و قبر فاطمه(س) بر اساس روایات ابن شبه در مدخل خروجی کوچهای بین «خانه عقیل» و «خانه نبیه» قرار داشته که بین قبر و قنات مورد نظر ۲۳ ذراع (یازده متر) فاصله بوده است. ابن شبه همچنین از عبیدالله بن علی روایت کرده است که حسن بن علی(ع) وصیت کرد که مرا کنار قبر مادرم در بقیع دفن کنید، پس او را در مقبرهای کنار قبر مادرش یعنی در مقابل پنجره خانه «نبیه بن وهب»؛ به خاک سپردند. در این مقبره دو قبر با سنگ نبشتهای وجود داشت: قبر «حسن بن علی(ع)» و قبر «عایشه» همسر رسول خدا(ص)[۱۵]. سمهودی نقل کرده است که «امام صادق(ع)» در سال ۱۴۸ ق. وفات یافت و در بقیع کنار پدر و جدهاش مدفون شد؛ بر قبور آنان سنگ نبشته مرمری با این عبارت دیده میشد: هذا قبر فاطمة بنت رسول الله سيدة نساء العالمين و قبر الحسن بن علي و علي بن الحسين و قبر محمد بن علي و جعفر بن محمد(ص). علی بن موسی نیز روایت کرده است که فاطمه(س) در کنار ائمه شیعه مدفون شده است.
۲. عدهای از مورخان گفتهاند که قبر فاطمه(س) در خانه ایشان قرار دارد. ابن شبه و سمهودی نیز روایاتی در این مورد ارائه کردهاند. از جمله سمهودی در جایی که از وصیت حضرت فاطمه(س) به علی(ع) سخن میگوید؛ که ایشان از علی(ع) در لحظات احتضار خواستند تا فرش خانه را برداشته و محلی را برای دفن ایشان آماده سازد[۱۶]. شیخ صدوق از امام صادق(ع) روایت کرده است که فاطمه(س) در داخل خانه خود که در توسعه «عمر بن عبد العزیز» داخل مسجد شد دفن گردیدهاند[۱۷]. ابن شبه همچنین از ابوغسّان روایت میکند که فاطمه(س) در خانه خود دفن شده و بر مقبره او مثل همان چیزی که بر مقبره پدر ایشان قرار گرفت ساختند؛ چون او را در شب به خاک سپردند، بسیاری از مردم خبر نیافتند[۱۸]. طبق روایتی دیگر فاطمه(س) در آن خانه و در مکان محرابی که داخل مقصوره و ضریح کنونی مقبره است مدفون و این مسأله را بعضی از خدام مسجد نیز اظهار داشتهاند. سمهودی میگوید: هنگامی که پایههای گنبد مقبره نهاده میشد، در سمت شرق آن یعنی پشت حجره، مکانی مثلث شکل بود که قبری و لحدی در آن یافتند، خبر آن میان مردم سروصدایی ایجاد کرد[۱۹]. علاوه بر آن، روایات شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا و ابن شهر آشوب در المناقب حاکی است که فاطمه(س) در منزل خود، داخل مقصوره و ضریح کنونی پیامبر(ص) مدفون گردیده است.
۳. عدهای چون ابوعبدالله، ابوالفتوح رازی، ابن جبیر و ابن شهر آشوب نیز روایت کردهاند که قبر فاطمه(س) در محل روضه النبی(ص) یعنی فاصله بین منبر و مرقد پیامبر قرار دارد[۲۰] که این نظر نیز مؤید نظر دوم است زیرا به اعتقاد شیعه، چنان که گفتیم، منزل حضرت فاطمه(س) جزو روضه النبی(ص) محسوب میگردد. پس میتوان این نظر را با نظر دسته دوم که محل دفن را در خانه میدانند یکی دانست. شیخ طوسی و شیخ صدوق، دو تن از علمان بزرگ شیعه، پس از بررسی مجموع روایات و اسناد اظهار داشتهاند که محل قبر دخت مظلوم رسول خدا(ص) در منزل خود یعنی پشت مرقد مطهر پیامبر(ص) قرار دارد. این محل با بقعهای کوچک مشخص و در قسمت جنوبی آن نیز محرابی به نام «محراب فاطمه(س)» وجود دارد که آن محراب در جنوب «محراب التهجد» واقع است؛ این مکان امروزه داخل ضریح و حجره است و قابل رؤیت نیست. به نظر میرسد این احتمال از سایر احتمالات صحیحتر و قویتر باشد؛ زیرا بعید است با توجه به فاصله نسبتاً زیاد بین خانه فاطمه(س) و بقیع و این که ایشان وصیت کرده بودند تا هیچ کس از محل دفن و مراسم تشییع او با خبر نشود، علی(ع) ایشان را از این مسافت عبور داده و در بقیع به خاک سپرده باشد؛ لذا معقولتر آن مینماید که برای رعایت این امر و مخفی نگاه داشتن تشییع و مراسم خاکسپاری، آن مظلومه را در منزل خود به خاک سپرده باشند. والله اعلم بالصواب.[۲۱].
جستارهای وابسته
- اخبار غیبی از شهادت حضرت فاطمه
- سبب شهادت حضرت فاطمه
- رنجهای حضرت فاطمه
- سقط جنین حضرت فاطمه
- ناراضی بودن حضرت فاطمه از خلفا
- بیماری حضرت فاطمه
- بستری شدن حضرت فاطمه
- عیادت زنان مدینه از حضرت فاطمه
- وصیت حضرت فاطمه
- احتضار حضرت فاطمه
- شهادت حضرت فاطمه
- تجهیز حضرت فاطمه
- تابوت حضرت فاطمه
- تشییع حضرت فاطمه
- نماز بر پیکر حضرت فاطمه
- دفن حضرت فاطمه
- قبر حضرت فاطمه
- نبش قبر حضرت فاطمه
- اندوه امام علی از فقدان حضرت فاطمه
- رخدادهای پس از شهادت حضرت فاطمه
- سوگنامههای حضرت فاطمه
منابع
پانویس
- ↑ کافی، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ شافی، ج۴، ص۱۱۴.
- ↑ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۰۸.
- ↑ >«وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، أَيَّ مَكَانٍ دُفِنَتْ؟ فَقَالَ: «سَأَلَ رَجُلٌ جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ - وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ - فَقَالَ لَهُ عِيسَى: دُفِنَتْ فِي الْبَقِيعِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: مَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «قَدْ قَالَ لَكَ». فَقُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ، مَا أَنَا وَ عِيسَى بْنُ مُوسَى، أَخْبِرْنِي عَنْ آبَائِكَ. فَقَالَ: «دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا»؛ قرب الاسناد، ص۳۶۷.
- ↑ >«فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي الْمَسْجِدِ»؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ معانی الأخبار، ص۲۶۷.
- ↑ تهذیب، ج۶، ص۹.
- ↑ یوسفی غروی، محمد هادی، فرهنگ شهادت معصومین ج۱، ص ۵۰۱.
- ↑ دلائل الأمامه، طبری، ص۱۳۶.
- ↑ دلائل الامامه، طبری، ص۱۳۶؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۱، ص۳۲۲.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱، ص۲۹۹-۳۰۶.
- ↑ صحیح، بخاری، ج۲، ص۸۶؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۵۸۶؛ الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه، بن حجر هیثمی، ص۹.
- ↑ الامامه والسیاسه، ابن قتیبه، ج۱، ص۱۶.
- ↑ تاریخ المدینه المنوره، ابن شبه ج۱، ص۱۰۵ و ۱۰۶.
- ↑ مروج الذهب سمهودی، ج۳، ص۱۰.
- ↑ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، سمهودی، ج۲، ص۹۰۳.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج۱، ص۱۴۸ و ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۸.
- ↑ وفاء الوفاء باخبار لدارالمصطفی، سمهودی، ج۲، ص۹۰۷.
- ↑ مناقب الائمه، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۴۷.