نظام اخلاقی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

نظام اخلاقی اسلام یک نظام فردی و درونی محض نیست، اگرچه کانون اصلی آن در باطن و درون انسان جا دارد؛ ولی ابعادش به کل جهان و جامعه بشری گسترده می‌شود. بر اساس معنویت اسلامی همه در برابر جامعه مسئول‌اند، اما «انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، کشور خود و زندگی خود، تحول ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند» و در خود «تحول درونی» به وجود آورد[۱]؛ زیرا خودسازی و تحول درونی دو پیامد مهم و سازنده دارد. نخست اینکه تحول درونی، راهنما و «واعظی در درون» انسان را بیدار می‌کند و در نتیجه او را نسبت به تعالیم و تربیت‌های اولیای خدا نرم و پذیرا می‌سازد[۲]. به این ترتیب معنویت «مایه اصلی رشد اخلاقی» به حساب می‌آید[۳]. دوم اینکه با معنویت و توکل و توجه به خدا دل‌ها «مستحکم و قوی» و «ساخت درونی محکم» می‌شود، در نتیجه می‌تواند به میدان «دیگرسازی» و «جهان سازی» وارد شود[۴].

در صورتی که نگاه‌مان را از ابعاد گسترده نظام اخلاقی اسلام به هسته مرکزی آن متمرکز کنیم، خواهیم دید که خودسازی به عنوان محور معنویت فردی، دارای ابعاد گوناگونی است، که خودسازی اخلاقی تنها یکی از جنبه‌های آن را تشکیل می‌دهد. الف) «خودسازی از لحاظ علمی و فکری»، ب) «خودسازی از لحاظ نیروی جسمانی»، ج) «خودسازی از لحاظ اصلاح اخلاقی»، د) خودسازی از لحاظ معرفت دینی و عمل دینی»، ه) «خودسازی از لحاظ کسب تجربه برای ساختن این کشور»[۵]. رابطه ابعاد گوناگون خودسازی با معنویت در ادامه این نوشته روشن خواهد شد، اما باید توجه داشت که «اولین و مهم‌ترین قدم خودسازی» این است که خود را با «نظر انتقادی» نگاه کنیم[۶] و با دقت خطاها و گناهان خود را ردیابی کنیم و انگیزه‌ها ریشه‌های آن را از بین ببریم، تا روح و قلب در ارتباط نزدیک با خداوند و روحانیت و نورانیت قرار بگیرد. در مقابل معنویت و پیوند با خداوند، گناه است که «روح را از روحانیت می‌اندازد» و «معنویت را در انسان ضعیف می‌کند. از سوی دیگر در صحنه مبارزات اجتماعی و حرکت‌های جامعه ساز «انسان را از پا در می‌آورد»[۷]. در حقیقت ترس از مبارزه نتیجه دوری از خداست[۸]. همان طور که سستی و تنبلی در مجاهدت به علت ضعف معنوی است[۹].[۱۰]

ضرورت تدوین نظام اخلاقی

نظام اخلاقی، مجموعه‌ای است از مبانی، اصول، روش‌ها که با تعامل و به‌هم پیوستگی کامل در راستای دستیابی به ارزش‌ها و مقاصد اخلاقی بر مبنای نگرش اسلامی عمل می‌نمایند. به عبارت دیگر می‌توان نظام اخلاقی را مجموعه هدفمند و مرتبط از گزاره‌های انشایی و اخلاقی دانست که موضوع این آموزه‌ها، صفات یا افعال جوارحی و جوانحی اختیاری نیک و بد انسان است که به تحقق کمال انسانی کمک می‌کند (صفات نیک) یا به خطر می‌اندازد (صفات بد). نظام اخلاقی اسلام، نظامی فراگیر، عام و شامل است که تمامی ارتباطات مناسب و مفید با خدا، خلق، خود، خانواده، جامعه و حتی روابط بین الملل را در برمی‌گیرد. در این نظام هیچ مسأله‌ای خارج از ارزش‌های اخلاقی نمی‌ماند[۱۱]. رهبری نیز اخلاق را حالات و کیفیاتی تعریف می‌کند که در روح او و اندیشه او وجود دارد و به عمل انسان شکل دهد[۱۲]. ایشان با تفکیک علم اخلاق و اخلاق از هم به تعیین مراد خود از اخلاق در مباحث نظام اخلاقی پرداخته و خطاب به عناصر اصلی و مؤثر پیشرفت اخلاق در جامعه یعنی معلمان و سیاست‌گذاران، توجه به موعظه و نصیحت از یک طرف و استفاده از زمینه و ظرفیت‌های قانونی برای ایجاد خلقیات اسلامی در جامعه و توسعه و ترویج آن از طرف دیگر را مورد تأکید قرار دهند و معتقدند؛ اخلاق علم نیست که کسی بگوید و یاد بگیرد، اخلاق عمل قائم به جسم نیست که انسان جسم خودش را وادار کند به یک عملی، اخلاق قائم به نفس انسان است، کیفیت نفسانی است، عمل نفسانی است و این دشوارترین کارهاست[۱۳].

اخلاق، یکی از ابعاد سه‌گانه دین و هدف اساسی بعثت رسول گرامی اسلام معرفی شده است؛ «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌» تلاش برای تهذیب و تزکیه مردمان و آراستگی آنان به صفات و فضائل اخلاقی و معنوی از اصلی‌ترین وظایف انبیاء و اولیاء خدا و حاکمان و رهبران دینی است. قانون اساسی یکی از اصلی‌ترین وظائف و اهداف نظام اسلامی و حکومت دینی را توسعه اخلاق و معنویت در جامعه می‌داند[۱۴] و نقش و وظیفه راهبری و سیاست‌گذاری کلان در راستای دستیابی به اهداف نظام اسلامی را بر عهده ولی فقیه قرار داده است[۱۵]. از سوی دیگر مقام معظم رهبری، حقیقت و مقصد اصلی دین را تهذیب اخلاق جامعه و تصحیح فرهنگ آن می‌داند و بدون دستیابی به این تحول عمیق، حاکمیت دین و حکومت دین را بی‌معنا بلکه دروغ می‌پندارند[۱۶]. بر این اساس آشنایی با ابعاد و زوایای فکری ایشان و نگاه و نگرش ایشان در حوزه اخلاق می‌تواند امری راهگشا جهت تدوین سیاست‌های کلان و کلی جهت دستیابی به الگوی پیشرفت اخلاق در جامعه اسلامی باشد. اخلاق وجهه همت پیامبران و انگیزه بعثت آنان است، عامل قوام و اعتلای ملت‌ها و استمرار و استحکام حکومت‌ها و نشاط مادی و معنوی جوامع می‌باشد. تلاش و برنامه‌ریزی در جهت فضیلت‌مندی جامعه و تخلق به فضائل والای اخلاقی، از اولویت‌های اصلی و اصیل حکومت‌ها به ویژه دینی و اسلامی است. از سوی دیگر قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران در بند ۱ اصل سوم؛ حکومت را موظف به ایجاد زمینه رشد و توسعه اخلاقی نموده است و مرجع اصلی برای تعیین سیاست‌های کلان و کلی را ولی فقیه دانسته است. بر همین اساس شناخت ابعاد و زوایای فکری رهبری در حوزه مباحث اخلاقی و یافتن نظام فکری ایشان در اخلاق بر مبنای سخنان و آثارشان می‌تواند امکان تدوین سیاست‌های کلان و کلی در این عرصه را فراهم آورد این مسأله از اهداف این پژوهش است.[۱۷]

منابع

پانویس

  1. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۱/۱۳۷۷.
  2. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۸/۱۳۷۰.
  3. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.
  4. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۲/۱۳۷۰.
  5. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۱/۱۰/۱۳۷۰.
  6. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۵/۹/۱۳۸۰.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۵.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۱۲/۱۳۷۱.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۶۸.
  10. مظاهری‌سیف، حمید رضا، مقاله «نظام معنویت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۳۸۶.
  11. مصباح یزدی، محمد تقی، نقد و بررسی مکاتب، ص۳۵۲.
  12. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، درس اخلاق، ۲۵/۴/۱۳۶۱.
  13. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با طلاب عازم جبهه ۲۹/۸/۱۳۶۶.
  14. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
  15. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
  16. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۸/۴/۱۳۶۴.
  17. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص۴۰۹.