محبت اهل بیت در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مهرورزی به اهل بیت (ع)

«مهر و محبت»، از عواطف زیبا و ناب انسانی است که هماره در طول تاریخ بشری توجه دانشمندان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نقش مهم این حس لطیف در روابط انسان‌ها بر جامعه‌شناسان و روان‌شناسان پوشیده نیست.

آفریدگار هستی که مهربان‌ترین مهربانان است، جهان را بر پایه مهر و محبت آفرید و حرکت و کمال انسان را بر اساس اصل مهر و محبت و رحمت استوار ساخت. خداوند متعال در آیات قرآن این ویژگی را از برجسته‌ترین ویژگی‌های انسانی معرفی می‌کند و پیامبر را رحمتی برای جهانیان می‌داند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ[۱]. پیامبر گرامی اسلام نیز مردم را به محبت و مهرورزی به اهل بیت و خاندان خود سفارش می‌کرد تا آنان با پیروی از خاندانش، از آلودگی‌ها پاک شوند و به کمال و تعالی برسند.

بدیهی است ابراز محبت به خاندان پیامبر که الگوهای هدایت و سعادت بشری هستند، از آسان‌ترین راه‌های هدایت است. کسی که به آن خاندان مهر ورزد، پیرو آنان می‌شود و آنها را الگوی زندگی خویش قرار می‌دهد و با پیروی از آنها راه کمال و سعادت می‌پوید و سرانجام هدایت می‌شود. در این صورت، هدف نهایی پیامبران که همان هدایت بشر است، تحقق می‌یابد. از این‌رو، رسول خدا (ص) می‌فرماید: «أَسَاسُ الْإِسْلاَمِ حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي‌»؛ «پایه و اساس اسلام، مهرورزی به من و خاندان من است»[۲].

در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «ایمان بنده‌ای کامل نمی‌شود مگر آنکه مرا و عترتم را از جان خویش بیشتر دوست بدارد و اهل بیتم نزد او از خاندانش محبوب‌تر و ذات من برای او، از ذات خویش محبوب‌تر باشد»[۳].

پیامبر خدا در این حدیث نورانی، کمال ایمان را مهرورزی به خاندان خویش معرفی کرده و مهر و محبت انسان به پیامبر و خاندانش را بر مهر و محبت انسان به خویشتن و خاندانش مقدم دانسته است؛ زیرا هستی انسان، طفیل هستی پیامبر اعظم (ص) و خاندان مطهر اوست. پس به شکرانه این نعمت الهی بایسته است انسان هستی خود را فدای هستی آنان کند و خود را به مهرورزی آنان ملزم کند. رسول خدا (ص) در سخن زیبایی در این باره فرموده است: «خود را بر دوستی با ما خاندان ملزم کنید؛ زیرا هر که خدای متعال را با مهر و محبت ما دیدار کند، به سبب شفاعت ما وارد بهشت شود. سوگند به خدایی که جانم در قبضه قدرت اوست، عمل هیچ بنده‌ای ارزش و سود نخواهد داشت مگر آنکه با شناخت از حق ما باشد»[۴].

به راستی، مهر و محبت به اهل بیت (ع) همان پایه‌های استوار دین است که ورود به بهشت برین را تضمین می‌کند. رسول اکرم (ص) در سخن دیگری محبت و دوستی اهل بیت‌(ع) را از ویژگی‌های مؤمنان پرهیزکار بر می‌شمارد و می‌فرماید: «ما اهل بیت را جز مؤمن پرهیزکار، دوست و جز منافق بدبخت، دشمن نمی‌دارد»[۵].

آن حضرت در روایت زیبایی، پدران و مادران را به تربیت فرزندان بر اساس محبت اهل بیت (ع) سفارش می‌کند و می‌فرماید: «فرزندانتان را با سه ویژگی تربیت کنید: محبت بر پیامبرتان، مهرورزی به خاندان او و قرآن خواندن»[۶].[۷].

پرهیز از دشمنی با اهل بیت (ع)

مسئله مهم دیگری که پیامبر خدا بر آن تأکید فراوانی داشت، پرهیز از دشمنی با اهل بیت (ع) است. آن حضرت در این باره می‌فرماید: «سوگند به آن‌که جانم در قبضه قدرت اوست، کسی ما اهل بیت را دشمن نمی‌دارد مگر آن‌که خدا وی را داخل دوزخ می‌کند».[۸].

احمد بن حنبل در کتاب فضائل به نقل از رسول خدا (ص) می‌نویسد: «مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَهُوَ مُنَافِقٌ‌»؛ «کسی که اهل بیت را دشمن بدارد، منافق است»[۹]. بی‌تردید، منافقان در بدترین جایگاه دوزخ قرار دارند؛ زیرا آنان در ظاهر، مدافع اسلام و در حقیقت، دشمن سرسخت مسلمانان بودند و همواره ضربه‌های سختی بر اسلام وارد می‌آوردند و با توطئه‌های خود از اجرای اهداف والای پیامبر اسلام جلوگیری می‌کردند. از این‌رو، شناخت آنان بسیار ضروری بود. پیامبر خدا یکی از ملاک‌های شناسایی منافقان را دشمنی با اهل بیت (ع) معرفی کرده است. حاکم نیشابوری نیز به نقل از پیامبر اعظم (ص) می‌نویسد: «اگر فردی در میان رکن و مقام روی گام‌های خود بایستد، نماز بخواند و روزه بگیرد، آن‌گاه خدای متعال را در حالی که دشمن اهل بیت محمد (ص) است، دیدار کند، وارد دوزخ خواهد شد».[۱۰].

در این روایت، رسول خدا (ص)، قبولی طاعت و عبادت فرد را به علاقه و محبت اهل بیت (ع) مشروط می‌داند. اهمیت این امر چنان است که اگر فردی بسیار عابد و مؤمن باشد، ولی در دل به اهل بیت پیامبر (ص) کینه ورزد، وارد دوزخ خواهد شد.[۱۱].

خدمت به اهل بیت

موضوع دیگری که پیامبر خدا همواره امت خود را به آن سفارش و تشویق می‌کرد، خدمت به اهل بیت (ع) و شاد کردن آنها بود. روشن است که خدمت به اهل بیت (ع)، مستلزم ارتباط با آنهاست که این ارتباط، موجب راه‌یابی انسان به شهر علم و فضیلت و بهره بردن از محضر امامان معصوم (ع) و رسیدن به کمال و سعادت خواهد بود. رسول گرامی اسلام در کلامی در این باره می‌فرماید: «هر که می‌خواهد به من متوسل شود و نزد من حقی داشته باشد که روز رستاخیز وی را شفاعت کنم، پس به اهل بیت من خدمت کند و آنها را شادمان گرداند».[۱۲].

همان‌گونه که اشاره شد، خدمت کردن به اهل بیت (ع) در حقیقت، به سود فرد خدمت‌گزار است. امامان معصوم (ع) از خدمت هر انسانی بی‌نیازند و فرشتگان الهی همواره در خدمت آنان هستند. داستان جالبی نیز در این باره نقل شده است: روزی پیامبر اکرم (ص)، ابوذر را به خانه علی (ع) فرستاد تا او را فرا بخواند. ابوذر وارد خانه شد. دید آسیاب بی‌آنکه کسی آن را به کار اندازد، در حال آرد کردن گندم‌هاست. از این ماجرا شگفت‌زده شد و آن را به حضرت رسول گزارش کرد. پیامبر خدا (ص) در پاسخ شگفتی او فرمود: «ای اباذر! آیا نمی‌دانی خدای متعال، فرشتگان جهان‌گردی در روی زمین دارد که برای یاری آل محمد (ص) گماشته شده‌اند؟».[۱۳].

همچنین در کلام زیبای دیگری می‌فرماید: «مَنْ صَنَعَ إِلَى أَهْلِ بَيْتِي يَداً کافأْتُهُ عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ «هر کس کاری برای اهل بیت من انجام دهد، روز رستاخیز آن را تلافی خواهم کرد»[۱۴].[۱۵].

محبت به اهل بیت

پیوند قلبی و ارتباط درونی با بزرگان دین و شخصیت‌های الهی، اشباع کننده انگیزه کمال جویی و الگوپذیری در انسان است. کسانی که دلی مالامال از عشق به اهل بیت (ع) و اسوه‌های دینی دارند، در برابر امواج فساد و گرایش‌های منفی، مقاوم ترند. محبت و عشق به اهل بیت (ع) باید از مراحل ساده و عاطفی آغاز شود و در مراحل بعدی با بصیرت و شناخت بیشتری نهادینه گردد. هرچه محبت و دل‌باختگی و پیوندهای قلبی بیشتر باشد، هم رنگی و همراهی و هم دلی نیز بیشتر خواهد شد. انسان معمولاً شیفته کسی یا چیزی می‌شود که گره از کار او بگشاید و اهل بیت (ع) چون از مقربان درگاه الهی‌اند، می‌توانند شفیعان خوبی برای گره گشایی باشند. چنان که شیعیان از رهگذر توسل به این پاکان، بسیاری از نیازهای خود را برطرف کرده‌اند.

اهل بیت (ع) از نظر علم، زهد، قدرت، فصاحت و بلاغت، شجاعت و سخاوت، عبادت و عرفان، زیبایی و جمال، مردانگی و گذشت و احسان، صبر و مقاومت از همه انسان‌ها برتر و بالاترند. انسان‌های دوست دار اهل بیت (ع) می‌کوشند عشق صادقانه خود را با هم رنگی و هماهنگی با اهل بیت (ع) همراه سازند. آنان باید کاری کنند که خوشایند اهل بیت (ع) باشد و چنان رفتار کنند که مطلوب آنان باشد و راهی را بروند که آنان نشان داده‌اند. پیامبر اکرم (ص) در سفارشی به دوست داشتن اهل بیت (ع) می‌فرماید: «أَثْبَتُكُمْ قَدَماً عَلَى الصِّرَاطِ أَشَدُّكُمْ حُبّاً لِأَهْلِ بَيْتِي»[۱۶]؛ ثابت‌قدم‌ترین شما بر صراط، کسی است که محبتش به اهل بیت من بیشتر باشد.[۱۷]

منابع

پانویس

  1. «و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
  2. علاءالدین علی متقی بن حسام الدین هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۵.
  3. «لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَکُونُ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ‌یَکُونُ أَهْلِي أَحَبَّ مِنْ أَهْلِهِ وَ تَکُونُ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ»؛ شیخ صدوق، امالی، ص۲۷۴، ح۹؛ شیخ مؤمن بن حسن شبلنجی، نور الأبصار، ص۱۲۶؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ص۳۶۳.
  4. «الْزَمُوا مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِنَّهُ مَنْ لَقِيَ اللَّهَ وَ هُوَ يَوَدُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِنَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنَا» شیخ مفید، امالی، ص۱۳، ح۱؛ نک: مرعشی شوشتری، احقاق الحق، ج۹، ص۴۲۸؛ ج۱۸، ص۴۶۴ و ۵۰۱؛ ینابیع الموده، ص۴۶۵.
  5. «لَا يُحِبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَ لَا يُبْغِضُنَا إِلَّا مُنَافِقٌ شَقِيٌّ»؛ محب الدین طبری، ذخائر العقبی، ص۱۸؛ صواعق المحرقه، ج۲، ص۵۰۰.
  6. «أَدِّبُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَى ثَلَاثِ خَصَالٍ: حُبِّ نَبِيِّكُمْ، وَ حُبِّ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ قِرَائَةِ الْقُرْآنِ‌» کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۵۶، ح۴۵۴۰۹.
  7. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم ص ۱۶.
  8. «وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُبْغِضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَحَدٌ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ النَّارُ»؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۶۲، ح۴۷۱۷؛ در المنثور، ج۵، ص۷۰۲؛ ینابیع المودة، ص۳۶۵.
  9. فضایل احمد، ح۱۱۲۶؛ نک: ذخائر العقبی، ص۱۸؛ در المنثور، ج۶، ص۷؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۷۲، ح۳۰۵؛ کنز العمال، ج۱۳، ص۱۰۶، ح۳۶۳۴۶.
  10. «وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَفَّ قَدَمَيْهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ (أَيْ جَمَعَ قَدَمَیْهِ) فَصَلَّی وَ صَامَ ثُمَّ لَقِيَ اللهَ وَ هُوَ مُبْغِضٌ لِأَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ (ص) دَخَلَ النَّارَ»؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۶۱، ح۴۷۱۲؛ شیخ طوسی، امالی، ص۶۳۳، ح۱۳۰۳؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۴۲، ح۳۳۹۱۰.
  11. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم ص ۱۸.
  12. «مَنْ أَرَادَ التَّوَسُّلَ إِلَيَّ وَ أَنْ يَكُونَ لَهُ عِنْدِي يَدٌ أَشْفَعُ لَهُ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَلْيَصِلْ أَهْلَ بَيْتِي وَ يُدْخِلِ السُّرُورَ عَلَيْهِمْ»؛ امالی شیخ صدوق، ص۳۱۰ و ۴۲۳، ح۹۴۷؛ احقاق الحق، ج۹، ص۴۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۲۷، ح۱؛ ینابیع المودة، ص۳۶۷.
  13. «یَا أَبَاذَرٍّ! أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً سَيَّاحِينَ فِي الْأَرْضِ قَدْ وُکِّلُوا بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ احقاق الحق، ج۸، ص۷۰۷؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۹، ح۳۴؛ ینابیع المودة، ص۳۶۷؛ سید مرتضی حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسه، ج۲، ص۱۲۴.
  14. کنز العمال، ج۱۲، ص۹۵، ح۳۴۱۵۲؛ ینابیع الموده، ص۳۷۰.
  15. رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم ص ۲۰.
  16. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ج۷، ص۳۰۶۶.
  17. حسینی‌نیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۲۳.