اَبدال
اَبدال به معنای جانشینان، عدهای از بندگان خالص خداوند هستند که زمین از وجود آنها خالی نمیشود و در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از یاران حضرت مهدی (ع) در عصر ظهور را تشکیل میدهند. اینان دارای نیتهای پاک و و سخاوتمند بوده و راهبان شب و شیران روز هستند.
مقدمه
ابدال عبارت است از جماعتی خاص از بندگان صالح خداوند در همه اعصار. پیامبر اکرم (ص) جماعت ابدال را در کنار علما، زهاد و مجاهدان (جنگاوران) از جماعات برتر و برگزیده در اسلام دانسته[۱] و در وصیت خود به امام علی (ع) ذکری از آن به میان آورده است[۲].[۳]
ابدال، عدهای معدود از صلحا و نیکان و بندگان خالص خداوند هستند که شمار آنان هفت یا هفتاد نفر است و گفته شده زمین از وجود آنها خالی نمیشود[۴]. این تعبیر را در مورد جمعی از بندگان صالح خدا به کار میبرند که در میان اولیاء، دارای مرتبتی مخصوص بوده و تعدادی از یاران حضرت مهدی(ع) در عصر ظهور را تشکیل میدهند[۵].
معناشناسی
واژه ابدال جمع مکسر بَدَل، بدیل و بِدل است و علاوه بر این شکل، به صورت «بدلاء» نیز جمع بسته میشود[۶]. در معنای اصطلاحی این واژه اختلاف دیدگاههایی وجود دارد. برخی معتقدند ابدال نزد اهل عرفان مشترکی لفظی است که دو معنای نزدیک به یکدیگر را افاده میکند. گاه اصطلاح «ابدال» برای اشاره به مطلق کسانی به کار رفته که صفات نکوهیده و زشت خویش را به صفات نیکو و پسندیده مبدل کردهاند که عدد مشخصی برایشان تعیین نشده است. گاه نیز به افراد معدود و معینی از بندگان خاص خدا اطلاق میشود که اعداد مختلفی از جمله هفت، چهل و... برای شمارشان بیان شده است[۷].[۸].
مصادیق
در مورد اینکه واژۀ ابدال در مورد چه کسانی مورد استفاده قرار میگیرد اختلاف وجود دارد:
- مراد یاران امام عصر در شام هستند: براساس برخی از احادیث عدهای قائل شدهاند ابدال یاران باوفای حضرت مهدی(ع) هستند که در شام و هنگام ظهور حضرت، خود را به مکه رسانده و با آن حضرت بیعت میکنند[۹] امام باقر(ع) فرمود: "سیصد و چند نفر به شمار اهل بدر با قائم بین رکن و مقام بیعت میکنند که در بین آنان نجبا از اهل مصر و ابدال از اهل شام و اخیار از اهل عراق هستند"[۱۰] و حضرت علی(ع) نیز در روایتی دیگر آنان را اهل شام معرفی میفرمایند[۱۱].[۱۲]
- جانشینان انبیای الهی هستند: "خالد بن هیثم فارسی" گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: مردم گمان دارند که در روی زمین گروهی به نام ابدال وجود دارند، اینان کیانند؟ حضرت در پاسخ فرمود: "راست گفتند. منظور از ابدال همان اوصیا و جانشینان هستند که خداوند پس از مرگ و رحلت هر پیامبری آنها را بدل و جانشین او قرار میدهد، تا اینکه به حضرت محمد(ص) آنها را خاتمه داد"[۱۳].[۱۴]
از دیگر روایات نیز به دست میآید منظور از ابدال، امامان معصوم(ع) هستند و نیز احتمال دارد، یاران خاص امامان(ع) باشند[۱۵]، لکن باید توجه داشت براساس برخی قرائن مراد از ابدال غیر از ائمه(ع) هستند، مانند اینکه در دعای ام داوود از امام صادق(ع) که در نیمه رجب خوانده میشود، ابدال غیر از امامان دانسته شده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّیَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِینَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ أَجْزَلِ کَرَامَاتِکَ»[۱۶] و یا اینکه در برخی روایات، گفته شده: هر کس چند ویژگی در او باشد، جزء ابدال شمرده خواهد شد[۱۷] و یا در پاسخ اینکه ابدال از کجا به این مرتبه رسیدهاند؟ گفته شده: به وسیله جود و سخا و نصیحت و خیرخواهی مسلمانان[۱۸]، همه اینها دلالت دارد که ابدال، غیر از معصومان(ع) هستند[۱۹].
ویژگیهای ابدال
از روایاتی که در مورد ابدال وارد شده است چندین نکته استفاده میشود:
- در صورت فوت یکی از ابدال فرد دیگری جایگزین او میشود. سبب نامگذاری"ابدال" نیز همین است که مانند بدل یکدیگر هستند و چون یکی از دنیا رود، کسی مانند او جایش را میگیرد[۲۰]
- خلق و خو و ویژگیهای اخلاقی: در وصف ابدال آمده که آنان دارای نیتهای پاک و طبع سخی و خوی نیکاند و همواره به خیرخواهی مسلمانان بپردازند. آنان معدن و منشأ برکات و خیرات زمیناند[۲۱].
- گروهی از بانوان جزء ابدالاند: در برخی روایات نیز، عدهای از زنان را جزو ابدال شمردهاند[۲۲].[۲۳]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ روضة الواعظین، ج۲، ص۴۰۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۵۶۹.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، اَبدال، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.
- ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ابدال.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۵۶-۵۹.
- ↑ مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۹؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۴۹.
- ↑ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۸۷.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، اَبدال، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۹۲ ـ ۲۹۳.
- ↑ الامین، محسن، المجالس السنیه، جزء ۵، ص۶۹۹؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص۳۴۷ و ۳۳۴.
- ↑ «یُبَایِعُ الْقَائِمَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَیِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِیهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْیَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ»؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶؛ مفید، الاختصاص، ص۲۰۸؛ مسند ابی یعلی، ج۱۲، ص۲۷۰.
- ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ماده عصب.
- ↑ ر.ک: موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ قمی، عباس، سفینه البحار، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱، ص۱۵۱.
- ↑ قمی، عباس، سفینه البحار، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۶۴.
- ↑ دیلمی، شیرویه بن شهردار بن شیرویه، فردوس الاخبار، ج۲، ص۸۴.
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص۳۱؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱.
- ↑ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ۵، ص۳۱۹.
- ↑ متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام، کنز العمال، ج ۱۲، ص۱۸۸.
- ↑ دیلمی، شیرویه بن شهردار بن شیرویه، فردوس الاخبار ج ۱، ص۱۱۹.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳؛ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص۱۵۱؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۵۶-۵۹.