ولایت از ضروریات جامعه اسلامی است تا عقول مردم کامل شده و به هدایت رهنمون شوند. نصب الهی حاکم، استمرار تربیت الهی، ایمن ماندن دین و سیاست و... از ضروریات حاکمیت ولیّ الهی است.

مقدمه

ضرورت وجود نبوت و امامت از دو جهت قابل ارزیابی است. نخست از این جهت که نبی، آورنده پیغام الهی است و در این جهت ضرورت نبی با ضرورت دین الهی گره می‌خورد. دوم، اینکه نبی مظهر حاکمیت الهی و امام، استمرار وجودی اوست[۱].

ناکافی بودن حس، غریزه و عقل بشر

بشر برای دستیابی به وحی الهی، به نبی و امام نیازمند است. نخستین دلیل نیاز بشر به دین، نابسندگی عقل و تجربه بشری است. انسان با کمک عقل رفتارهای روزمره خویش را برای رسیدن به اهداف دنیوی و مادی سامان می‌دهد. عقل اگر بدون تعصب قضاوت کند، خواهد گفت من صلاحیت ندارم مستقلاً انسان را هدایت کنم. عقل برای این موضوع دو دلیل می‌آورد: نخست اینکه عقل بشر محدود و نیازهای او بی‌نهایت است. دوم مراجعه به واقعیت‌های تاریخی و علمی است. تا زمانی که انسانیت به یک مبدأ و نقطه‌ای فراتر و بالاتر از خرد انسان متصل نباشد، نمی‌تواند انسان را به سعادت برساند. انسان نیاز به نیرویی قوی‌تر و عمیق‌تر از حس، غریزه و عقل دارد. این معنای نبوت است، وحی از سوی خداوندی فرستاده شده که آفریننده آدمی و بینای نقیصه‌ها، نیازها و دردها و درمان‌های اوست[۲].[۳]

قانون الهی و جهت‌دهی به اراده انسان

دومین دلیل نیاز به دین و به دنبال آن نیاز به نبی و امام، به عنصر اختیار و انتخاب‌گری انسان بازمی‌گردد. تنها انسان است که به دلیل اختیار و اراده‌ای که دارد می‌تواند راه خود را از آن مسیر فطری تغییر دهد. به همین منظور لازم است برای انسان قانونی وضع شود تا خط سیری مطابق شیوه خلقت و فطرت او تعیین کند. این قانون الهی که مطابق فطرت اولیه انسان و سرشت تمام جهان است، دین نامیده¬ می‌شود[۴].[۵]

ضرورت حاکمیت ولی الهی

نصب الهی حاکم

با محور قرار دادن حقیقت توحید و بهره‌مندی از صفات خداوند نتیجه این می شود که هیچ‌کس غیر از خداوند حق حاکمیت در جامعه را ندارد. هیچ انسانی حق ندارد اداره امور انسان‌های دیگر را به عهده بگیرد. چون هر نوع اعمال ولایتی منجر به سلب برخی آزادی‌های فردی شده و تنها خداوند که مالک حقیقی انسان‌هاست مجاز به این امر است. خدای متعال، ولایت و حاکمیت را از مجاری خاصی اعمال می‌کند. کسی که ولایت را از طرف خداوند عهده‌دار می‌شود، باید نمونه ضعیف و پرتوی از ولایت الهی را تحقق ببخشد. خصوصیات ولایت الهی، قدرت، حکمت، عدالت، رحمت و صفاتی این‌چنین است و چنین شخصی باید معصوم باشد تا جامعه از جهالت‌ها و شهوات و خودخواهی‌های مدیریتی مصون بماند[۶]. بنابراین، نتیجه اصل توحید در مالکیت و توحید ربوبی، انحصار حاکمیت در حکومت الهی و ربوبیت تشریعی است[۷].

بنابراین در هر زمانی، حاکم الهی از سوی خداوند تعیین و توسط معصومان(ع) به مردم معرفی می‌شود. این معرفی گاه به شکل مستقیم و معرفی با نام امام است و گاه به صورت معرفی پیشوایی است که نه با نام، بلکه با نشان و ویژگی‌ها معین شده است. فقیهی که بتواند بر تمایلات شخصی خود چیره و در برابر فرمان الهی تسلیم شود، امام مردم در دوران غیبت است و مردم باید دنبال او حرکت کنند[۸].[۹]

سنخیت جانشین با پیامبر

دومین جنبه‌ای که در ضرورت حاکمیت اولیای الهی بیان می شود، ضرورت سنخیت معنوی جانشینان پیامبر با پیامبر است. استمرار حاکمیت نمی‌تواند بی‌بهره از معنویت پیامبر باشد؛ چراکه استمرار وجود او، باید متناسب با او باشد. ارزش‌های وجود مقدس پیغمبر، باید در کسی که استمرار وجود اوست به اندازه ظرفیت آن شخص، حفظ شود و این مقتضی حاکمیت فردی معصوم چون امیرمؤمنان(ع) است تا مانع از انحراف در مسیر پیامبر باشد[۱۰].[۱۱]

استمرار تربیت الهی

ضرورت استمرار تربیت و سازندگی پیامبران سومین جهت دال بر ضرورت حاکمیت اولیای الهی پس از انبیاء است. هدف از بعثت انبیاء تزکیه و تعلیم انسان‌هاست. از آنجا که پس از پیامبر اسلام(ص) پیغمبر دیگری مبعوث نخواهد شد دین اسلام باید حرکت عظیم تعلیم و تربیت را ابدیت بخشد. این امر مستلزم وجود جانشینان معصوم پس از پیامبر(ص) بر مسند مدیریت جامعه اسلامی است[۱۲].[۱۳]

استمرار پالایش رسوبات جاهلی

حفاظت از دستاوردهای پیامبر اسلام مستلزم استمرار پالایش رسوبات جاهلی توسط اولیاء الهی است. نبی مکرم(ص) در طول ده سال، جامعه بدوی آلوده به تعصبات و خرافات را با مجاهدت‌های عظیم خود و با کمک اصحاب با وفایش به جامعه مترقی اسلامی تبدیل کرد. برخی در اثر مشاهده قدرت و جاذبه‌های اسلام مسلمان شده بودند؛ لذا برای پاک کردن رسوبات جاهلی از اعماق این جامعه و مستقیم نگه داشتن خط هدایت اسلامی بعد از ده سال زمان پیغمبر، لازم بود تدبیری صورت گیرد. اگر رسول خدا(ص) برای بعد از این ده سال، فکری نکرده بود و نقشه‌ای در اختیار امت نگذاشته بود، این کار ناتمام بود[۱۴].[۱۵]

ایمن ماندن دین و سیاست از انحراف

مقابله با آفات و انحرافات در دینداری و نیز حاکمیت جامعه مستلزم حضور دین شناسان مصون از خطا و انحراف در رأس هرم جامعه اسلامی است. قلمرو دین هر دو صحنه فعالیت‌های فردی و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی را شامل می‌شود. دو آفت دینداری را تهدید می‌کند: نخست رخنه کردن تحجر، جمود و التقاط و دوم محدود شدن دین به زندگی شخصی. دو خطر نیز سیاست را تهدید می‌کند: فاصله گرفتن سیاست از اخلاق و معنویت و حاکم شدن هواهای نفسانی و شیطنت‌ها و خطر دوم حاکمیت انسان‌های بی‌کفایت، کوته بین، کودک منش و ضعیف و خارج شدن زمام سیاست از دست‌های پرقدرت.

بهترین تدبیر برای پیشگیری از مجموعه تهدیدهای فوق این است که در رأس سیاست و اداره امور جوامع، کسانی قرار گیرند که دینداری و سیاست‌گذاری آنها این دو آفت را نداشته باشد. بهترین شکل این وضعیت آن جاست که انسان معصوم از خطا و اشتباه در رأس قدرت سیاسی و دینی قرار گیرد و این معنای امامت است[۱۶].[۱۷]

اهمیت ولایت

هدف خلقت انسان رسیدن به ولایت الهی است. برای تحقق ولایت الهی لازم است همه نیروهای داخلی جامعه به سمت حاکمیت توحید و کسب رضایت خداوند، بسیج شود. در این میان، قلب جامعه که تمام نیروها را هم‌سو می‌کند و آنها را از پیوند با طاغوت ایمان می‌کند امام است. مردم با پیوند با این نقطه مرکزی، به سمت تحقق حاکمیت الهی حرکت کرده و با حفظ انسجام و پیوند درونی خود (ولایت مؤمنین) راه نفوذ جبهه باطل را سد می‌کنند[۱۸]. ولایت مهم‌ترین امانت الهی است[۱۹]. ولایت اساس و پایه اعتقادات شیعه[۲۰] و هدف تمام زحمات پیغمبر اکرم(ص)، بزرگان دین و انبیاء الهی(ع) استقرار ولایت الهی بوده است. اگر مدیریت جامعه، از صلاح و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح وجود داشته باشد، صلاح بدنه مردم، نمی‌تواند این جامعه را به سر منزل مطلوب هدایت کند و این نشان‌دهنده تأثیر رأس هرم مجموعه مدیریت یک جامعه است[۲۱].[۲۲]

منابع

پانویس

  1. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۵۸.
  2. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۰/۷/۱۳۵۳.
  3. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۵۹.
  4. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۲/۷/۱۳۵۳.
  5. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۰.
  6. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، سالروز عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۵۳.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۲/۴/۱۳۵۹.
  9. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۰.
  10. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۲۸/۲/۱۳۷۴.
  11. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۱.
  12. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز عید غدیر خم، ۲۴/۱۲/۱۳۷۹.
  13. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۲.
  14. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم قم در سالروز عید غدیر، ۱۸/۱۰/۱۳۸۵.
  15. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۳.
  16. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با زائران امام رضا(ع) در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.
  17. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۶۳.
  18. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۵۳.
  19. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۵۳.
  20. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام در عید سعید غدیر ۸/۳/۱۳۷۳.
  21. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام در عید سعید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  22. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص۱۵۱.