نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۲ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
منظور از نیابت خاصه چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«از آنجایی که حضرت مهدی (ع) به ناچار مدت درازی از زندگی خود را در پرده غیبت گذرانده است، برای هدایتجامعه ناگزیر از برگزیدن افرادی به عنوان نائب بوده است. و نیز از آنجایی که آن حضرت دارای دو نوع غیبت بوده و ماهیت هر یک با دیگری متفاوت بود این نیابت نیز در هر مرحله با مرحله دیگر متفاوت است. اصطلاحا نیابت در دوران غیبت صغرا را نیابت خاص و نیابت در غیبت کبرا را نیابت عام مینامند.
اما نیابت خاص، آن است که امام در شرایط ویژه، شخص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و رسم او را معرفی کند.
البته از آنجایی که آغاز نیابت خاص با آغاز غیبت آن حضرت همزمان بود، نصب نخستین نائبحضرت مهدی (ع) پیش از آن به دست پدر بزرگوار آن حضرت امام عسکری(ع) صورت گرفته بود.
سفارت و نیابت از حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت صغرا، از مسؤولیتهای مهم به شمار میرفت. در نیابت خاص، حضرت اشخاص معین و مشخصی را نایب خود قرار داده و به اسم و رسم، آنان را معرفی کرده است.
از مهمترین ویژگیهای نواب خاص در این دوران سرّ نگهداری بود. از اینرو میتوان ویژگیهای دیگر را در درجه دوم اهمیت دانست.
در این باره نقل است: عدهای از ابو سهل نوبختی پرسیدند چه شد که امر "نیابت" به ابو القاسم حسین بن روح واگذار شد، ولی به تو واگذار نگردید؟ او پاسخ داد: آنان "ائمه(ع)" بهتر از هرکس میدانند چه کسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم که با دشمنان رفت وآمد دارم و با ایشان مناظره میکنم. اگر آنچه را که ابو القاسم بن روح درباره امام میداند، میدانستم؛ شاید در بحثهایم با دشمنان و جدال با آنان، میکوشیدم تا دلیلهای بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را آشکار سازم! اما اگر ابو القاسم، امام را در زیر جامه خود پنهان کرده باشد، و بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد"[۴]
آماده کردن مردم برای "غیبت کبرا" و عادت دادن تدریجی آنها به پنهان زیستیامام و جلوگیری از غافل گیر شدن آنها در موضوع غیبت. بدون تردید اگر امام مهدی(ع) به طور ناگهانی غیبت میکرد، چه بسا باعث انکار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افکار عمومی میشد. نمایندگان خاص امام زمان(ع) در دوران غیبت صغرا، به این هدف و غرض نایل آمدند و افکار و اذهان عمومی برای "غیبت کبرا" آماده ساختند.
در این دوره کمبودی که از ناحیه عدم حضور و فقدان امام در اجتماع شیعیان پیدا شده بود، با این نیابت پر شد و امام زمان(ع) توانست به وسیله نایبان خاصرهبری خویش را در جامعه اعمال کند و خسارتهای ناشی از عدم حضور مستقیم خود را جبران کرده و مصالح اجتماعی آن زمان و دوستداران را- در سختترین و پیچیدهترین شرایط اجتماعی و سیاسی- حفظ کند و نگذارد شیعیانمنحرف شده و متلاشی گردند[۵][۶]»[۷].
«در دوره غیبت صغرا، حضرت مهدی (ع) به واسطه چهار نفر نایبان خاص خود با شیعیان در رابطه بود و امور آنان را سروسامان میداد. این امور، افزون بر مسایل مالی، شامل مسایل عقیدتی و فقهی نیز میشد. رابطان میان آن حضرت و شیعیان، چهار نفر از اصحاب با سابقه و مورد اعتماد امامان پیشین بودند که یکی پس از دیگری این وظیفه مهم را بر عهده داشتند. آنان، به "نواب خاص" آن حضرت معروفند. این افراد، با وکیلانحضرت در دورترین نقاط شهرهای اسلامی در تماس بوده و نامهها و خواستههای شیعیان را به محضر مقدس او میرساندند و در جواب، توقیعاتی از طرف آن حضرت صادر میشد.
نکته قابل توجه آن که در این دوره، نه فقط شخص حضرت مهدی (ع) از دیدهها پنهان بود، بلکه بیشتر سفرای ایشان نیز به طور ناشناس و بدون آن که جلب توجه کنند، عمل میکردند.
نیابت خاص، بدانسان بود که امام شخص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و خصوصیات، او را معرفی کند؛ همانگونه که پیش از آن امام حسن عسکری (ع) این کار را انجام داده و فرمود: العمری وَ ابْنُهُ ثِقَتَانِ فَمَا ادیا الیک عنی فعنی یؤدیان وَ مَا قَالَا لک فعنی یقولان[۸]؛ عمری و پسرش [[[عثمان بن سعید]]، نایب اول و محمد بن عثمان، نایب دوم] مورد اعتماد هستند. هرچه آنان به تو برسانند، از من میرسانند و آنچه به تو بگویند، از جانب من میگویند.
و در جای دیگر فرمود: وَ اشْهَدُوا علی انَّ عُثْمَانَ بْنِ سعید العمری وکیلی وَ انَّ ابْنَهُ مُحَمَّداً وکیل ابنی مهدیکم[۹]؛ گواه و شاهد باشید که عثمان بن سعید عمری [[[نایب]] اول] وکیل من و فرزندش محمد بن عثمان [[[نایب]] دوم] وکیلفرزند من، مهدی شما است.
نیابت و سفارتحضرت مهدی (ع) در دوران غیبت صغرا، از پستها و مسؤولیتهای بسیار خطیر و با اهمیت شناخته شده است. این مقام ارجمند، فقط برازنده کسی است که ویژگیها و ارزشهای خاصی داشته باشد. برخی از این ویژگیها چنین است:
من آدمی هستم که با دشمنان، رفتوآمد دارم و با ایشان مناظره میکنم. اگر آنچه ابو القاسم بن روح درباره امام میداند، میدانستم، شاید در بحثهایم با دشمنان و جدال با آنان، میکوشیدم دلیلهای بنیادی را بر وجود امام ارائه کنم و در نتیجه محل اقامت او را آشکار سازم؛ اما اگر ابو القاسم، امام را در زیر جامه خود پنهان کرده باشد، و بدنش را با قیچی قطعهقطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد"[۱۱]»[۱۲].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«آن است که امام، اشخاص معین و مشخصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و رسم او را معرفی کند، همانطوری که امام حسن عسکری (ع) این کار را انجام داد و فرمود: عمری و پسرش مورد اعتماد هستند، هرچه آنها به تو برسانند از من میرسانند و آنچه به تو بگویند از جانب من میگویند[۱۳]. و در جای دیگر فرمود: شاهد باشید که عثمان بن سعید عمریوکیل من است و فرزندش محمد بن عثمانوکیلفرزند من، مهدی شماست[۱۴].
«نیابت خاصه، آن است که امام، اشخاص خاصی را نایب خود قرار دهد و به اسم و با مشخصات معرفی کند، و هرکدام را خود آن حضرت و یا به وسیله نایب پیش از او، به مردم بشناساند. همان طوری که امام حسن عسکری (ع) این کار را انجام داده و فرمود: