علم امام جواد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقام علمی امام جواد(ع)

ابراهیم بن هاشم می‌گوید: پس از شهادت امام رضا(ع)، همراه گروهی از دوستان و شیعیان برای انجام مناسک حج ابراهیمی به مکه مکرمه و سپس مدینه منوره مسافرت نمودیم. یکی از روزها، که در مدینه بودیم، برای عرض تسلیت به امام جواد(ع) و تجدید میثاق با وی به منزل ایشان رفتیم. پس از ورود متوجه شدیم که جمعیتی از مردم مدینه نیز، با شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع)، برای تسلیت گفتن به فرزندش در خانه وی جمع شده‌اند. از گوشه و کنار مجلس، درباره شهادت رهبر شیعیان، جانشینی پس از وی و وضعیت آینده جامعه اسلامی سخنانی گفته و شنیده می‌شد. آمدن نوجوانی (۹) ساله، که اکنون جانشین پدر شده و بر منبر رفیع امامت و رهبری جامعه اسلامی تکیه زده است، سبب تعجب و وسوسه‌های گوناگون فکری شده بود. از سوی دیگر، حضور پیرمردی با وقار و با هیبت به نام عبدالله بن موسی، که عموی آن حضرت بود و آثار سجده فراوان بر پیشانی وی آشکار و نمایان بود، بر تردیدها و اضطراب افزوده بود. شخصی از افراد حاضر با طرح پرسشی فقهی سکوت مجلس را شکست و خطاب به عبدالله بن موسی گفت: ای پسر رسول خدا، چنان‌چه فردی با حیوانی حلال گوشت نزدیکی کند، حکم شرعی او چیست؟ عبدالله گفت: دست راست او قطع و حد زنا نیز بر او جاری می‌شود.

امام جواد(ع) پس از شنیدن این سخن با خشم فرمود: از شرمساری و سرافکندگی روز قیامت بترس، آن هنگام که خداوند متعال از تو می‌پرسد که چرا بدون علم و آگاهی از احکام دین، مسایل شرعی مردم را با فتواهای ساختگی پاسخ گفتی؟! گفت: مولای من، از خطا و اشتباهی که مرتکب شده‌ام، استغفار می‌کنم؛ ولی شنیده‌ام که از پدرت نیز پرسیده‌اند و او همین پاسخ را فرموده است. امام جواد(ع) فرمود: از پدرم پرسیدند: مردی قبر زنی را نبش کرده، جسد وی را بیرون آورده و با او زنا کرده است، حکم الهی درباره او چیست؟ پدرم در پاسخ فرمود: باید دست راست وی را به خاطر نبش قبر قطع کنند و حد زنا نیز بر وی جاری نمایند؛ زیرا مرده مسلمان مانند زنده وی محترم است. عبدالله، پس از شنیدن این سخن، با حالتی که از شرمندگی وی حکایت می‌کرد، زبان به عذرخواهی گشود و تقاضای عفو و بخشش نمود. این گفت‌وگو تأثیری عجیب در مجلس و اهل آن گذاشت. بدان جهت از امام(ع) تقاضا کردند تا پرسش‌های دیگر نیز مطرح کنند. مورخان نوشته‌اند: در آن مجلس پرسش‌های بسیاری، که در روایت به سی هزار تعبیر شده است، از سوی آنان مطرح شد و امام(ع) به همه آنها پاسخ گفت[۱].[۲]

منابع

پانویس