مقدمه

خانواده، در پرورش روحی و معنوی انسان نقش مهمی دارد؛ سرنوشت آینده انسان در خانواده رقم می‌خورد و شخصیت وی در این کانون مهم و سازنده شکل می‌گیرد. افزون بر آن، تشکیل خانواده در حفظ سلامت جامعه از انحراف و فساد و نیز رشد و بالندگی مادی، معنوی و اخلاقی افراد جامعه نقشی اساسی دارد. بنابر این، پیامبر اعظم (ص) همواره بر تشکیل خانواده تأکید و سفارش فراوان می‌کرد و آن را مایه خیر و برکت زندگی انسان می‌دانست. ایشان درباره اهمیت تشکیل خانواده می‌فرماید: مردان بدون همسر را زن دهید؛ زیرا با این کار، خداوند اخلاق آنان را نیکو و روزی‌هایشان را افزون می‌گرداند و بر جوان مردی آنان می‌افزاید[۱]. ایشان در سخنی دیگر می‌فرماید: «هرکس برای پاک نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام کرده است، ازدواج کند، بر خداست که او را کمک کند»[۲].

و نیز فرمود: «بدترین شما مردم، مجردهایتان هستند. دو رکعت نماز فرد متأهل، بهتر است از هفتاد رکعت نماز مجرد»[۳]. رسول اکرم (ص) ایمان را مهم‌ترین ملاک ازدواج و همتایی زن و مرد می‌دانست. داستان ذلفا و جویبر نمونه‌ای از تجسم عملی ازدواج بر مبنای عقیده و ایمان است[۴]. آن حضرت افزون بر اهمیتی که به تشکیل خانواده می‌داد، به تحکیم پایه‌های این کانون عشق و محبت نیز توجهی ویژه داشت.

پیامبر خدا همواره مسلمانان را به رفتار شایسته و انسانی - اسلامی با زنانشان تشویق و سفارش می‌کرد؛ زیرا تزلزل ارکان خانواده موجب تزلزل شخصیت اعضای خانواده و در نتیجه، افراد جامعه می‌شود که این امر بر سرنوشت اجتماعی افراد اثر منفی می‌گذارد و بی‌شک، جامعه دچار بحران می‌شود و ثبات اجتماعی آن از بین می‌رود. پیامبر اکرم (ص) در سفارش به تحکیم پایه‌های خانواده سخنان فراوان دارد که برخی از آنها عبارتند از: بهترین شما کسی است که برای خانواده‌اش بهتر باشد و من از همه شما برای خانواده ام بهترم. زنان را گرامی نمی‌دارد مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمی‌کند مگر شخص پست و بی‌مقدار[۵].

بهترین مردان امت من کسانی هستند که با خانواده خود خشن نباشند و به آنان اهانت نکنند و دل سوزشان باشند و به آنان ستم روا ندارند[۶] هرگاه خداوند برای خانواده‌ای خیر بخواهد، آنان را به آموزه‌های دینی آگاه می‌گرداند؛ کوچک ترها به بزرگ ترهایشان احترام می‌گذارند؛ در زندگی مدارا و در خرج میانه‌روی می‌کنند و به عیبشان آگاه می‌سازد تا آنها را برطرف کنند[۷].

... خدمت به خانواده، کفاره گناهان کبیره و خاموش کننده خشم خداوند و مهریه حورالعین و افزون کننده حسنات و درجات است[۸].

پیامبر اعظم (ص) همواره با همسران خود با کمال مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ‌گاه با آنان بدرفتاری نمی‌کرد. ایشان همواره مردان را به مسئولیت‌پذیری در برابر همسر و فرزندانشان سفارش و تشویق می‌کرد و به این امر بسیار اهمیت می‌داد، چنان‌که می‌فرماید: «از رحمت خدا دور باد کسی که خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذارد»[۹]. پیامبر خدا (ص) با فرزندان و فرزندزادگان خود رئوف و مهربان بود و به آنان محبت و با آنان بازی می‌کرد و با این رفتار، به طور عملی، رفتار نیکو و شایسته با خانواده را به مردان آموزش می‌داد[۱۰].

اسلام برای حفظ حریم خانواده، مردان و زنان مؤمن را به رعایت عفت فرا می‌خواند، چنان که در قرآن کریم می‌خوانیم: ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱۱]. البته این آیه به مردان محدود نمی‌شود، بلکه زنان را نیز دربرمی‌گیرد. پیامبر گرامی اسلام نیز زنان و مردان را به حفظ عفت و فروبستن چشم از گناه سفارش می‌کند و می‌فرماید: نگاه کردن به نامحرم از تیرهای زهرآلود شیطان است. هرکه برای خدای عزوجل چشم خود را فروبندد، خداوند در پی آن، ایمانی به او می‌بخشد که شیرینی آن را می‌چشد[۱۲].

آن حضرت در کلامی دیگر می‌فرماید: «نگاه اولی ناخواسته است، نگاه دوم عمدی است و نگاه سوم ویران می‌کند»[۱۳]. در اسلام و آموزه‌های نبوی به شیوه رفتار و برخورد با نامحرم توجه بسیاری شده است. خداوند در قرآن درباره چگونگی سخن گفتن زنان مؤمن با مردان نامحرم می‌فرماید: ﴿...فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ...[۱۴]. این آیه نحوه رفتار اجتماعی زنان مؤمن را بیان می‌کند که حتی زیبایی‌های لحن و گفتار خود را که مایه تحریک انسان‌های مریض است، ظاهر نسازند، بلکه به طور عادی و رسمی با آنها برخورد کنند و این موجب مصونیت خود او است. اباحی گری و آزادی بی‌قید و شرط در جوامع غربی، مفاسد و ناهنجاری‌های بی‌شماری را به وجود آورده که اهمیت حفظ حجاب و عفاف را بیش از پیش ثابت کرده است. فشارهای عصبی و روحی و روانی ناشی از روابط جنسی نامشروع، تزلزل بنیاد خانواده و افزایش طلاق، افزایش فرزندان نامشروع و بی‌هویت در جامعه، پای مال شدن شخصیت انسانی زن و تنزل ارزش حقیقی وی، از آثار و پی آمدهای تمدن غربی و آزادی حاصل از آن است. در مقابل، تمدن نبوی با ارج نهادن به کانون خانواده و تأکید بر حفظ آن، بشر را از انحطاط اخلاقی رهایی بخشیده است.[۱۵].

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۲.
  2. میزان الحکمه، ج۵، ص۲۲۵۲.
  3. بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۲.
  4. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۱.
  5. نهج الفصاحه، ح۱۵۲۰.
  6. مکارم الاخلاق، ص۲۱۴.
  7. نهج الفصاحه، ح۱۴۷.
  8. محمد بن محمد شعیری، جامع الاخبار، تحقیق: حسن مصطفوی، ص۲۷۶.
  9. جواد محدثی، گوشه‌ای از اخلاق محمد (ص)، ص۱۷.
  10. مرتضی مطهری، وحی و نبوت، ص۲۳۶ و ۲۳۷.
  11. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  12. بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۳۸.
  13. میزان الحکمه، ج۱۳، ص۶۳۲۴.
  14. «...پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد.».. سوره احزاب، آیه ۳۲.
  15. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۱۰۸.