دعا در اخلاق اسلامی
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دعا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- دعا برترین عبادات و بلکه عصاره و روح عبادت و سپر مؤمن و سلاح اوست. دعا ارتباطی قلبی است بین بنده و پروردگار و کلامی است که به سوی خدا بالا میرود و به دست آوردن ملکه ارتباط قلبی و مناجات با حضرت حق، از علائم کمال انسان بوده سعادت دو جهانی او را نشان میدهد[۱].
- دعا برترین عبادات و بلکه عصاره و روح عبادت و سپر مؤمن و سلاح اوست. دعا در حقیقت همان خواسته درونی و آرزوی هر فرد است، چه آن را بر زبان آورد یا نه، و انسان نیز هرگز از آرزوها و نیازمندیها و خواستههایش جدا نمیشود، میتوان گفت دعا و نیایش در هر انسانی نهادینه شده است. بر این اساس، برخی حس پرستش و نیایش را از اصیلترین، پایدارترین و قویترین ابعاد وجودی آدمی و تجلیات روح انسانی دانستهاند که انسان در سایه آن آرامش مییابد[۲].
- انسان به گونه فطری برای رسیدن به کمال و مطلوب خویش، خود را نیازمند دعا میداند. از آنجا که دعا در حقیقت همان خواسته درونی و آرزوی هر فرد است، چه آن را بر زبان آورد یا نه، و انسان نیز هرگز از آرزوها و نیازمندیها و خواستههایش جدا نمیشود، میتوان گفت دعا و نیایش در هر انسانی نهادینه شده است. بر این اساس، برخی حس پرستش و نیایش را از اصیلترین، پایدارترین و قویترین ابعاد وجودی آدمی و تجلیات روح انسانی دانستهاند که انسان در سایه آن آرامش مییابد.
- در نگاهی گذرا به باورهای اقوام پیشین نیز میتوان دریافت که دعا و نیایش بخشی از فرهنگ آنان بوده و از فطرت آنان سرچشمه میگرفته است، ازاینرو هر ملت و قومی گونهای از دعا و نیایش را در زندگی خویش تجربه کرده و صرف نظر از نوع خواسته خود، همواره تأثیر آن را باور داشته است، چنان که بر اساس آیات، آدم و حواء نخستین انسانهایی بودند که پس از ترک اَولی، از خدا درخواست عفو کردند[۳].
مفهومشناسی دعا
- دعا در لغت به معنای خواستن چیزی به وسیلۀ صدا کردن و جلب توجه کسی است که او را صدا میزند؛ اما از دیگر معانی دعا ترغیب، تشویق، استغاثه و تضرع است[۴].
- دعا در اصطلاح به معنای روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع، تضرع و نیز درخواست زیردست از مقام بالاتر به همراه حالت خضوع و تواضع است. بر این اساس، در مفهوم اصطلاحی، تواضع و خضوع، از ارکان اصلی معنی دعا محسوب میشود. در واقع دعا و دعوت برای جلب توجه کسی که خوانده میشود و غالباً با لفظ و گاهی نیز با اشاره صورت میگیرد، بنابراین، خوانده شده باید قدرت استجابت دعا را داشته باشد تا بتواند خواستۀ دعاکننده را تأمین کند[۵].
- کلمۀ (دعو) و مشتقات آن ۱۲۲ بار در قرآن کریم آمده است، برخی از آنها به معنای لغوی دعا اشاره دارند؛ مانند آیه ﴿لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا﴾[۶] و در مواردی نیز به معنای اصطلاحی آمده است مانند آیۀ ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾[۷].[۸]
ارزش و جایگاه دعا
- خداوند دعا را عبادت خویش دانسته و ضمن توصیه به دعا، کسانی را که از دعا کردن خودداری میکنند مستکبر شمرده و آنان را به جهنم تهدید کرده است: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾[۹]. بر این اساس، حقیقت دعا عبادت است، زیرا انسان در دعا هم نیازمندی خود را، هم بینیازی خدا را ابراز میدارد و این خضوع و خشوع او را در برابر خدا ـ که اساس هر عبادتی است ـ در پی خواهد داشت و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی است و حرکات و ذکر زبانی جلوهای از این حقیقت است، دعا نشان دهندۀ اعتقاد به مالکیت، ربوبیت و قدرت الهی در عمل است، چنانکه در روایتی دعا مغز عبادت به شمار آمده است[۱۰]. به دیگر سخن، گرچه دعا در ظاهر درخواست رفع نیازهای مادی و معنوی است اما در واقع اعتراف به بندگی و عجز داعی است، ازاینرو برخی در تفسیر آیۀ ۶۰ سورۀ غافر بر این باورند که دعا بزرگترین عبادت و ترک آن نه به معنای ترک بخشی از اقسام عبادت که ترک تمام آن است و از همینرو، ترک آن نشان استکبار در برابر خدا و عامل ورود دائمی انسان مستکبر در آتش است. برخی در تحلیل دعا به این نکته اساسی توجه کردهاند که دعا فرایند معکوس نزول آیات از سوی خداوند (وحی) و ایمان انسان به آن است. در این فرایند که از سوی انسان آغاز میشود، اجابت خداوند متناظر ایمان بندگان است. هنگامی که خدا آیات خود را فرو میفرستد و از انسانها میخواهد در برابر آنها با ایمانشان واکنش نشان دهند، به طریق مشابهی انسان در دعا خدا را طرف خطاب قرار میدهد و امید دارد که خداوند خواست او را برآورد، ازاینرو مفهوم دعا در ارتباط با مفهوم استجابت قرار دارد.
- خداوند اراده کرده بخشی از امور عالم و رویدادها، از طریق دعا و درخواست انسان از خدا تحقق یابد و این نیز تقدیر الهی است. به عبارت دیگر تحقق هر فعل و حادثهای منوط به پیدایش اسباب و عللی است که با تحقق تمامی آنها علت تامه آن فعل حاصل و وقوع آن حتمی میشود. اموری مانند دعا و صله رحم تنها یک سبب از اسباب تحقق در برخی از حوادث هستند که اگر سایر اسباب محقق شده باشند، با دعا، علت تامه حاصل میگردد، بنابراین، دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است.
- از اینرو دعا در روایات سودمندتر از قرائت قرآن و برتر از همه عبادات شمرده شده است[۱۱]. به گفته برخی، دعا نه تنها انسان را در رهایی از گرفتاری، درد و رنج یاری میدهد، بلکه با دعا سرنوشت زندگی انسان تغییر مییابد و از همینرو قرآن با شیوههای گوناگون مردم را بدان فرا میخواند: ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾[۱۲].[۱۳]
ضرورت دعا
- عوامل و ضرورتهای مه موجب میشود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارتاند از:
- رشد و کمال آدمی توسط دعا کردن: در بسیاری از آیات و روایات، عباراتی وجود دارد که مردم را تشویق به دعا کردن و نهی از غفلت از آن میکند مانند آیۀ ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾[۱۴]. آیه دلالت میکند، رشد و کمال آدمی برای رسیدن به هر منزلی از منازل برتر، توسط دعا کردن اتفاق میافتد[۱۵]؛ چنانکه در آیۀ ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ﴾[۱۶]، خداوند متعال برای اینکه پیامبر(ص) هم از این فوز عظیم محروم نماند به ایشان امر میکند در شمار دعاکنندگان باشد و لحظهای از این عطیّۀ بزرگ الهی غفلت نکند[۱۷].
- اعتقاد به ربوبیت خداوند به وسیلۀ دعا کردن: انسان در دعا کردن نیازمندی خود و بینیازی خدا را اقرار میکند و این امر سبب خضوع و خشوع او در برابر خداوند شده و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی به خداوند است، لازمهاش اعتقاد به مالکیت و ربوبیت خداوند است[۱۸].
- تحقق قضای الهی توسط دعا کردن: دعا کلامی است که به سمت خداوند میرود و قدرتش به حدی است که خداوند بخشی از امور عالم را از طریق دعا کردن محقق میکند. درواقع دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است[۱۹].
- حاصل شدن ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق: در دو آیۀ ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ﴾[۲۰] و ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾[۲۱]، ضرورت و اهمیت ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق به واسطۀ دعا روشن میشود[۲۲].
ارکان دعا
- ارکان دعا عبارتاند: داعی (دعاکننده)، مَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته دعاکننده.
- دعا کننده: در قرآن از دعا کنندگان بسیاری یاد شده است از جمله: دعای انبیا: ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴾[۲۳]؛ صالحان و مؤمنان: ﴿إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ﴾[۲۴]. تنوع دعا کنندگان به مخاطبانِ قرآن میآموزد چگونه دعا کنند و از خدا چه بخواهند و نیز مکلف را وادار میکند در مقایسه خود با آنان در شدت و کثرت دعا تلاش بیشتری کند[۲۵].
- مَدعُوّ (خوانده شده): خداوند در آیات قرآن و معصومین در روایات اخلاقی، حاجتطلبیدن از خداوند را تنها راه صحیح برای دعا کردن معرفی کردهاند چراکه تنها کسی که هیچگونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج است خداوند است و از آنجا که اصل اولیۀ دعا کردن این است که مدعو (خوانده شده) غنی باشد و توانایی برآوردن حاجت دیگران را داشته باشد میتوان نتیجه گرفت تنها خداست که میتواند مَدعُوّ و خوانده شدۀ واقعی باشد[۲۶].
- خواسته دعاکننده: در اقسام دعا بیانش گذشت.
آثار و فواید دعا
- در منابع اسلامی دعا دارای آثار مادی و معنوی و فردی و اجتماعی است؛ اما مهمترین اثری که میتوان برای دعا متصور شد اجابت دعا از سوی خداوند است، اما منافع دیگر دعا، از نگاه آیات و روایات عبارتاند از:
- ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق: مؤمنین این ارتباط را بسیار برتر از هر دستاوردی میدانند و معتقدند هر بنده ای اگر به حقیقت دعا پی ببرد هیچ وقت این ارتباط را قطع نمیکند[۲۷].
- برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان: انسان فطرتاً خداوند را قدرتمند و توانا میداند ولی برای اینکه این علم فطری انسان به طور کامل نشان داده شود یکی از ابزارهایش ایجاد ارتباط و دعا در برابر خداوند است[۲۸]. در واقع دعا از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی انسان به حقایق معنوی است[۲۹].
- پیدا شدن گمشده انسان توسط دعا: انسان از همان آغاز تولّد، دنبال آرامشی است که آن را گم کرده است و این آرامش به نقل از قرآن همان خداوند: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ﴾[۳۰] و ذکر اوست: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۳۱].[۳۲].
- بریدن از دیگران و پیوستن به او: در اصطلاح اخلاقی آن را (انقطاع از مردم و پیوستن به خداوند) میگویند و این انقطاع به وسیلۀ عواملی ایجاد میشود که از جملۀ آنها دعا و تضرع به درگاه خداوند است[۳۳].
- جلب ولایت الهی: پایداری بر صراط مستقیم و منحرف نشدن از آن نیازمند جلب و جذب عنایت و هدایت الهی است. این هدایت الهی به ریاضات شرعی نیازمند است که یکی از مهمترین آنها میتواند دعا کردن باشد[۳۴].
- تزکیۀ نفس: تهذیب نفس مهمترین فایدۀ دعاست که همچون استاد اخلاق، میتواند نفس انسان را بسازد و رذائل را از آن دور کند: ﴿إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[۳۵] دعا به سه صورت مردم را از رذائل نفسانی دور میکند:
- به صورت عام: عموم مردم به وسیلۀ دعا از منجلاب شیطانی نجات پیدا میکنند.
- به صورت خاص: مؤمنین خاص نه تنها به ویسلۀ دعا کردن از گناهان کبیره دوری میکنند، بلکه با کمک دعا از هر گناه صغیره ای هم پرهیز مینمایند.
- به صورت اخص: مؤمنین اخص خداوند از طریق دعا از هر امر مکروهی پرهیز میکنند[۳۶].
- آثار اخروی دعا: نجات از عذاب جهنم: ﴿رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۳۷] و بهرهمندی از پاداش اخروی و نعمتهای بهشتی: ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۳۸].[۳۹]
- برخی دیگر از مصادیق آثار و فواید دعا عبارتاند از: آبرو یافتن نزد خدا: ﴿رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾[۴۰]؛ فضل و رحمت الهی: ﴿وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۴۱]؛ اجابت دعای مؤمنین: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾[۴۲]؛ بهرهمندی از عفو و بخشایش الهی: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۴۳]؛ مصون ماندن از انحرافات اخلاقی: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۴۴]؛ رفع حزن و اندوه: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾[۴۵] و همنشینی با پیامبر(ص): ﴿وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ﴾[۴۶].[۴۷]
گستره دعا
عواقب ترک دعا
- قرآن توجه خداوند به بندگانش را به دعا و نیایش آنان وابسته کرده است: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ﴾[۴۸]، تهدیدی که در این آیه به چشم میآید، در این کتاب آسمانی کمتر به کار رفته است؛ همچنین در آیۀ شریفۀ ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾[۴۹] خداوند کسانی را که از دعا کردن خودداری میکنند مستکبر شمرده و آنان را به جهنم تهدید کرده است و همچون آیۀ پیشین در شمار سنگینترین آیات قرآن کریم قرار گرفته است. ترک دعا و غفلت از آن، از علائم بدبختی و زیانکاری انسان است: ﴿ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾[۵۰]
- بنابراین، نیایش و ارتباط قلبی میان بنده و حضرت حق، از مهمترین واجبات انسان بوده و ترک آن نیز در شمار بدترین محرمات قرار گرفته شده است[۵۱].
منابع
- سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴
- سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳
پانویس
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۸۶.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۹۹.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۰.
- ↑ «پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا میخوانید» سوره نور، آیه ۶۳.
- ↑ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ ر.ک: ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۰.
- ↑ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷.
- ↑ عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۲.
- ↑ «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ میدهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص؟؟؟.
- ↑ «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ میدهم؛» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۸۶.
- ↑ «و با آنان که پروردگار خویش را سپیدهدمان و در پایان روز به شوق لقای وی میخوانند خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۴.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۴.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۰۴.
- ↑ «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمیدهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
- ↑ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۸۸.
- ↑ «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
- ↑ «همانا دستهای از بندگان من میگفتند: پروردگارا! ایمان آوردهایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۳.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۳.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۱.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۱.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.
- ↑ «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ «آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۱.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ «نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ «پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
- ↑ «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ «پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.
- ↑ «و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
- ↑ «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ «گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.
- ↑ «پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بیگمان اوست که شنوای داناست» سوره یوسف، آیه ۳۴.
- ↑ «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدینگونه مؤمنان را میرهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
- ↑ «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.
- ↑ ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۱۱۹.
- ↑ «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمیدهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
- ↑ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بندهاش زکریّاست (یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچگاه در خواندن تو رنجور نبودهام» سوره مریم، آیه ۲ ـ ۴
- ↑ ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۹۰.