اجماع

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اجماع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


اجماع در لغت، به معناى عزم و تصمیم یکپارچۀ گروهى بر سخنى یا عملى است و در اصطلاح فقهى، اتّفاق فقها و مجتهدین در یک مسأله که کاشف از قول و نظر معصوم است و یکى از ادّلۀ اربعه براى اثبات احکام شرعى است، در کنار قرآن و سنت.اهل سنت براى اجماع، اعتبار ذاتى قائل‌اند، امّا شیعه آن را به لحاظ کشف از قول معصوم، حجت مى‌دانند. در داستان خلافت ابوبکر، چون معیارى قرآنى و حدیثى براى آن نیافتند به اجماع متوسّل شدند و با ادّعاى اینکه پیامبر فرموده است: امت من بر خطا اجتماع نمى‌کنند توجیهى براى خلافت او دست‌ وپا کردند، در حالى که آنچه در سقیفه پیش‌آمد، نه اجماع اهل مکه و مدینه بود، نه اجماع مهاجر و انصار، نه اجماع اصحاب پیامبر و نه حتّى اجماع حاضران در سقیفه، چون برخى از آنان مخالف بودند و هرگز بیعت نکردند. از جمله کسانى که بیعت نکردند عبارت بودند از: عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر، خالد بن سعید، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر، عمار، براء بن عازب، ابىّ بن کعب، سعد بن عباده و گروهى از مهاجرین و انصار[۱].

اجماع در فقه سیاسی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۱؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۰۸؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۰۰.
  3. «بنابراین با شریک‌هایتان هم‌داستان شوید به گونه‌ای که کارتان بر شما پوشیده نباشد» سوره یونس، آیه ۷۱.
  4. فرهنگ‌نامه اصول فقه، ص۸۵.
  5. حامد ناجی، «اجماع»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۱۵۰.
  6. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۸۱.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۸-۴۹.