نماز جماعت در کلام اسلامی

نماز جماعت با اهل سنت

برابر ضوابط اسلامی حاکم مسلمانان مسئول نماز جمعه و جماعت است. او می‌تواند به جای خود دیگری را به این سمت بگمارد. در زمان معصومان(ع)، حاکمان مدینه از وابستگان دستگاه خلافت اموی و عباسی بودند. معصومان نیز برابر ضوابط اعلام‌شده عمل می‌کردند. در مقاطعی که فضای باز باعث می‌شده شیعیان توان انجام فرایض خود را برابر ضوابط خود داشته باشند، امامان(ع) برای حفظ وحدت مسلمین به شیعیان توصیه می‌کردند با بقیه مسلمانان همراهی کنند. این مسئله از یک طرف باعث حفظ وحدت بین مسلمانان و از سوی دیگر مانع آسیب‌دیدن شیعیان می‌شد. امام خمینی از این تقیه به «تقیه مداراتی»[۱] تعبیر کرده‌اند.

معصومان دراین‌باره توصیه‌هایی به یاران خود کرده‌اند. در نقلی صحیح، حلبی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که فرمود: «مَنْ صَلّى مَعَهُمْ فِي الصَّفِ الْأَوَّلِ‌، كَانَ كَمَنْ صَلّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»[۲]: «هر کس با آنان در صف اول نماز بخواند، مانند این است که پشت سر پیامبر(ص) نماز خوانده است». شیخ طوسی با سند صحیح روایتی مشابه از اسحاق بن عمار از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که از اسحاق پرسید آیا با آنان در مسجد نماز می‌خوانی، گفت: آری، فرمود: «صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَ الْمُصَلِّي مَعَهُمْ فِي الصَّفِ الْأَوَّلِ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»[۳]: «با آنان نماز بخوان؛ زیرا نمازگزار با آنان در صف اول جماعت مانند کسی است که شمشیرش را در راه خدا از نیام بیرون کشیده است».

با توجه به این روایت می‌توان گفت روایتی که در من لا‌یحضره الفقیه در اهمیت حضور در صف اول جماعت آمده، منظور همراهی با عامه است. موسی بن جعفر(ع) فرمود: «إِنَّ الصَّلَاةَ فِي الصَّفِ الْأَوَّلِ كَالْجِهَادِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۴]: «نماز در صف اول مانند جهاد در راه خداست». نقل است که امام حسن و امام حسین(ع) پشت سر مروان نماز جماعت می‌خواندند[۵].

حمران بن اعین گوید: به امام باقر(ع) گفتم: فدایت شوم، من با این قوم در روز جمعه نماز می‌خوانم و آنان به وقت نماز می‌خوانند؛ چه کنم؟ فرمود: با آنان نماز بخوان. حمران از نزد حضرت خارج شد و به سوی زراره رفت و گفت: حضرت به ما دستور داد با آنان برابر نمازشان نماز بخوانیم. زراره گفت: این مسئله امکان ندارد جز با تأویل. حمران به وی گفت: حرکت کن تا از خود حضرت بشنویم. گوید: بر امام باقر(ع) وارد شدیم؛ زراره گفت: فدایت شوم، حمران تصور می‌کند شما دستور داده‌اید با آنان نماز بخوانیم و من منکر آن شدم و نپذیرفتم. حضرت به ما فرمود: سیره علی بن الحسین(ع) این بود که با آنان دو رکعت جمعه را می‌خواند و زمانی که نماز را به پایان می‌رساندند، حرکت می‌کرد و بر آن، دو رکعت می‌افزود؛ یعنی دو رکعت جداگانه هم می‌خواند[۶]؛ بنابراین سیره امام سجاد(ع) خواندن نماز جمعه با عامه بوده است. در سند این روایت علی بن حدید آمده که شیخ در إستبصار وی را ضعیف دانسته[۷]، ولی از او روایات متعددی نقل کرده است[۸].

دیدگاه‌های مختلف روایات درباره نماز با عامه

از مجموع آنچه در روایات نقل شده، استفاده می‌شود که درباره نماز با اهل سنت روش یکسانی بیان نشده است:

  1. از برخی روایات مانند روایت حلبی استفاده می‌شود که همیشه می‌توان با آنان نماز خواند و بر این نکته تأکید شده است. البته از دو روایتی که از موسی بن جعفر(ع) نقل کردیم، با توجه به تشبیه آن به جهاد، استفاده می‌شود که این کار بر اساس تقیه است؛ اما لازم و ضروری است که انجام گیرد.
  2. از روایت حمران استفاده می‌شود که می‌توان با آنان نماز خواند؛ اما راه‌هایی نیز برای تکمیل آن نماز ذکر کرده که مثلاً دو رکعت نماز هم بخواند.
  3. از برخی روایات استفاده می‌شود که می‌توان اول نماز را فرادا و بعد با آنان به جماعت خواند و این کار بسیار ثواب دارد. دو روایت در این زمینه نقل شده است؛ یکی از عمر بن یزید[۹] و دیگری از عبدالله بن سنان[۱۰] که هر کس نمازش را به‌موقع بخواند و دوباره با آنان نماز را با وضو بخواند، خداوند ۲۵ درجه ثواب به آنان می‌دهد و امام صادق(ع) بیان می‌کند که در این کار رغبت نشان دهید. از روایتی دیگر استفاده می‌شود که در این صورت، بخشی از حسنات آنان برای نمازگزار با آنها نوشته می‌شود[۱۱].
  4. از روایتی استفاده می‌شود که امام صادق(ع) نه‌تنها به خواندن نماز با آنان توصیه می‌کند، بلکه دستور می‌دهد در مسائل دیگر هم لازم است شیعیان با آنان همراه شوند. زید شحام از امام صادق(ع)[۱۲] نقل می‌کند که فرمود: «ای زید، با مردم با روش و منش آنان رفتار کنید، در مسجدهای آنان نماز بخوانید و به عیادت مریضان آنان بروید و در تشییع جنازه‌های آنان حاضر شوید و اگر توانستید، امام و مؤذن آنان باشید؛ چنین کنید. اگر این‌گونه عمل کنید گویند: اینان طرفداران جعفر هستند؛ خداوند جعفر را بیامرزد که چه زیبا یارانش را تربیت کرده است و اگر این کارها را ترک کنید گویند: اینها جعفری هستند؛ خداوند این‌گونه با جعفر رفتار کند که چه بد یارانش را تربیت کرده است»[۱۳].[۱۴]

تأکید نماز جماعت با عامه همراه با وضو

از روایات استفاده می‌شود که حضور در نماز جماعت عامه باید برابر ضوابط شرعی باشد؛ یعنی آن گونه که آنان نماز را صحیح می‌دانند و ما نیز قایل به درستی آن هستیم. امام صادق(ع) بیان می‌کند که حضور در نماز عامه باید همراه با وضو باشد؛ یعنی کاری بیهوده و عبث نباشد. مسعدة بن صدقه روایت کرده که گوینده‌ای به جعفر بن محمد گفت: فدایت شوم من به گروهی از ناصبیان می‌‌گذرم در حالی که نماز آنان برپاست و من بدون وضو هستم. اگر با آنان وارد نماز نشوم، هر چه بخواهند درباره من می‌گویند (و مرا متهم می‌کنند)؛ آیا با آنان نماز بخوانم سپس وضو بگیرم وقتی رفتم و نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: «سُبْحَانَ اللهِ، أَفَمَا يَخَافُ مَنْ يُصَلِّي عَلَي غَير وضو أَنْ تَأْخُذَهُ الْأَرْضُ خَسْفاً» پاک و منزه است خداوند آیا کسی که بدون وضو نماز می‌خواند، نمی‌ترسد که زمین او را فرو برد؛ یعنی نماز حتماً باید با وضو باشد. این نکته نشان می‌دهد که باید دقت شود وقتی با آنان نماز خوانده می‌شود به این بهانه که من نمازم را تکرار می‌کنم یا قبلاً نماز خوانده‌ام، به نماز این دستور مهم الهی که ستون دین است کم توجهی و بی‌احترامی نشود[۱۵].

منابع

پانویس

  1. روح‌الله موسوی خمینی، الرسائل العشره، صص۷ و ۵۶ به بعد: و المراد بالتقيّة مُداراةً أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم، من غير خوف ضرر كما في التقيّة خوفاً.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص۳۸۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۳۸۲.
  3. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۳، ص۲۷۷.
  4. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۳۸۵.
  5. ابن‌اشعث، الجعفریات، ص‌۵۲؛ ابن‌ابی شیبه، المصنف، ج۲، ص‌۱۵۲ (دار التاج).
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص۳۷۵.
  7. شیخ طوسی، الإستبصار، ج‌۱، ص۴۰.
  8. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۲۳
  9. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۳۸۲: «مَا مِنْكُمْ أَحَدٌ يُصَلِّي صَلَاةً فَرِيضَةً فِي وَقْتِهَا ثُمَّ يُصَلِّي مَعَهُمْ صَلَاةً تَقِيَّةً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً فَارْغَبُوا فِي ذَلِكَ».
  10. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۴۰۷: «أَنَّهُ قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ يُصَلِّي فِي الْوَقْتِ وَ يَفْرُغُ ثُمَّ يَأْتِيهِمْ وَ يُصَلِّي مَعَهُمْ وَ هُوَ عَلَى وُضُوءٍ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً».
  11. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۴۰۷: «أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي مَسْجِدِهِ ثُمَ أَتَى مَسْجِداً مِنْ مَسَاجِدِهِمْ فَصَلَّى مَعَهُمْ خَرَجَ بِحَسَنَاتِهِمْ».
  12. مشابه این روایت را قاضی نعمان (دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۶) به نقل از امام صادق(ع) آورده است؛ به همین جهت ما بیان‌کننده حکم را امام صادق(ع) ذکر کردیم، گرچه در متن من لا یحضره الفقیه نام حضرت نیست. ابن‌شحام از یاران حضرت بوده است.
  13. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج‌۱، ص۳۸۳: «يَا زَيْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ صَلُّوا فِي مَسَاجِدِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا الْأَئِمَّةَ وَ الْمُؤَذِّنِينَ فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا كَانَ أَحْسَنَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ وَ إِذَا تَرَكْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ».
  14. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۲۵
  15. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۲۷