آیه مسابقه در تفسیر و علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ[۱]. این آیات شریفه مشتمل بر یکی از فضایل و مناقب مولای متّقیان حضرت علی(ع) است که دانشمندان عامّه هم به صورت گسترده بدان اعتراف نموده‌اند. در این آیات که سخن از گروه‌های سه‌گانه مردم در روز قیامت است، مطالب تلخ و شیرین آموزنده‌ای وجود دارد.

شرح و تفسیر

سابقون کیانند؟

﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ: پیشگامان پیشگام که مقرّب درگاه الهی‌اند باید الگو و اسوه باشند و امامت و رهبری خلق را در دست گیرند. سؤال: پیشگام پیشگامان چه کسانی هستند که مدال قرب پروردگار را دریافت کرده‌اند؟

پاسخ: برای سابقون تفسیرهای مختلفی ذکر شده است: پیشگامان در ایمان‌؛ سابقین در جهاد و مبارزه‌؛ پیشگامان در عبادت و نمازهای پنج‌گانه‌؛ سابقین در توبه‌؛ پیشگامان در اطاعت خدا؛ سابقین در ورود به بهشت‌؛ پیشگامان در هجرت؛ سابقین در کارهای خیر و تفاسیر دیگری که مفسّران بیان کرده‌اند[۲].

منتها اشکالی ندارد که همه موارد مذکور منظور آیه شریفه باشد، بنابراین نباید آیه مقیّد به یک مورد از موارد مذکور باشد، بلکه یک معنای وسیع و گسترده‌ای در نظر بگیریم که تمام پیشگامان را شامل شود. به هر حال، سابقون افتخارات فراوانی دارند که در قلّه رفیع افتخارات آنان نعمت قرب پروردگار است. بدون شک لذّتی که قرب پروردگار برای مقرّبون و سابقون دارد از هر لذّتی بالاتر است.

﴿فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ: تعبیر به‌ ﴿فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ انواع نعمت‌های مادّی و معنوی‌ بهشت را شامل می‌شود؛ ضمناً این تعبیر می‌تواند اشاره به این باشد که باغ‌های بهشت تنها کانون نعمت است، برخلاف باغ‌های دنیا که گاه وسیله زندگی و زحمت است؛ همانگونه که حال مقرّبان در آخرت با حالشان در دنیا متفاوت است؛ زیرا مقام والای آنها در این دنیا توأم با مسئولیّت‌هایی است، در حالی که در سرای دیگر تنها مایه نعمت است.

علی(ع) مصداق أتمّ و أکمل سابقون!

مفهوم آیه شریفه سابقون گسترده است و شامل همه کسانی که در ایمان و جهاد و نماز و توبه و اطاعت و ورود در بهشت و مانند آن سبقت گرفته‌اند می‌شود. ولی طبق آنچه در روایات آمده است، علی(ع) پیشگام همه پیشگامان و سابق بر همه سابقین می‌باشد. به تعبیر دیگر، مصداق روشن بلکه روشن‌ترین مصداق این آیه شریفه حضرت علی(ع) است. به برخی از این روایت‌ها توجّه کنید:

  1. ابن عبّاس، راوی و مفسّر معروف، که مورد قبول شیعه و سنّی است، می‌گوید: «پیشگام پیشگامان مسلمان‌ها، علیّ بن أبی طالب است»[۳].
  2. وی در روایت دیگری چنین می‌گوید: «پیشگام پیشگامان در امّت حضرت موسی(ع) یوشع بن نون، و در امّت حضرت عیسی، حبیب نجّار، و در امّت محمّد، علیّ بن أبی طالب است»[۴].
  3. پیامبر گرامی اسلام(ص) هنگامی که می‌خواست صیغه مبارک‌ترین عقد ازدواج را اجرا کند و فاطمه زهرا (س) را به عقد علی(ع) درآورد، خطاب به دخترش فرمود: «فاطمه جان! شوهری برای تو انتخاب کردم که نخستین ایمان‌آورنده به من بود و نخستین کسی بود که مرا شناخت و به یاری‌ام شتافت»[۵].

آری، طبق این روایات و دیگر روایات، علی(ع) پیشگام پیشگامان مسلمانان است. آیا شایسته است با وجود علی(ع)، شخص دیگری خلیفه پیامبر شود؟

روایات فوق در منابع مختلف اهل سنّت آمده است که به ۱۰ مورد آن اشاره می‌شود: ابن مغازلی در مسند[۶]؛ سبط ابن جوزی در تذکره‌[۷]؛ ابن کثیر دمشقی‌[۸]؛ محیی الدّین طبری در الرّیاض النّضرة[۹]؛ سیوطی در الدّرّالمنثور[۱۰]؛ ابن حجر در الصّواعق المحرقة[۱۱]؛ علّامه شوکانی در فتح القدیر[۱۲]؛ میر محمّد صالح ترمذی در مناقب مرتضوی‌[۱۳]؛ آلوسی در روح المعانی‌[۱۴]؛ قندوزی در ینابیع المودة[۱۵].

با توجّه به روایات فراوانی که در مورد حضرت علی(ع) در ذیل آیه فوق وارد شده است، آیا امکان دارد خداوند با وجود علی(ع) با آن همه فضایل، شخص دیگری را برای خلافت نصب کند!

تفسیر سابقون از زبان پیامبر(ص)

پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرمود: «السَّابِقُونَ الی‌ ظِلِّ الْعَرْشِ طُوبی لَهُمْ»؛ خوشا به حال سبقت‌گیرندگان به سایه عرش الهی (در روز قیامت، که روزی سخت و طاقت‌فرساست)». «قیلَ: یا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ هُمْ؟»؛ سؤال شد: آنها چه کسانی هستند؟ حضرت رسول(ص) در پاسخ به این پرسش فرمودند:

  1. «الَّذینَ یَقْبَلُونَ الْحَقَّ إِذا سَمِعُوهُ»؛ سابقون کسانی هستند که وقتی حق را می‌شنوند آن را پذیرا می‌شوند»؛ سابقین، حرف حق را هر چند از زبان دشمن یا کودکی باشد، می‌پذیرند؛ آنها در برابر حق، تعصّب و لجاجت و جدال و تکبّر ندارند. انسان وقتی به اشتباه خویش پی می‌برد و حقیقت برایش روشن می‌شود، باید با شجاعت حق را بپذیرد و به اشتباهش اعتراف نماید، و بداند که هزینه اعتراف به اشتباه، بسیار کمتر از إنکار اشتباه است!
  2. «وَ یَبْذلُونَهُ اذا سَألُوهُ»؛ (صفت دیگر سابقون آن است که) وقتی حق را از آنها می‌پرسند بیان می‌دارند»؛ سابقون، حق را کتمان نمی‌کنند؛ آنها نمی‌گویند که اگر حق را بگوییم، پدر و مادر ما، همسر ما، دوست و همسایه ما، و یا افراد دیگر ناراحت می‌شوند؛ زیرا کتمان حق از گناهان کبیره است و شهادت دادن نسبت به چیزی که انسان از آن اطّلاع دارد واجب می‌باشد، همان‌گونه که خداوند متعال در آیه شریفه ۲۸۳ سوره بقره می‌فرماید: ﴿وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ[۱۶].
  3. «وَ یَحکُمُونَ لِلنَّاسِ کَحُکْمِهِمْ لِانْفُسِهِمْ‌»؛ (دیگر ویژگی سابقین آن است که) همان حکمی را که برای خود می‌کنند، برای مردم نیز در نظر می‌گیرند و آنچه برای خویش دوست دارند، برای دیگران هم دوست می‌دارند و به تعبیر دیگر، به منافع خویش و دیگران، با یک چشم نگاه می‌کنند! البتّه بدون شک این کار، کار سختی است[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. «و (سوم) پیشتازان پیشتاز آنانند که نزدیکان (به خداوند)‌اند در بهشت‌های پر نعمت‌اند» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۲.
  2. این احتمالات در تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۰۴، و تفسیر التّبیان، ج۹، ص۴۹۰، و مجمع البیان، ج۵، ص۲۱۵، آمده است.
  3. سابِقُ هذِهِ الْامَّةِ عَلِیُّ بْنُ ابی طالِبٍ‌؛ احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۴.
  4. "یُوشَعُ بْنُ نُونْ سَبَقَ الی‌ مُوسی‌، وَ مُؤْمِنُ آلِ یاسین سَبَقَ الی‌ عیسی‌، وَ عَلِیُّ بْنُ ابی طالِبٍ سَبَقَ الی‌ مُحَمَّدٍ‌"؛ احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۵.
  5. "زَوَّجْتُکِ باوَّلِ مَنْ آمَنَ بی‌وَ عَرَفَنی وَ ساعَدَنی‌"؛ روضة الاحباب، ج۳، ص۱۰ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۷).
  6. به نقل احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۴.
  7. تذکرة، ص۲۱ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۵).
  8. تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۲۸۳ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۵).
  9. الرّیاض النّضرة، ص۱۵۸ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۵).
  10. الدّرّالمنثور، ج۶، ص۱۵۴ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۶).
  11. الصّواعق، ص۱۲۳ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۶).
  12. فتح القدیر، ج۵، ص۱۴۸ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۷).
  13. مناقب مرتضوی، صفحه ۴۹ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۷).
  14. روح المعانی، ج۲۷، ص۱۱۴ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۸).
  15. ینابیع المودة، ص۶۰ (به نقل از احقاق الحق، ج۳، ص۱۱۸).
  16. «و شهادت را کتمان نکنید. و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است. و خداوند، به آنچه انجام می‌دهید، داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  17. نوادر الرّاوندی، ص۱۵ (به نقل از بحار الأنوار، ج۶۶، ص۴۰۳).
  18. مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص۳۸۷ ـ ۳۹۳.