احمد بن ابی‌عبدالله برقی در رجال و تراجم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

احمد بن ابی عبدالله برقی[۱] هشت بار در سند روایات تفسیر کنز الدقائق[۲]، و به نقل از کتب علل الشرائع، معانی الأخبار، کمال الدین، خصال، الکافی و امالی شیخ طوسی واقع شده است؛ از جمله: «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ وَ غَيْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ مِنْ زَوْجَةٍ فَقَالَ لَا. فَقَالَ أَبِي (ع): وَ مَا أُحِبُّ أَنَّ لِيَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ أَنِّي بِتُ لَيْلَةً وَ لَيْسَتْ لِي زَوْجَةٌ ثُمَّ قَالَ الرَّكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ رَجُلٍ أَعْزَبَ يَقُومُ لَيْلَهُ وَ يَصُومُ نَهَارَهُ ثُمَّ أَعْطَاهُ أَبِي سَبْعَةَ دَنَانِيرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ تَزَوَّجْ بِهَذِهِ. ثُمَّ قَالَ أَبِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ»[۳].[۴]

احمد برقی

احمد البرقی[۵] تنها در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از تفسیر قمی آمده است:

«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ الْبَرْقِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ يَحْضُرِ الْمَسَاكِينُ وَ هُوَ يَحْصُدُ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ»[۶].

این عنوان، مصحّف "احمد، عن البرقي" است، چنان که در وسائل الشیعة و بحارالأنوار این گونه است[۷]؛ و مراد از «احمد»، «احمد بن محمد بن عیسی الأشعری» و مراد از «البرقی»، «محمد بن خالد البرقی» است به قرینه سایر روایات؛ زیرا محمد بن خالد برقی روایات فراوانی از سعد بن سعد نقل کرده که راوی از محمد بن خالد در بسیاری از آنها، احمد بن محمد بن عیسی است[۸]، و مؤید آن طریق نجاشی و شیخ طوسی به کتاب سعد بن سعد است[۹].

آیة الله سید ابوالقاسم خویی نیز روایت احمد البرقی از سعد بن سعد را صحیح ندانسته و دو دلیل برای آن ذکر کرده است؛ نخست آن که، روایت احمد برقی از سعد بن سعد، در منابع حدیثی یا کتب رجالی، مسلم و ثابت نگشته است. و دوم آن که، راوی کتاب سعد بن سعد، محمد بن خالد برقی است، نه پسرش احمد[۱۰].[۱۱]

احمد بن خالد

احمد بن خالد در سند سه[۱۲] روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از کتاب الکافی و تأویل الآیات الظاهرة قرار گرفته است؛ از جمله:

«و في أصول الكافي: عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن خالد، عن شريف بن سابق، عن المفضّل بن أبي قرّة، عن أبي عبد اللَّه (ع) قال: قال رسول اللَّه (ص): خير وقت دعوتم اللَّه فيه الأسحار. و تلا هذه الآية في قول يعقوب (ع): سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي[۱۳] و قال: أخّرهم إلى السّحر»[۱۴].

احمد بن محمد برقی

احمد بن محمد البرقی[۱۵] در یازده سند تفسیر کنز الدقائق به نقل از کتب الکافی، تأویل الآیات الظاهرة و توحید شیخ صدوق واقع شده است:

«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ الْجَاثَلِيقُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَيْنَ هُوَ؟ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) هُوَ هَاهُنَا وَ هَاهُنَا وَ فَوْقُ وَ تَحْتُ وَ مُحِيطٌ بِنَا وَ مَعَنَا وَ هُوَ قَوْلُهُ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا[۱۶]» و الحدیث طویل. اخذت منه موضع الحاجة[۱۷].

مقصود از راوی، «احمد بن محمد بن خالد البرقی» است.[۱۸]

احمد بن محمد بن خالد

احمد بن محمد بن خالد[۱۹] در سند بیش از صد روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از کتب الکافی، تهذیب الأحکام، تأویل الآیات الظاهرة و... وارد شده است، برای نمونه: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ[۲۰] فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِهِ»[۲۱].[۲۲]

شرح حال راوی

احمد بن محمد بن خالد از راویان معروف و بنام امامی است که در اسناد بسیاری از روایات واقع گردیده و با عناوین مختلفی مانند: ابن خالد البرقی، ابن البرقی، احمد بن البرقی، ابن خالد، البرقی، احمد بن محمد ابی‌عبدالله، احمد بن محمد بن ابی‌عبدالله، احمد بن محمد بن ابی‌عبدالله البرقی، احمد بن محمد بن خالد البرقی، احمد البرقی، البرقی احمد بن ابی‌عبدالله، احمد بن ابی‌عبدالله البرقی، احمد بن ابی‌عبدالله، احمد بن محمد البرقی[۲۳]، احمد بن محمد[۲۴] و احمد[۲۵] حدیث نقل کرده است.

خاندان برقی در اصل کوفی بودند که به شهر مقدس قم هجرت کردند؛ زیرا جد سوم برقی «محمد بن علی» در قیام زید بن علی(ع) حضور داشته است که پس از شکست قیام زید و به شهادت رسیدنش به دست والی عراق دستگیر و زندانی و سپس به شهادت می‌رسد، بدان جهت، جد دوم برقی «عبدالرحمن» به همراه فرزندش (خالد جد اول برقی) که کودکی بیش نبود، به یکی از روستاهای قم به نام برقرود هجرت می‌کند و در آنجا ساکن می‌گردد و احمد بن محمد بن خالد برقی در این روستا به دنیا می‌آید[۲۶].

برقی در علوم مختلفی مانند فقه، حدیث، رجال، تفسیر و علوم قرآن، تاریخ و سیره، انساب، نجوم، لغت، ادبیات عرب و... صاحب نظر بوده و ده‌ها اثر علمی در موضوعاتی گوناگون، از جمله در حوزه قرآن مانند کتاب ثواب القرآن، کتاب فضل القرآن و کتاب التأویل، از خود به یادگار گذاشته است.

حموی صاحب معجم البلدان آثار علمی برقی را بیش از ۱۰۰ کتاب دانسته است[۲۷].

نجاشی ۹۴ کتاب او را معرفی کرده[۲۸] و شیخ طوسی نام ۹۹ اثر وی را در فهرست خویش ذکر کرده است[۲۹].

ایشان در علم نجوم نیز صاحب نظر بوده است، بدان جهت سید بن طاووس وی را از دانشمندان منجم شیعه نام برده است[۳۰].

رجالیان سنی نیز با تعبیرهای مختلف و عبارت‌های گوناگون به جایگاه علمی برقی اعتراف کردند.

ابن حجر عسقلانی: "من كبار الرافضة؛ له تصانيف جمة ادبية"[۳۱].

صاحب توضیح المشتبه: "عالم الشيعة أبوجعفر أحمد بن محمد بن خالد البرقي وله تصانيف في الرفض"[۳۲].

حموی: "أحد رواة اللغة والشعر وأعلم أهل قم بنسب الأشعريين"[۳۳].[۳۴]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت راوی اطلاعی در دست نیست؛ ولی تاریخ وفات وی را نجاشی سال ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق ثبت کرده است[۳۵].

شیخ طوسی و برقی او را در اصحاب، امام جواد و امام هادی(ع) ذکر کرده‌اند [۳۶] و آیت الله بروجردی وی را از طبقه هفتم راویان شمرده است[۳۷].[۳۸]

روایت از امام رضا(ع)

آیت الله خویی[۳۹] و به دنبال ایشان مرحوم نمازی احمد برقی را از راویان امام رضا(ع) دانسته و به سندی از کتاب کافی استدلال کرده‌اند: "أحمد بن محمد و محمد بن يحيي عن محمد بن الحسن عن محمد بن عيسى عن أحمد بن أبي عبدالله عن أبي الحسن الرضا(ع) قال: سألته عن ذي الفقار سيف رسول الله(ص) من أين هو؟ قال:...[۴۰].[۴۱]

تحقیق: این روایت در کتب بصائر الدرجات، عیون أخبار الرضا(ع) و امالی شیخ صدوق نقل گردیده و نام راوی به جای «احمد بن أبی عبدالله»، «احمد بن عبدالله» ثبت شده [۴۲] و همین عنوان صحیح است، به قرینه روایت محمد بن عیسی از وی و مراد از احمد بن عبدالله، احمد بن عبدالله بن خانبة الکرخی است که از اصحاب امام رضا(ع)[۴۳] شمرده شده و مکاتباتی با آن حضرت(ع) داشته است.

نجاشی: "محمد بن أحمد بن عبدالله بن مهران بن خانبة الکرخي أبوجعفر؛ لوالده أحمد بن عبدالله مکاتبة إلى الرضا(ع)"[۴۴] بنابراین مراد از احمد بن ابی عبدالله در سند روایت، برقی نیست، بلکه احمد بن عبدالله بن خانبه است.[۴۵]

استادان و شاگردان راوی

روایات بسیار فراوانی از راوی در کتب حدیثی شیعه، به ویژه در کتب اربعه نقل شده و از اسناد این روایات برداشت می‌شود که وی استادان و شاگردان بسیاری داشته است؛ برای نمونه: محمد بن علی، احمد بن محمد بن ابی‌نصر، محمد بن خالد (پدرش)، عثمان بن عیسی، یحیی بن ابراهیم، محمد بن سنان، علی بن نعمان، نوح بن شعیب، حسن بن ظریف، عبدالرحمن بن ابی‌نجران، اسماعیل بن مهران، عبدالله بن محمد نهیکی، محمد بن اسماعیل بن بزیعهه، ابو جنادة حصین بن مخارق بن عبدالرحمن، ابراهیم بن محمد ثقفی، علی بن حکم، حسن بن محبوب، سعدان بن مسلم، محمد بن عیسی، عبدالرحمن بن حماد، یحیی بن ابراهیم بن ابی‌بلاد، محمد بن حسن بن شمون، جامورانی، یعقوب بن یزید، ابن فضال، جهم بن حکم مدائنی، قاسم بن عروة و ایمن بن محرز[۴۶].

برخی شاگردان وی:

ابراهیم بن هاشم قمی، سعد بن عبدالله، ابوعبدالله جعفر بن محمد بجلی، علی بن ابراهیم بن هاشم، علی بن محمد بن عبدالرحمن، علی بن محمد بن عبدالله، علی بن محمد بن بندار، احمد بن القاسم، محمد بن یحیی عطار[۴۷]، محمد بن جعفر، عبیدالله بن موسی علوی[۴۸]، عبدالله بن جعفر حمیری، احمد بن ادریس اشعری، علی بن حسین سعد آبادی، محمد بن ابی قاسم، علی بن محمد بن ماجیلویه[۴۹]، حسن بن متیل، محمد بن حسن صفار و محمد بن علی بن محبوب[۵۰].[۵۱]

جایگاه حدیثی راوی

رجالیان بزرگ در کتب رجالی‌شان درباره جایگاه حدیثی راوی نظر داده‌اند:

نجاشی: "كان ثقة في نفسه يروي عن الضعفاء واعتمد المراسيل"[۵۲].

شیخ طوسی: "كان ثقة في نفسه غير أنه أكثر الرواية عن الضعفاء واعتمد المراسيل"[۵۳].

ابن غضائری: "طعن القميون عليه وليس الطعن فيه. إنما الطعن في من يروي عنه فإنه كان لا يبالي عمن يأخذ على طريقة أهل الأخبار[۵۴]. وكان أحمد بن محمد بن عيسى أبعده عن قم ثم أعاده إليها و اعتذر إليه [۵۵]؛ (و قال:) وجدت كتاباً فيه وساطة بين أحمد بن محمد بن عيسى و أحمد بن محمد بن خالد لما توفى مشى أحمد بن محمد بن عيسى في جنازته حافياً حاسراً ليبرئ نفسه مما قذفه به[۵۶].

علامه حلی بعد از نقل عبارت شیخ طوسی و ابن غضائری با تعبیر "وعندي أن روايته مقبولة" به صحت روایات وی حکم داده است.

ابن داود نام راوی را سه بار ذکر کرده است: در باب ممدوحین، در باب ضعفاء و در باب "فصل فيمن قيل إنه ثقة لكنه يروى عن الضعفاء" و سرانجام، وثاقت وی را تقویت کرده و نوشته است: "ويقوى عندي ثقته"[۵۷].

بزرگان رجالی بعدی نیز به وثاقت وی تصریح کرده‌اند؛ مانند مجلسی، بحرانی، طریحی، کاظمی، قهپایی، اردبیلی (صاحب جامع الرواة)، مامقانی[۵۸].

افزون بر این، اجلالی از روات، مانند محمد بن حسن صفار، سعد بن عبدالله اشعری، محمد بن علی بن محبوب اشعری، حسن بن متیل دقاق، علی بن ابراهیم بن هاشم، ابراهیم بن هاشم، احمد بن ادریس اشعری، محمد بن حسن بن ولید، محمد بن احمد بن یحیی اشعری و... از ایشان روایت کرده‌اند که نشانه اعتمادشان به احمد بن محمد بن خالد است.

جمله "يروي عن الضعفاء ويعتمد على المراسيل" در عبارت شیخ طوسی و نجاشی پس از تصریح به وثاقت احمد بن محمد بن خالد دیده می‌شود؛ ولی دلالت بر قدح و ذم وی ندارد؛ زیرا با تصریح به وثاقت منافات دارد، بلکه به منهج حدیثی أحمد بن محمد بن خالد در نقل روایت اشاره دارد و مقصود بزرگان از این عبارت، فهماندن این نکته است که بر اثر حسن ظن به برقی، به احادیث مرسل، یا احادیثی که وی از راویان ضعیف نقل کرده، اعتماد نکنند، بلکه با دقت و تأملی بیشتر و با احتیاط به این دسته از روایات وی بنگرند.[۵۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: الرجال (إبن غضائری)، ص۱۲۲، ش۲۰۷.
  2. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۵۷ و ۲۰۴، ج۵، ص۶۲ و ۴۲۲؛ ج۷، ص۴۰۸ و ۵۰۴؛ ج۸، ص۴۵۳؛ ج۹، ص۲۹۰.
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۹، ص۲۹۰ - ۲۹۱، به نقل از: الکافی، ج۵، ص۳۲۹، ح۶.
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۵۴-۵۵.
  5. مراد از «احمد البرقی» که در بعضی اسناد واقع شده، «احمد بن محمد بن خالد البرقی» است، ولی در این سند تصحیف شده و صحیح آن «أحمد، عن البرقی» است.
  6. تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۴۶۱، به نقل از: تفسیر القمی، ج۱، ص۲۱۸.
  7. "عنه، عن أحمد، عن البرقی، عن سعد بن سعد"؛ وسائل الشیعة، ج۹، ص۱۹۷، ح۱۱۸۲۳؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۹۴، ح۴.
  8. ر. ک: الکافی، ج۳، ص۷۴، ح۱۷ و ۵۱۴، ح۵؛ ج۶، ص۳۹، ح۱؛ تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۹، ح۴۱۳؛ الاستبصار، ج۱، ص۳۸۰، ح۱۴۳۹، ج۲، ص۱۸۶، ح۶۲۴؛ و....
  9. ... أحمد بن إدریس عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن خالد البرقی، عنه (أی عن سعد بن سعد)؛ رجال النجاشی، ص۱۷۹، ش۴۷۰؛ ... عن ابن بطة عن أحمد بن محمد بن عیسی عن البرقی عن سعد؛ الفهرست (طوسی)، ص۱۳۶، ش۳۱۹. یادآوری می‌شود که در بعضی اسناد «احمد بن محمد بن خالد البرقی» بدون واسطه از سعد بن سعد روایت کرده است، ولی در این موارد نیز تصحیف واقع شده است؛ زیرا همان چند روایت در سایر منابع حدیثی تکرار شده، اما سندی که در آنها ثبت شده، بدین صورت است: «أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد»؛ از جمله:
    1. الکافی، ج۶، ص۵۱، ح۱: محمد بن یحیی عن أحمد بن محمد بن خالد عن سعد بن سعد الأشعری...؛ این سند در وسائل الشیعة (ج۲۱، ص۴۸۶، ح۲۷۶۶۰) به نقل از کافی چنین است: عن أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد الأشعری...
    2. تهذیب الأحکام، ج۶، ص۲۶۱، ح۶۹۳: أحمد بن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد عن...؛ این سند در الکافی (ج۵، ص۴۱۳، ح۱) چنین است: ... أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد....
    3. تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۴۷، ح۱۷۸۸: عن أحمد بن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد...؛ این سند در الکافی (ج۶، ص۳۹، ح۱) چنین است: أحمد بن محمد بن عیسی، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد....
    4. تهذیب الأحکام، ج۸، ص۴۳، ح۱۳۰: أحمد بن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد...؛ این سند در الکافی (ج۶، ص۷۴، ح۲) چنین است: عن أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد....
  10. ر. ک: معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۶۰، ش۸۶۱؛ ج۹، ص۶۷ - ۶۸، ش۵۰۴۳؛ ج۱۹، ص۲۵، ش۱۲۰۰۵.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص۹۰-۹۲.
  12. تفسیر کنز الدقائق، ج۶، ص۳۷۸، ج۸، ص۱۹۶؛ ج۱۲، ص۴۷۳. در دو سند اول، مراد از احمد بن خالد، احمد بن محمد بن خالد البرقی است، ولی در سند سوم احمد بن خالد، مصحف محمد بن خالد است.
  13. «گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش می‌خواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره یوسف، آیه ۹۸.
  14. تفسیر کنز الدقائق، ج۶، ص۳۷۸، به نقل از: الکافی، ج۲، ص۴۷۷، ح۶.
  15. ر.ک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۲۴، ش۱۴۸۲؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۲، ش۷۹۲.
  16. «آیا در نیافته‌ای که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند؛ هیچ رازگویی میان سه نفر رخ نمی‌دهد مگر که او چهارمین آنهاست و نه میان پنج تن مگر که او ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر از آن مگر که او هر جا باشند با آنهاست سپس آنان را از» سوره مجادله، آیه ۷.
  17. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۱۳۰، به نقل از: الکافی، ج۱، ص۱۳۰ - ۱۳۹، ح۱.
  18. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۵۰۶-۵۰۷.
  19. ر.ک: أ. منابع شیعی: الرجال (ابن غضائری)، ص۳۹، ش۱۰؛ رجال النجاشی، ص۷۶، ش۱۸۲؛ رجال الطوسی، ص۳۷۳، ش۵۵۲۱؛ الفهرست (طوسی)، ص۵۱، ش۶۵؛ الرجال (ابن داود)، ص۴۰ (۱۱۹)، ۴۲۱ (ش ۳۶) و ۵۴۹؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۴، ش۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۱۵۴، ش۳۱۱؛ جامع الرواه، ج۱، ص۶۳؛ إکلیل المنهج، ص۱۲۱، ش۱۱۰؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۷۴، الفوائد الرجالیه (بحرالعلوم)، ج۱، ص۳۳۸ - ۳۴۳، ج۴، ص۱۵۶، ش۳۳؛ الفوائد الرجالیه (کجوری)، ص۱۰۷؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۲۵، ش۱۳۷۲؛ شعب المقال، ص۴۸، ش۵۴؛ تنقیح المقال، ج۷، ص۲۷۳، ش۱۴۶۳؛ أعیان الشیعه، ج۳، ص۱۰۵، ش۳۴۸؛ الکنی والألقاب، ج۲، ص۷۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۳۳، ش۱۵۲۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۴۹، ش۸۶۰ - ۸۶۱؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۵۹۰، ش۵۳۲. ب. منابع سنی: توضیح المشتبه، ج۱، ص۴۶۲ - ۴۶۳؛ لسان المیزان، ج۱، ص۲۶۲، ش۸۱۳؛ الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۵۵؛ معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ الأعلام، ج۱، ص۲۰۵؛ معجم المؤلفین، ج۲، ص۹۷.
  20. در الکافی التفکر آمده است.
  21. تفسیر کنز الدقائق، ج۱، ص۲۳۹ به نقل از الکافی، ج۲، ص۵۵، ح۳.
  22. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۲۸-۲۹.
  23. ر.ک: علل الشرائع، ج۱، ص۹۶، ح۶؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۱۴، ح۶۰۷۹، ج۱۴، ص۴۰۷، ح۱۹۴۷۳، ج۱۵، ص۱۹۰ (ح ۲۰۲۴۶) و ۲۴۷ (ح ۲۰۴۰۷)، الکافی، ج۲، ص۶۶۰، ح۲، ج۳، ص۱۷۱، ح۲، ج۶، ص۲۲۴، ح۱، ج۸، ص۲۰۵، ح۲۴۹؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳۴ (ح ۹۱) و ۳۳۲ (ح ۹۷۴)، ج۹، ص۸۰، ح۳۴۲؛ المحاسن، ج۱، ص۱۳۱ (ح۱) و ۲۳۰ (ح۱۷۴)؛ کامل الزیارات، ص۴۹، ح۱۴.
  24. ر.ک: بصائر الدرجات، ج۱، ص۱، ح۲.
  25. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۳۶۸، ح۳ - ۴.
  26. ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۵۱، ش۶۵؛ رجال النجاشی، ص۷۶، ش۱۸۲؛ الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۵۵.
  27. "و لأحمد بن أبي عبدالله هذا تصانيف على مذهب الإمامية وكتاب في السير تقارب تصانيفه أن تبلغ مائة تصنيف، ذكرته في كتاب الأدباء"؛ (معجم الأدباء، ج۳، ص۱۰۳، ش۲۳) و ذکرت تصانیف. (معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۹ - ۳۹۰).
  28. ر.ک: رجال النجاشی، ص۷۶ - ۷۷، ش۱۸۲.
  29. ر.ک: الفهرست (طوسی)، ص۵۳، ش۶۵.
  30. علامه بحرالعلوم: "فائدة: في رجال كتاب النجوم للسيد الجليل علي بن طاووس،... و علماء المنجمين من الشيعة أحمد بن محمد بن خالد البرقي". (الفوائد الرجالیه (سید بحرالعلوم)، ج۴، ص۱۵۰، ش۲۸)
  31. لسان المیزان، ج۱، ص۲۶۲، ش۸۱۳.
  32. توضیح المشتبه، ج۱، ص۴۶۲ - ۴۶۳.
  33. معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۹ - ۳۹۰؛ معجم الأدباء، ج۳، ص۱۰۳، ش۲۳.
  34. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۲۹-۳۱.
  35. ر.ک: رجال النجاشی، ص۷۷، ش۱۸۲.
  36. رجال الطوسی، ص۳۷۳ (ش۵۵۲۱) و ۳۸۳ (ش ۵۶۴۵)؛ رجال البرقی، ص۵۷ و ۵۹.
  37. الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الکافی)، ص۴۲ و ۵۲.
  38. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۳۱.
  39. ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۲، ص۳۱، ش۴۱۳؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۵۰، ش۶۷۳.
  40. الکافی، ج۱، ص۲۳۴، ح۵.
  41. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۳۲.
  42. ر.ک: بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۸۰، ح۲۱؛ الأمالی (صدوق)، ص۲۸۹، ح۱۰؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۵۰، ح۱۹۵.
  43. ر.ک: رجال البرقی، ص۵۵.
  44. رجال النجاشی، ص۳۴۶، ش۹۳۵.
  45. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۳۲-۳۳.
  46. تفسیر کنز الدقائق، ج۱، ص۳۶ و ۲۳۹، ج۲، ص۱۸۸، ۲۲۳، ۳۳۷، ۴۰۰ و ۴۶۷ - ۴۶۸، ج۳، ص۵۱، ۱۲۰، ۱۴۸، ۲۲۰، ۲۲۲، ۳۵۰، ۴۵۵، ۴۸۸ و ۴۹۲، ج۴، ص۶۹، ج۵، ص۵۳۲ و ۵۵۹، ج۶، ص۲۰۹ و ۳۲۸، ج۷، ص۲۲۸، ۴۵۷، ج۹، ص۲۸۸، ج۱۰، ص۴۶۳، ج۱۱، ص۱۴۳، ۵۳۳، ج۱۳، ص۲۹۹، ج۱۴، ص۳۱۲.
  47. تفسیر کنز الدقائق، ج۲، ص۴۰۰، ۴۶۷، ج۳، ص۱۴۸، ۱۹۰، ج۵، ص۵۲۰، ۵۷۲ ج۹، ص۲۸۸، ج۱۲، ص۴۶۲، ج۱۳، ص۲۹۹.
  48. الغیبه (نعمانی)، ص۵۸ (ح۲)، ۱۱۵ (ح۱۳).
  49. الأمالی (صدوق)، ص۳۸ (ح۵)، ۳۹ (ح۸)، ۱۶۴ (ح۲)، ۳۲۲ (ح۹)، ۴۸۴ (ح۱۲).
  50. ثواب الأعمال، ص۲۶۴؛ التوحید، ص۱۲۴، ج۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۴۹، ح۴۸۹۱.
  51. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۳۳-۳۴.
  52. رجال النجاشی، ص۷۶ - ۷۷، ش۱۸۲.
  53. الفهرست (طوسی)، ص۵۱ - ۵۲، ش۶۵.
  54. بعضی از محققان در شرح جمله فإنه كان لا يبالي عمن أخذ على طريقة أهل الأخبار می‌نویسد: تعريف أهل الأخبار بمن لا يبالي عمن أخذ؛ اصطلاح من غض، و مراده أهل القصص كالمداحين، و ما ورد في كلامهم: أن فلاناً من أهل الأخبار أو أخباري، ما أرادوا ذلك بل معناه أنه يحفظ الأخبار و الوقائع، و في ترجمة وهب بن مُنبِّه: أخباري علامة قاض صدوق صاحب کتب، و في ترجمة عبدالعزيز بن يحيى: كان شيخ البصرة و أخباريها. و الاصطلاح الموجود في زماننا: فلان أصولي، فلان أخباري لعله مأخوذ من المعنى الذي زعمه غض و من نعرفهم في زماننا بالأخباري حاشاهم أن يكون حالهم على ما زعموا، بل أنهم صرحوا بعدم جواز العمل بالظن و يقولون: لا يجوز التدين إلا بالعلم الشرعي. (إکلیل المنهج، ص۱۲۱ - ۱۲۲).
  55. الرجال (ابن الغضائری)، ص۳۹، ش۱۰.
  56. خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۴ - ۱۵، ش۷.
  57. ذكرته في الضعفاء لطعن غض فيه و يقوى عندي ثقته، مشى أحمد بن محمد بن عيسى في جنازته حافياً حاسراً تنصلاً مما قذفه به؛ (الرجال (ابن داود)، ص۴۰، ش۱۱۹)؛ نیز ر.ک: همان، ص۴۲۱ (ش ۳۶) و ۵۴۹.
  58. ر.ک: الوجیزة فی الرجال، ص۲۳، ش۱۲۳؛ بلغة المحدثین، ص۳۳۰؛ جامع المقال، ص۹۹؛ هدایة المحدثین، ص۱۷۴؛ مجمع الرجال، ج۱، ص۱۳۸؛ جامع الرواه، ج۱، ص۶۳؛ تنقیح المقال، ج۷، ص۲۸۱، ش۱۴۶۳.
  59. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳ ص ۳۴-۳۶.