وقف در فقه اسلامی

مقدمه

«وقف» یعنی حبس ثروت و قراردادن منافع آن برای شخص، اشخاص، عناوین یا جهات. وقف فضیلت بسیار و پاداش فراوانی دارد. به سند صحیح از امام صادق(ع) آمده که می‌فرماید: «مرد بعد از مرگش اجری پشت سر ندارد؛ مگر به سه خصلت: صدقه‌ای که در زمان حیاتش به راه انداخته است که بعد از مرگش جاری باشد و روش هدایتی که او آن را سنت نموده باشد و بعد از مرگش مورد عمل باشد و فرزند صالحی که برایش دعا کند».[۱] نهاد حقوقی وقف در قوانین اسلامی نقش مهمی در تبدیل مالکیت‌های خصوصی به مالکیت‌های جمعی و عمومی دارد و سبب می‌شود هدف‌های اجتماعی بر سودجویی‌های شخصی برتری یابد و موجب رشد معنوی افراد و حس جمع‌گرایی و نوع دوستی شود[۲].

وقف از سنت‌های پسندیده‌ای است که در سیره امامان معصوم(ع) به‌ویژه امام علی(ع) و نیز بزرگان و علما و عامه مردم رواج داشته است؛ به طوری که بسیاری از مؤسسات علمی، فرهنگی، مذهبی و عام‌المنفعه در جهان اسلام به برکت وقف ایجاد شده‌اند. انسان می‌تواند خانه، زمین یا باغ خود را وقف مستمندان، سالخوردگان و معلولان و... کند یا ثروتش را صرف ساختن مدرسه و بیمارستان نماید. در حقیقت گستره عمل وقف بسیار وسیع و هر امر عام‌المنفعه‌ای را شامل می‌شود[۳]. نهاد وقف در تأسیس و تداوم حیات نهادها و مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر فراوانی داشته و توانسته است در دوره‌های گوناگون تاریخ، منشأ حرکت‌های مؤثری باشد. پیوستگی وقف با اسلام و به عبارتی پشتوانه‌های دینی آن سبب می‌شود مسلمانان توجه شایانی به آن بکنند. در تاریخ، مدارس علمیه مساجد، تکایا، حسینیه‌ها و حتی کاروان‌سراها، حمام‌ها و بازارچه‌های بسیاری دیده می‌شود که محصول وقف هستند.

موضوع املاک و مستغلات و رقبات موقوفه می‌تواند از سنگ‌نبشته‌ای کوچک، درختی مثمر، زمین کشاروزی، باغ میوه، قلمستان و بیشه، قنات، نهر، آب‌انبار، دکان، حمام، خانه، مسجد، حسینیه، مدرسه، بیمارستان، روستا، کارخانه تا عمارت‌های مجموعه‌های وقفی را تا بنیاد کوی و شهرهای وقفی برای تأمین مقاصد خداپسندانه را در برگیرد. بدین ترتیب وقف سیستم لازمی در تحقق برخی از ضرورت‌های دین است[۴]. به طور کلی نقش وقف در زندگی جوامع انسانی آن چنان وسیع و گسترده است که باید از آن به عنوان یک «نظام» نام برد. نظام به این عنوان که وقف تمام ابعاد و جنبه‌های گوناگون یک جامعه انسانی را شامل می‌شود و کمتر اموری از جامعه را می‌توان یافت که از پوشش نظام وقف خارج باشد[۵].

وقف گرچه از تکالیف شرعی استحبابی است، مسلمانان در دوره‌های گوناگون اهتمام جدی به انجام آن داشته‌اند و از آن در راستای منافع عمومی از جمله ساخت مدرسه، راه، کتابخانه، دانشگاه، حوزه علمیه، مسجد، حسینیه، کاروانسرا و بیمارستان استفاده می‌کردند و حتی با اختصاص برخی از این اوقاف به عنوان منابع پشتیبان‌کننده، این اماکن عام‌المنفعه را مدیریت می‌کردند[۶]. هرچند این اعمال به صورت فردی انجام می‌شد، با توجه به نهادینه شدن وقف در جوامع اسلامی و اهتمام فراگیر به آن در حقیقت وقف به نهادی پایدار در جامعه اسلامی تبدیل شده است که هیچ گاه در این هزار و اندی سال تعطیل نشده است. البته مدیریت این نهاد در دوره‌های گوناگون متفاوت بود که گاهی تحت مدیریت نهاد حکومت بود، گاه نهاد مرجعیت و زمانی هر دو در آن دخیل بوده‌اند. وقف زمینه‌ساز مؤثری در تعدیل ثروت در جامعه و عدالت توزیعی است؛ به طوری که با هدایت صائب و عالمانه آن می‌تواند عدالت را در سطوح گوناگون جامعه، از جمله آموزش، بهداشت، اشتغال و حمایت از افراد محروم تحقق بخشد. با گذری بر تاریخ اجتماعی جوامع مسلمان می‌توان این نقش وقف را به‌روشنی مشاهده کرد. بی‌گمان تحقق عدالت و برخوردار کردن محرومان از مواهب مادی و معنوی، میزان ناامنی جامعه در عرصه‌های گوناگون را کاهش می‌دهد.[۷]

منابع

پانویس

  1. سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۳، ص۱۰۹.
  2. محمدمهدی کرمی و محمد پورمند، مبانی فقهی اقتصاد اسلامی، ص۶۸.
  3. سید حسین میرمعزی، نظام اقتصادی اسلام، ص۳۹۰.
  4. محمد رضا بمانیان و پرهام بقایی و آرین امیرخانی، «رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهای شهری»، ص۶۱.
  5. محمد رضا بمانیان و پرهام بقایی و آرین امیرخانی، «رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهای شهری»، ص۶۳.
  6. سیدروح الله موسوی خمینی، البیع، ج۳، ص۱۸۱.
  7. نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۳۵۱.