نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۸ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
"مسیحیت صهیونیستی" جریانی فرهنگی، سیاسی است که با تکیه بر آموزههای توراتی، تمایلات سیاسی صهیونیستی و امکانات نظامی آمریکا سعی در کسب سلطه کامل بر جغرافیای فرهنگی و خاکی مسلمین (از نیل تا فرات) دارد. این جریان موضوع زمینهسازی ظهور مقدس را بهانه حضور در خاورمیانه، حمایت از اسرائیل، تسلط بر عراق و... ساخته است. این جریان "ظهور حضرت عیسی (ع)" را مشروط به تشکیل اسرائیل بزرگ، انهدام بیت المقدس، بنای هیکل سلیمان و بالاخره واقعه "آرماگدون" میشناسند و حذف عوامل تحقق این استراتژی، مقابله با مسلمین و روحیه جهادی شیعیان، سلطه کامل بر ایران اسلامی و قتلعام مخالفان سلطه صهیونیسم بر سرزمینهای اسلامی را مقدمه لازم به شمار میآورد.
رسانههای غربی، بهویژه سینمای هالیوود طس سه دهه اخیر، سعی در القاء آموزههای آخر الزمانی توراتی از طریق فیلمهای سینمایی و بازیهای کامپیوتری و... به مردم غرب و زمینه سازی ذهنی برای آنها داشته و چهره منفور، غیرواقعی و ظالمانهای از مسلمین، جهادگران مسلمان شیعی و فرهنگ ولایی ارائه کردهاند. همچنین سازندگان این فیلمها سعی در ایجاد انفعال و تأثیرپذیری در روحیه جوانان مسلمان داشته و تلاش میکنند آموزههای مذهبی و دینی آنها بهویژه باور مهدوی و موعودی را خرافه، اساطیری و موهوم جلوه دهند.
غرب در دهههای آخر قرن بیستم (بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی) دریافت که ایده "مهدوی" و فرهنگ ولایی اصیل که توسط شیعیان مطرح میشود، از استعداد بالقوه و شگرفی برای تهدید فرهنگ و تمدن الحادی و سیاست استکباری غرب برخوردار است و بهعنوان طرحی جایگزین "فرهنگ لیبرالیستی" میتواند جاذب عموم مردم سرخورده امروز شود؛ از اینرو مخدوش ساختن چهره این فرهنگ، القاء این معنا که آینده از آن فرهنگ لیبرالیستی است و بیهوده جلوه دادن هرگونه تلاش برای تغییر وضع موجود، در دستور کارگردانندگان نظام سلطه در بخشهای فرهنگی و سیاسی غربی قرار گرفته است.
متمسک شدن به موضوع "قریب الوقوع بودن ظهور حضرت مسیح (ع)" برای محتوم جلوه دادن سلطه یهودیت و مسیحیت بر کل جهان در هیأت حکومت جهانی، حکایت از طرح زیرکانه و سلطهجویانه دارد که عدم بازشناسی صبغه فرهنگی و سیاسی آن، و همچنین مخفی ماندن زوایای این امر برای مخاطبان مسلمان، موجب بروز انحراف فرهنگی جوانان و تأثیرپذیری آنها از آموزههای منحرف غرب مسیحی و یهودی خواهد شد.
غرب دریافته است که ایده مهدویت به صورت اصیل (چنانکه نزد شیعیان است) میتواند کیان فرهنگی و مدنی غرب را با چالش جدی و بنیانکن روبرو کند. چنانکه در یک قرن گذشته انگلستان با فرقهسازی در میان مسلمین (بهائیت، بابیت، شیخیه و... ) سعی در ایجاد تفرقه و انحراف میان شیعیان و پیروان سایر مذاهب کرده است.
کنفرانس دهه هشتاد "تلآویو" و حضور جمعی از شیعهشناسان در آن کنفرانس، روح حرکتهای اصلاحطلبانه مسلمین را برای غرب و یهودیت صهیونیستی آشکار ساخت. در آن نشست اعلام شد که "نهضت سرخ عاشورا و باور سبز مهدوی" دو عامل مهم و تعیینکننده در حرکتهای اصلاحطلبانه شیعیان است.
مقابله با حاق فرهنگ اصلاحطلبانه (فرهنگ ولایی شیعه) و عوامل مبلغ آن (کانون مبلغان ایرانی آن) مهمترین استراتژی غرب برای حفظ نظام سلطه خود در سرزمینهای شرق اسلامی و سایر بلاد است.
طی چهارصد سال اخیر غرب تمامیت ولایت (مهر و دوستی) و ولایت (حکمرانی و خلافت) را به خود معطوف ساخته و هرجریانی جز آن را سرکوب کرده است. غرب دریافته که توجه، مهرورزی، دوستی و توسل مستضعفان به حجت حی خداوند و آمادگی پذیرش ولایت و ظهور حضرتش به معنی به صدا درآمدن زنگ مرگ تمامعیار فرهنگ و تمدن استکباری است. به زعم آنان ارائه چهرهای ناپسند از "موعود مقدس" و معرفی مسلمین و شیعیان بهعنوان وحشتآفرینان تروریست، میتواند راه خلاصی از بنبست بحران فراگیر قرن جدید باشد.
مسیحیت صهیونیستی با توسل و تمسک به این حیله و با استفاده از همه قوا سعی در حفظ قدرت غرب و استمرار حاکمیتش بر سرتاسر جهان دارد. بهطوری که از اولین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد ورود فیلمهایی چون "نوسترآداموس" و صدها فیلم دیگر از این دست بودیم که سعی در مخدوش ساختن چهره مقدس منجی آخر الزمان و موعود مسلمانان کرده است. بازشناسی این جریان محرف، نقد و رد عملکرد تبلیغاتی، سیاسی و نظامی آن در جهان و بهویژه سرزمینهای اسلامی، مقدمهای است برای مصونیت بخشیدن به جوانان، بیداری گردانندگان و حاکمان سرزمینهای اسلامی و متذکر شدن محققان و مبلغان برای نقد و مقابله جدی فرهنگی با این خطر بزرگ[۱][۲].