روش‌های تربیتی در صحیفه سجادیه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث روش‌های تربیتی است. "روش‌های تربیتی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل روش‌های تربیتی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • "روش" واژه‌ای فارسی است و معنای مختلفی دارد، مانند: اسلوب، شیوه، راه راست، منوال، راه، طریقه و...[۱]. "روش تربیت، به معنای راهیابی شیوه انجام عمل تربیت است" [۲]. "روش‌های تربیتی، دستورهای جزئی است که مبتنی بر اصول‌اند و در واقع، شیوه‌های عملی انجام عمل تربیتی به شمار می‌آیند"[۳][۴].

روش‌های تربیتی

روش توبه

  • "توبه" با توجه به مبنای تربیتی "بازگشت یا تغییر رفتار"، می‌تواند به عنوان دستورالعملی جزئی در فرآیند تربیت به کار گرفته شود.
  • امام سجاد(ع) در دعای سی و یکم و در عبارت بیست و هشتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا اگر پشیمانی به سوی تو توبه است پس من پشیمان‌ترین پشیمان‌هایم، و اگر به جا نیاوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوی تو) است پس من نخستین توبه کنندگانم؛ و اگر درخواست آمرزش سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست کنندگان آمرزشم"[۵]؛
  • امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "وای آنکه با گذشت نیک بر آفریدگانش منت نهاده (نعمت سزاوار منت داده، چون خدای تعالی از منت نهادن "بیان کردن نیکی خود به دیگری" منزه است) و ای آنکه بندگانش را به توبه‌پذیری عادت داده؛ و ای آنکه اصلاح تباهی‌های ایشان را به وسیله توبه خواسته؛ و ای آنکه از کردار (نیک) ایشان به اندک خشنود گشته؛ و ای آنکه (کار) اندک ایشان را پاداش بسیار داده؛ و ای آنکه روا شدن دعا را برایشان ضمانت کرده؛ و ای آنکه از روی تفضل پاداش نیک به ایشان را وعده فرموده است"[۶][۷]
  • امام سجاد(ع) در دعای سی و یکم و در عبارت بیست و دوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا از اندیشه‌های دل و نگاه‌های زیرچشمی (مانند نگاه به حرام و اشاره به کسی تا به او بخندند یا ستم روا دارند) و گفت‌وگوهای (بی‌جای) زبانم که مخالف خواسته (رضا و خشنودی) تو یا بیرون از دوستی (پاداش دادن) تو باشد. به سوی تو، توبه می‌کنم، توبه‌ای که با آن هر اندامی جداگانه از کیفرهای تو سالم ماند؛ و از قهرها و سخت‌گیری‌های دردناکت که بیدادگران می‌ترسند آسوده باشد"[۸][۹]

روش تفضل (نه استحقاق بنده)

روش تبشیر

  • این روش موجب می‌شود، متربی با قلبی آرام و مطمئن، دست به اعمال درست بزند و از عمل ناپسند بگریزد.
  • امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "آراسته و پاکی، از تو نومید نمی‌شوم در حالی که در توبه و بازگشت به سوی خود را به رویم گشوده‌ای، بلکه می‌گویم: گفتار بنده خواری که به خود ستم کرده و حرمت پروردگارش را رعایت ننموده"[۱۴]؛
  • امام سجاد(ع) در دعای پنجاهم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "پس اگر نبود جاهایی که امیدوارم از عفو و گذشت که هر چیزی را فرا می‌گیرد، خود را از دست می‌رهانیدم (هلاک و تباه می‌ساختم) و اگر کسی می‌توانست از پروردگارش (مالک خود) بگریزد هرآینه من به گریختن از تو (که مالک حقیقی هستی) سزاوارتر بودم؛ و تویی که رازی در زمین و آسمان بر تو پوشیده نیست و آن را (روز قیامت) حاضر و آشکار می‌نمایی؛ و از هر جزا دهنده و حسابگری بی‌نیازی"[۱۵][۱۶]

روش نیکی در برابر بدی

روش تأخیر در کیفر

  • این روش باعث می‌شود متربی در کار خود تفکر کند و خویشتن را از بند گناهان و خطاهای خوار کننده برهاند.
  • امام سجاد(ع) در دعای شانزدهم و در عبارت بیست و ششم آن می‌فرمایند: "و شگفت‌تر از آن بردباری تو درباره من و درنگ تو از زود به کیفر رسانیدن من است؛ و این نه برای گرامی بودن نزد تو است، بلکه برای مدارا و خوش‌رفتاری و احسان تو است بر من تا از معصیت خشم‌آور تو دست بردارم؛ و از گناهان خوارکننده خود را بازدارم؛ و برای آنست که گذشتن از من نزد تو از به کیفر رساندن من خوشایندتر است"[۲۱][۲۲]

روش موعظه

روشن یادآوری نعمت

روش شناساندن حمد و ستایش

  • یادآوری نعمت باید در پرتو حمد و ستایش صورت گیرد تا متربی به نعمت و بخشش‌های پی در پی منعم توجه کند.
  • امام سجاد(ع) در دعای یکم و در عبارت هشت و نهم آن می‌فرمایند:و سپاس خدای را که اگر بندگانش را از شناختن سپاس‌گزاری خود بر نعمت‌های پی در پی که به ایشان داده و بخشش‌های پیوسته که برای آ‌ن‌ها تمام گردانیده باز می‌داشت (امر نفرموده بود که شکر نعمت‌هایش بجا آورند)، هرآینه نعمت‌هایش را صرف نموده او را ناسپاسی می‌کردند؛ و در روزی که عطا فرموده فراخی می‌یافتند و شکرش بجا نمی‌آوردند و اگر چنین می‌بودند (شکر نمی‌کردند)، از حدود انسانیت به مرز بهیمیت (چارپایان، که مرتبه بی‌خردی است) روی می‌آوردند و چنان بودند که در کتاب محکم و استوار خود وصف فرموده: ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا[۲۷][۲۸][۲۹]

روش ابراز توانایی‌ها

روش حسن ظن

  • این روش موجب می‌شود که مربی در مقابل خطاهای غیر یقینی متربی بهترین واکنش را از خود نشان دهد و با آبروی او بازی نکند.
  • امام سجاد(ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "خدایا مرا بر آن دار که بد کردارشان را به نیکی پاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش درگذرم؛ و درباره همه ایشان خوش‌گمان باشم و با نیکویی همه آن‌ها را سرپرستی نمایم و با پاکدامنی چشمم را از (زشتی‌ها و لغزش‌های) آنان بپوشانم؛ و با فروتنی با آن‌ها نرم باشم (سختگیر نباشم) و با مهربانی بر گرفتارانشان رقت داشته دلجویی کنم؛ و در پنهانی و پشت سر دوستی (خود) را برای آنان آشکار سازم و با پاکدامنی (نه با آلودگی به فساد و تباهکاری) نعمت همیشگی (روزی و خوشی) را نزد ایشان دوست بدارم؛ و آنچه برای خویشان خود واجب و لازم می‌دانم درباره ایشان لازم دانم؛ و آنچه برای خواص و نزدیکان رعایت داشته در نظر دارم برای ایشان رعایت کنم"[۳۳][۳۴]

روش عذرپذیری

  • پذیرفتن عذر متربی در مقابل خطایی که از او سر زده است باعث می‌شود که احساس عزت او از بین نرود.
  • امام سجاد(ع) در دعای سی و هشتم و در عبارت یکم آن می‌فرمایند: "بارخدایا من به درگاه تو عذر می‌خواهم از ستم کشیده‌ای که در برابر من به او ستم رسیده و من او را یاری نکرده‌ام و از احسان و نیکی که به من شده و سپاس آن را بجا نیاورده‌ام و از بدکرداری که از من عذر خواسته و من عذرش را نپذیرفته‌ام و از نیازمندی که از من درخواست نموده و من او را نبخشیده و بر خود برتری نداده‌ام و از حق صاحب حق مؤمنی که بر من لازم است و آن را نداده‌ام و از عیب و نقص مؤمنی که برای من آشکار گشته و آن را نپوشانده‌ام"[۳۵]؛
  • امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم و در عبارت یازدهم آن می‌فرمایند: "من گناهکارتر از آن‌که معصیت تو کرده و آمرزیده‌ای نیستم، و نکوهیده‌تر از کسی که به پیشگاه تو عذر آورده و عذرش را پذیرفته‌ای نمی‌باشم، و ستمکارتر از کسی که به درگاه تو توبه کرده و به او احسان کرده‌ای (توبه‌اش را پذیرفته‌ای)، نیستم"[۳۶][۳۷]

روش عیب‌‌پوشی

روش رفق و مدارا

  • رفق و مدارا به معنای نرمی و سازش است[۴۰].
  • "مدارا"، روشی است که انسان باید در مقام عمل آن را به کار بندد. این روش مبتنی بر عزت نفس است.
  • امام سجاد(ع) در دعای بیست و هفتم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "بار خدایا! با آنچه خواسته شد دشمنان آل محمد را در هم شکن، و ناخن‌های دشمنان را از ایشان جدا ساز و میان دشمنان و سلاحشان جدایی افکن؛ بندهای دل‌هایشان را بکن؛ و میان آنان و آذوقه‌هایشان دوری انداز؛ در راه‌ها سرگردانشان گردان؛ و از چیزی که به آن رو آورده‌اند گمراهشان ساز؛ و کمک را از آن‌ها ببر؛ از شمارشان بکاه؛ و دل‌هایشان را از ترس پر نما، و دست‌هایشان را از گشودن بازدار؛ و زبان‌هایشان را از گفتار ببند ( تا مانند لال نتوانند سخنی گویند) و با سختی و گرفتاری ایشان پیروانشان را پراکنده گردان؛ و ایشان را برای آن‌ها که در پس ایشان‌اند عبرت قرار ده؛ و به خوار ساختن آن‌ها طمع‌ها و آرزوهای کسانی (لشگرهایی) را که پس از ایشان‌اند قطع فرما"[۴۱]؛
  • امام سجاد(ع)، در این عبارت مدارا با دشمن را از درگاه خداوند به واسطه پراکنده شدن آنان طلب می‌نماید؛ مسلم است که مدارا با والدین، دوستان و سایرین اولی‌تر است[۴۲]
  • همچنین از روش رفق و مدارا درباره همسایگان در دعای بیست و ششم و عبارت دوم آن می‌فرمایند: "و آنان را توفیق ده برای برپا دانسن طریقه و روش (نگاهداری احکام) و فراگرفتن اخلاق نیک خود (که بندگان را به آن امر فرموده‌ای) در سود رساندن به ناتوانانشان؛ و جلوگیری از فقر و نیازمندیشان؛ و رفتن نزد بیمارشان؛ و راهنمایی راه‌جویشان؛ و اندرز دادن مشورت کننده‌اشان، و دیدار از مسافرشان؛ و پنهان کردن رازهایشان؛ و پوشاندن عیب‌هایشان؛ و یاری کردن ستمدیده‌اشان؛ و خوب کمک کردنشان در ساختن ابزار خانه (دیگ، تبر، نردبان و مانند آن‌ها)، سود رساندنشان به بخشش فراوان، و دادن آنچه ایشان را واجب و لازم است پیش از درخواست"[۴۳][۴۴]

روش کم شمردن خوبی‌ها و زیاد شمردن بدی‌ها

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لغت‌نامه دهخدا، ماده روش.
  2. مان الله صفوی، کلیات، روش‌ها و فنون تدریس، ص۲۳۸.
  3. خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص۶۴.
  4. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۲.
  5. «اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ»
  6. « وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ»
  7. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۳.
  8. « اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي، وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي، وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ، وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ»
  9. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۴.
  10. « وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ»
  11. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۴.
  12. « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا»
  13. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۵.
  14. « سُبْحَانَكَ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ»
  15. «فَلَوْ لَا الْمَوَاقِفُ الَّتِي أُؤَمِّلُ مِنْ عَفْوِكَ الَّذِي شَمِلَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ لَأَلْقَيْتُ بِيَدِي، وَ لَوْ أَنَّ أَحَداً اسْتَطَاعَ الْهَرَبَ مِنْ رَبِّهِ لَكُنْتُ أَنَا أَحَقَّ بِالْهَرَبِ مِنْكَ، وَ أَنْتَ لَا تَخْفَى عَلَيْكَ خَافِيَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ إِلَّا أَتَيْتَ بِهَا، وَ كَفَى بِكَ جَازِياً، وَ كَفَى بِكَ حَسِيباً»
  16. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۵-۱۰۶.
  17. « وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ أَجْزِي بِالْإِحْسَانِ مُسِيئَهُمْ، وَ أُعْرِضُ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ، وَ أَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظَّنِّ فِي كَافَّتِهِمْ، وَ أَتَوَلَّى بِالْبِرِّ عَامَّتَهُمْ، وَ أَغُضُّ بَصَرِي عَنْهُمْ عِفَّةً، وَ أُلِينُ جَانِبِي لَهُمْ تَوَاضُعاً، وَ أَرِقُّ عَلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ مِنْهُمْ رَحْمَةً، وَ أُسِرُّ لَهُمْ بِالْغَيْبِ مَوَدَّةً، وَ أُحِبُّ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عِنْدَهُمْ نُصْحاً، وَ أُوجِبُ لَهُمْ مَا أُوجِبُ لِحَامَّتِي، وَ أَرْعَى لَهُمْ مَا أَرْعَى لِخَاصَّتِي»
  18. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۶-۱۰۷.
  19. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِي لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِي بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِيَ مَنْ هَجَرَنِي بِالْبِرِّ، وَ أُثِيبَ مَنْ حَرَمَنِي بِالْبَذْلِ، وَ أُكَافِيَ مَنْ قَطَعَنِي بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ، وَ أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِيَ عَنِ السَّيِّئَةِ»
  20. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۷.
  21. «وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ أَنَاتُكَ عَنِّي، وَ إِبْطَاؤُكَ عَنْ مُعَاجَلَتِي، وَ لَيْسَ ذَلِكَ مِنْ كَرَمِي عَلَيْكَ، بَلْ تَأَنِّياً مِنْكَ لِي، وَ تَفَضُّلًا مِنْكَ عَلَيَّ لِأَنْ أَرْتَدِعَ عَنْ مَعْصِيَتِكَ الْمُسْخِطَةِ، وَ أُقْلِعَ عَنْ سَيِّئَاتِيَ الْمُخْلِقَةِ، وَ لِأَنَّ عَفْوَكَ عَنِّي أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ عُقُوبَتِي»
  22. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۸.
  23. «اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى، وَ وَفِّقْنِي لِلَّتِي هِيَ أَزْكَى، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى»
  24. سید ابراهیم میر شاه جعفری و حمید مقامی، رهیافتی به نظر تربیتی اسلام از نگاه صحیفه سجادیه، اندیشه دینی، ۱۵ (تابستان ۸۴)، ص۱۱۴.
  25. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۸-۱۰۹.
  26. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۹.
  27. «آنها جز همگون چارپایان نیستند بلکه گمراه‌ترند» سوره فرقان، آیه ۴۴.
  28. «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا»
  29. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۰۹-۱۱۰.
  30. «اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً»
  31. «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ»
  32. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۰.
  33. « وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ أَجْزِي بِالْإِحْسَانِ مُسِيئَهُمْ، وَ أُعْرِضُ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ، وَ أَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظَّنِّ فِي كَافَّتِهِمْ، وَ أَتَوَلَّى بِالْبِرِّ عَامَّتَهُمْ، وَ أَغُضُّ بَصَرِي عَنْهُمْ عِفَّةً، وَ أُلِينُ جَانِبِي لَهُمْ تَوَاضُعاً، وَ أَرِقُّ عَلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ مِنْهُمْ رَحْمَةً، وَ أُسِرُّ لَهُمْ بِالْغَيْبِ مَوَدَّةً، وَ أُحِبُّ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عِنْدَهُمْ نُصْحاً، وَ أُوجِبُ لَهُمْ مَا أُوجِبُ لِحَامَّتِي، وَ أَرْعَى لَهُمْ مَا أَرْعَى لِخَاصَّتِي»
  34. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۱.
  35. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ، وَ مِنْ مُسِي‏ءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ، وَ مِنْ ذِي فَاقَةٍ سَأَلَنِي فَلَمْ أُوثِرْهُ، وَ مِنْ حَقِّ ذِي حَقٍّ لَزِمَنِي لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ أُوَفِّرْهُ، وَ مِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ، وَ مِنْ كُلِّ إِثْمٍ عَرَضَ لِي فَلَمْ أَهْجُرْهُ»
  36. «مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ»
  37. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۱-۱۱۲.
  38. «يَا إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ فَكَمْ مِنْ عَائِبَةٍ سَتَرْتَهَا عَلَيَّ فَلَمْ تَفْضَحْنِي، وَ كَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطَّيْتَهُ عَلَيَّ فَلَمْ تَشْهَرْنِي، وَ كَمْ مِنْ شَائِبَةٍ أَلْمَمْتُ بِهَا فَلَمْ تَهْتِكْ عَنِّي سِتْرَهَا، وَ لَمْ تُقَلِّدْنِي مَكْرُوهَ شَنَارِهَا، وَ لَمْ تُبْدِ سَوْءَاتِهَا لِمَنْ يَلْتَمِسُ مَعَايِبِي مِنْ جِيرَتِي، وَ حَسَدَةِ نِعْمَتِكَ عِنْدِي»
  39. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۲-۱۱۳.
  40. لغت‌نامه دهخدا، ماده رفق.
  41. « اللَّهُمَّ افْلُلْ بِذَلِكَ عَدُوَّهُمْ، وَ اقْلِمْ عَنْهُمْ أَظْفَارَهُمْ، وَ فَرِّقْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَسْلِحَتِهِمْ، وَ اخْلَعْ وَثَائِقَ أَفْئِدَتِهِمْ، وَ بَاعِدْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَزْوِدَتِهِمْ، وَ حَيِّرْهُمْ فِي سُبُلِهِمْ، وَ ضَلِّلْهُمْ عَنْ وَجْهِهِمْ، وَ اقْطَعْ عَنْهُمُ الْمَدَدَ، وَ انْقُصْ مِنْهُمُ الْعَدَدَ، وَ امْلَأْ أَفْئِدَتَهُمُ الرُّعْبَ، وَ اقْبِضْ أَيْدِيَهُمْ عَنِ الْبَسْطِ، وَ اخْزِمْ أَلْسِنَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ وَ نَكِّلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ، وَ اقْطَعْ بِخِزْيِهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ»
  42. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۴.
  43. « وَ وَفِّقْهُمْ لِإِقَامَةِ سُنَّتِكَ، وَ الْأَخْذِ بِمَحَاسِنِ أَدَبِكَ فِي إِرْفَاقِ ضَعِيفِهِمْ، وَ سَدِّ خَلَّتِهِمْ، وَ عِيَادَةِ مَرِيضِهِمْ، وَ هِدَايَةِ مُسْتَرْشِدِهِمْ، وَ مُنَاصَحَةِ مُسْتَشِيرِهِمْ، وَ تَعَهُّدِ قَادِمِهِمْ، وَ كِتْمَانِ أَسْرَارِهِمْ، وَ سَتْرِ عَوْرَاتِهِمْ، وَ نُصْرَةِ مَظْلُومِهِمْ، وَ حُسْنِ مُوَاسَاتِهِمْ بِالْمَاعُونِ، وَ الْعَوْدِ عَلَيْهِمْ بِالْجِدَةِ وَ الْإِفْضَالِ، وَ إِعْطَاءِ مَا يَجِبُ لَهُمْ قَبْلَ السُّؤَالِ»
  44. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۵.
  45. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ»
  46. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۵-۱۱۶.
  47. « قَلَّ عِنْدِي مَا أَعْتَدُّ بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، و كَثُرَ عَلَيَّ مَا أَبُوءُ بِهِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ، فَاعْفُ عَنِّي»
  48. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۶.
  49. « اللَّهُمَّ إِنِّي أُصْبِحُ وَ أُمْسِي مُسْتَقِلًّا لِعَمَلِي، مُعْتَرِفاً بِذَنْبِي، مُقِرّاً بِخَطَايَايَ، أَنَا بِإِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي ذَلِيلٌ، عَمَلِي أَهْلَكَنِي، وَ هَوَايَ أَرْدَانِي، وَ شَهَوَاتِي حَرَمَتْنِي»
  50. « سُؤَالَ مَنْ قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْأَمَلُ، وَ فَتَنَهُ الْهَوَى، وَ اسْتَمْكَنَتْ مِنْهُ الدُّنْيَا، وَ أَظَلَّهُ الْأَجَلُ، سُؤَالَ مَنِ اسْتَكْثَرَ ذُنُوبَهُ، وَ اعْتَرَفَ بِخَطِيئَتِهِ، سُؤَالَ مَنْ لَا رَبَّ لَهُ غَيْرُكَ، وَ لَا وَلِيَّ لَهُ دُونَكَ، وَ لَا مُنْقِذَ لَهُ مِنْكَ، وَ لَا مَلْجَأَ لَهُ مِنْكَ، إِلَّا إِلَيْكَ»
  51. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص:۱۱۷.