برج در قرآن
بنای بلند و شاخص
این کلمه در زبان فارسی به هر بنای شاخص اعم از قلعه، کاخ، بارو، کوشک و هر ساختمان بلند یا وسیع دیگر گفته میشود و بناهای تاریخی زیادی در ایران به نام برج معروف هستند؛ در اصطلاح هیئت به منزلگاه ستارگان و نیز به هریک از ماههای دوازدهگانه سال در روز شمار شمسی گفته میشود[۱]. زبان دانان عرب به دلیل وجود همخانوادههای فراوان و در بسیاری موارد ناسازگار با هم[۲]، در شناسایی ریشه این کلمه دچار سردرگمی شده و احیانا برای آن دو اصل مستقل یاد کردهاند: ظهور و پناهگاه[۳]. برخی نیز جهت برقراری ارتباط بین این واژه با دیگر همخانوادههای آن مانند تبرّج به دو شاخصه بلندی و در معرض دید بودن در تعریف برج اشاره کردهاند[۴] بعضی هم اصل آن را ظهور دانسته و برای تعمیم این مفهوم به منظور شمول بر همه مشتقات این ریشه کوشیدهاند[۵]. این در حالی است که ریشه شناسان، برج به معنای مورد نظر را از واژگان معرّب شمرده، برای آن سابقهای یونانی و به تبع آن سریانی قائلاند.
واژه پِرگِس در یونانی به معنای کنگرههای روی باروی شهر، در زبان سریانی با اندکی تغییر به معنای مناره، کنگره و ماندگاه مسافران و به همین مناسبت در خصوص توقفگاه اجرام آسمانی به کار رفته و به احتمال بسیار اصطلاحی نظامی در شام و عربستان شمالی از مناطق تحت نفوذ رومیان بوده و از آن به گویشهای آرامی و سپس عربی پا گذاشته وبا پذیرش قواعد جمع عربی به شکل بروج در قرآن به کار رفته است[۶]. واژه برج در عربی نیز مانند فارسی کاربردی وسیع داشته، بر هر بنای شاخص اطلاق میشود[۷]. مطالعه سیر تاریخی این واژه در کتابهای لغت نشان میدهد که برج در آغاز تنها بر باروهای ساخه شده بر گوشههای دیوارهای شهر، قلعهها و کاخها اطلاق میشده[۸] و سپس دچار توسعه معنایی شده[۹]، بر خود آن بناها نیز صرف نظر از وجود بارو گفته شده است[۱۰]. واژه برج به شکل جمع مکسّر (بروج) ۴ بار در قرآن آمده که تنها یک مورد آن به معنای مورد نظر است[۱۱] و بقیه موارد به برجهای آسمان به معنای منزلگاه ستارگان ارتباط دارد. (بروج) افزون بر واژه بروج، کلیدواژههای «صرح: خانه و بنای مرتفع و قابل دید»[۱۲]، «قصر و صحن و سرا»[۱۳] و نیز «برج و قلعه»[۱۴]، «حصن: مکان و بنای بلند و غیر قابل دسترس[۱۵] و محفوظ و مطمئن[۱۶] و نیز دژ دفاعی»[۱۷]، «صیاصی: دژهای دفاعی و غیر قابل نفوذ[۱۸]. و نیز قصر»[۱۹]، «مصانع: قلعه و حصن»[۲۰] و «قصر: کاخ بلند و محکم و استوار»[۲۱] نیز در مواردی به برج معنا شده یا در تعریف برج از آنها یاد شده است[۲۲]. در واقع تفکیک چندان مشخصی بین برج و دیگر بناهای مشابه در قرآن برقرار نشده و مفسران نیز در بسیاری موارد هر واژه را به دیگری معنا کرده و تفاوت چندانی بین آنها ندیدهاند[۲۳]. این نابسامانی در تعریف واژگان تا اندازه زیادی متأثر از وضعیت زندگی عرب شمال در دوره قبل از اسلام است که عمدتا در خیمهها یا خانههای بسیار ابتدایی زندگی کرده و ساختمانهای شاخص در زندگی آنها کاربرد چندانی نداشته، تنها در حین مسافرت به مناطق اطراف از جمله شام و یمن و ایران به چنین بناهایی برمیخورد یا در ارتباط با برخی اقوام مهاجر مانند یهودیان که در چنین بناهایی زندگی میکردند یا در موقعیتهای جنگی از آنها استفاده میکردند با چنین بناهایی آشنا میشود؛ ازاینرو عمده واژگان مربوطه را نیز از زبانهای پیرامونی به استعاره گرفته و به طور طبیعی تفاوتهای کارکردی هر بنا را مورد توجه ویژه قرار نداده، همه را به نوعی یکسان میشمرد[۲۴]. آیه ۷۸ نساء به ناگزیری مرگ برای انسانها هر چند در برجهای محکم و استوار پناه برند، اشاره دارد: أَيْنَمَا تَكُونُوا۟ يُدْرِككُّمُ ٱلْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِى بُرُوجٍۢ مُّشَيَّدَةٍۢ . روشن است که منظور از برج در آیه الزاما بنایی ویژه و متفاوت با قلعه، قصر و... نیست، بلکه هرگونه ساختمان محکم و به ظاهر نفوذناپذیر مورد نظر است[۲۵]. برخی نیز احتمال دادهاند که بروج در این آیه نیز به معنای برجهای آسمان است و آیه گویای آن است که انسان حتی اگر به آسمان یا کرات آن پناه برد باز در نهایت مرگ او را خواهد ربود[۲۶]. مفسران معمولا ذیل این آیه به داستان زنی اشاره میکنند که همسرش برجی بلند برایش ساخت تا او را از مرگ در امان نگه دارد؛ اما آن زن سرانجام با زهر عنکبوتی که توانسته بود از برج بالا رود کشته شد[۲۷]. در نمونه دیگری از آیات برخورداری اقوام گذشته از کاخهایی در دشت وکوهستان[۲۸] و نیز بناهای مرتفع قوم عاد بر بالای بلندیها[۲۹].[۳۰]. یاد شده و به آثار بر جای مانده از گذشتگان و از جمله بناهای بلند و محکم و استوار که امروز تهی از ساکنان خویش، ویران گشته[۳۱] اشاره شده است: فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ [۳۲] در مجموعه دیگری از آیات از برخی کافران اهل کتاب یاد شده که تنها از درون مناطق امن و از پشت دیوارهای بلند به مقابله با پیامبر برخاسته، شهامت رویارویی با وی را ندارند.[۳۳].[۳۴]. آنان گمان میکنند که بناهای محکم و استوارشان میتواند ایشان را در برابر خداوند محافظت کند: وَظَنُّوٓا۟ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ [۳۵] سرانجام خداوند مسلمانان را بر آنان چیره ساخته، آنان را از پناهگاههایشان[۳۶] بیرون آورد و برخی را کشتند و دیگران را اسیر کردند: وَأَنزَلَ ٱلَّذِينَ ظَـٰهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ ٱلْكِتَـٰبِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعْبَ فَرِيقًۭا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًۭا [۳۷] مفسران آیات سوره حشر را در شأن بنی نضیر[۳۸] و آیه احزاب را در شأن بنی قریظه[۳۹] شمردهاند.
در آیه دیگری از ماجرای ستیزهجویی فرعون با خداوند یاد شده است. وی از وزیرش میخواهد که برایش بنایی بزرگ و بلند[۴۰] بسازد تا بر فراز آن رود و از وجود معبودی غیر از خود آگاه گردد، گرچه احتمال وجود چنین خدایی را دور از ذهن شمرده، موسی را دروغگو میپندارد: وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرِى فَأَوْقِدْ لِى يَـٰهَـٰمَـٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ فَٱجْعَل لِّى صَرْحًۭا لَّعَلِّىٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَـٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّى لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلْكَـٰذِبِينَ [۴۱]. مفسران در تکمیل این داستان چنین افزودهاند که فرعون پس از اتمام بنای برج بر فراز آن رفته، تیری به آسمان رها کرد و چون خونآلود بازگشت، ادعا کرد که بر خدای موسی چیره گشته است[۴۲]. مفسران ذیل آیه ۲۶ نحل نیز داستان مشابهی از نمرود ذکر کردهاند. در این آیه از ناکارآمدی مکر برخی گذشتگان و فروپاشی آنان از اساس و بنیان یاد شده است: قَدْ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى ٱللَّهُ بُنْيَـٰنَهُم مِّنَ ٱلْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ ٱلسَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَىٰهُمُ ٱلْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ [۴۳]. گفته شده که این آیه درباره برج بابل[۴۴] است که نمرود آن را برای رویارویی با خداوند ساخته بود؛ ولی سرانجام به فرمان خدا فرو ریخت[۴۵]. این برج در منابع اسلامی دارای ۵۰۰۰ ذراع طول و ۳۰۰۰ ذراع عرض دانسته شده است[۴۶]. در ماجرای ملاقات سلیمان و ملکه سبأ از محلی با تعبیر «صَرْح» یاد شده که سلیمان از ملکه میخواهد در آن پا گذارد: قِيلَ لَهَا ٱدْخُلِى ٱلصَّرْحَ [۴۷] منظور از صرح را خانه بلند و برجسته و شاخص دانستهاند[۴۸]. قرآن کریم در ادامه آیه این مکان را کاخی ساخته شده از بلور دانسته است: صَرْحٌۭ مُّمَرَّدٌۭ مِّن قَوَارِيرَ [۴۹].[۵۰].[۵۱]
منابع
پانویس
- ↑ لغت نامه، ج ۳، ص۳۹۱۹ ـ ۳۹۲۰، «برج».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۹، «برج».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۲۳۸، «برج»؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۲۳۴.
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۹، «برج».
- ↑ التحقیق، ج ۱، ص۲۴۲ - ۲۴۳، «برج».
- ↑ واژههای دخیل، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۹، «برج».
- ↑ ترتیب العین، ص۷۴، «برج».
- ↑ الصحاح، ج ۱، ص۲۹۹، «برج».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۲۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۱۷۶، «برج».
- ↑ أَيْنَمَا تَكُونُوا۟ يُدْرِككُّمُ ٱلْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِى بُرُوجٍۢ مُّشَيَّدَةٍۢ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌۭ يَقُولُوا۟ هَـٰذِهِۦ مِنْ عِندِ ٱللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌۭ يَقُولُوا۟ هَـٰذِهِۦ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّۭ مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ فَمَالِ هَـٰٓؤُلَآءِ ٱلْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًۭا «هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در مییابد و اگر نیکییی به ایشان رسد میگویند این از سوی خداوند است و اگر بدییی به آنان رسد میگویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند» سوره نساء، آیه ۷۸.
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۲۳۸؛ المصباح، ص۳۳۷، «برج».
- ↑ تهذیب اللغه، ج ۴، ص۲۳۷، «صرح».
- ↑ التحقیق، ج ۶، ص۲۲۱، «صرح».
- ↑ المصباح، ص۱۳۹، «حصن».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۲۳۸، «برج».
- ↑ الصحاح، ج ۱، ص۲۹۹، «برج».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۹، «برج».
- ↑ تهذیب اللغه، ج ۱۲، ص۲۶۵،«صیص».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۹؛ المفصل، ج ۵، ص۴۵۴، ۵۲۰.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۰، ص۱۷، ص۲۳۸ - ۲۳۹؛ معجم الفاظ القرآن، ج ۲، ص۳۷۳.
- ↑ روضالجنان، ج۶، ص۲۵؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۱۷۶، «برج».
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۱، ص۵۰۷؛ کشفالاسرار، ج ۲، ص۵۹۱ - ۵۹۲؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۹۸؛ ج۸، ص۸۱۵.
- ↑ المفصل، ج ۵، ص۴۴۷ ـ ۴۵۶؛ واژههای دخیل، ص۱۴۰ - ۱۴۱، ۱۷۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۳، ص۱۲۰؛ روض الجنان، ج ۶، ص۲۵؛ تفسیر المنار، ج ۵، ص۲۶۶.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۲۳۴؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۵۹۵؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۵، ص۱۲۹.
- ↑ جامعالبیان، مج ۴، ج ۵، ص۲۳۶ ـ ۲۳۷؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۶۰۰ ـ ۶۰۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۳۳۰.
- ↑ وَٱذْكُرُوٓا۟ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعْدِ عَادٍۢ وَبَوَّأَكُمْ فِى ٱلْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًۭا وَتَنْحِتُونَ ٱلْجِبَالَ بُيُوتًۭا فَٱذْكُرُوٓا۟ ءَالَآءَ ٱللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا۟ فِى ٱلْأَرْضِ مُفْسِدِينَ «و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.
- ↑ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ «و کوشکهایی (استوار) میگزینید بدان امید که جاودان بمانید؟» سوره شعراء، آیه ۱۲۹.
- ↑ التبیان، ج ۸، ص۴۴ ـ ۴۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص۲۳۶؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۶۱.
- ↑ «و چه بسا شهرهایی را نابود کردیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و (اینک خانههایی) فرو ریختهاند و (بسا) چاههایی فرو نهاده و کاخهایی بلند (که به جا ماندهاند!)» سوره حج، آیه ۴۵.
- ↑ لَا يُقَـٰتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِى قُرًۭى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَآءِ جُدُرٍۭ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌۭ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًۭا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌۭ لَّا يَعْقِلُونَ «همگی با شما جنگ نمیکنند جز در آبادیهایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم مییابی اما دلهاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۴، ج ۲۸، ص۶۱؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۳۹۶.
- ↑ «شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند» سوره حشر، آیه ۲.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۴۷۲.
- ↑ «و کسانی از اهل کتاب را که پشتیبان ایشان بودند از دژهای آنان فرود آورد و در دلهاشان هراس افکند، (چنانکه) دستهای را میکشتید و دستهای (دیگر) را اسیر میگرفتید» سوره احزاب، آیه ۲۶.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۳۶ ـ ۳۹؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص۳۸۶ ـ ۳۸۷.
- ↑ السیرة النبویه، ج ۳، ص۲۴۹ ـ۰ ۲۵؛ جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص۱۸۱ ـ ۱۸۶.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۷، ص۳۰۵ ـ ۳۰۶؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۹۸؛ ج ۸، ص۸۱۵.
- ↑ «و فرعون گفت: ای سرکردگان! من خدایی جز خویشتن برای شما نمیشناسم پس ای هامان! برای من آجر بساز و کاخی (بلند) برایم برآور شاید من به خدای موسی آگاهی یابم و من او را از دروغگویان میپندارم» سوره قصص، آیه ۳۸.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص۹۶؛ کشف الاسرار، ۳۰۵.
- ↑ «به راستی، کسانی پیش از ایشان نیرنگ باختند آنگاه خداوند بنیان آنان را از پایه برکند و بام از فراز سرشان بر آنها فرود آمد و عذاب از جایی که درنمییافتند به آنان فرا رسید» سوره نحل، آیه ۲۶.
- ↑ کتاب مقدس، تکوین ۱۱: ۱ ـ ۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص۱۵۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۸، ج ۲۴، ص۱۳۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۶۵؛ روحالمعانی، مج۸، ج۱۴، ص۱۸۵.
- ↑ معجم ما استعجم، ج ۱، ص۲۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۶۹.
- ↑ «به او گفتند به کاخ در آی!» سوره نمل، آیه ۴۴.
- ↑ بصائر ذوی المتییز، ج ۳، ص۴۰۹.
- ↑ سوره نمل، آیه ۴۴.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۳۵۱.
- ↑ معموری، محمد جواد، مقاله «برج»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۴۴۷.