رمضان در قرآن
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل رمضان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
اصل واژه، مصدر [۱] از ریشه "ر ـ م ـ ض" به معنای سوزاندن،[۲] گرم شدن سنگ و ریگ از شدت حرارت خورشید [۳] یا تیز و براق کردن شمشیر [۴] گرفته شده است. به باران پیش از پاییز که زمین را از غبار پاک میکند نیز "رمض" یا "رمضاء" اطلاق شده است.[۵] برخی نیز آن را عَلَم غیر منقول از مصدر میدانند.[۶]
مفسران و واژهشناسان با توجه به معانی یاد شده و در مواردی متأثر از برخی روایات،[۷] وجوه گوناگونی را برای نامگذاری این ماه به رمضان بیان کردهاند: سوزاندن گناهان با کارهای نیک،[۸] گرمای درون و سوختن از شدت گرسنگی و تشنگی و تحمل دشواریهای آن،[۹] حرارت گرفتن دلها از پندها و اندیشه درباره آخرت،[۱۰] پاک ساختن جسم و جان انسان از گناه [۱۱] و اقدام اعراب جاهلی به تیز کردن شمشیرها در این ماه و آماده شدن برای جنگیدن در ماههای بعد.[۱۲]
افزون بر وجوه یاد شده، برخی نامگذاری ماههای قمری را با حالت طبیعی فصلهای سال مرتبط دانسته و "رمضان" را از ماههای تابستان شمردهاند و با این حال، به این نکته نیز توجه کردهاند که ماههای قمری در گردشاند و در فصل معینی ثابت نمیمانند، از اینرو وجه نامگذاری یاد شده را چنین توجیه کردهاند که نام برخی ماهها از بقایای سالشمار کهن شمسی پیش از رواج سالشمار قمری میان عربهاست.[۱۳] در دیدگاه همسوی دیگری تقویم عربی از طریق سنت نسیء میان دو سال شمار قمری و شمسی جمع کرده و ماهها معمولاً در فصلهای ثابتی تکرار میشدهاند.[۱۴] عربها با اثرپذیری از سال کبیسه عبرانی و یونانی، در پایان هر سه سال قمری یک ماه میافزودند و بدین ترتیب ماههای قمری در طول سال گردش نکرده و ثابت میماندند (نک نسیء) و به این ترتیب، ماه رمضان پیش از اسلام همواره در گرمای تابستان قرار داشته و از همین رو چنین نام گرفته است.[۱۵]
بر پایه برخی اشعار جاهلی، پیشتر این ماه "ناتق" نام داشته است.[۱۶] گروهی نیز با الهام از روایات [۱۷] بر این باورند که رمضان، نامی از نامهای خداوند بوده [۱۸] و پس از اضافه "شهر" به آن، برای نهمین ماه قمری عَلَم شده است.[۱۹] اینان با استناد به روایات یاد شده، به کار بردن این واژه را در معنای ماه، به شکل جمع [۲۰] یا بدون اضافه واژه شهر (ماه) مکروه میدانند.[۲۱] در مقابل، دستهای دیگر، روایات یاد شده را ضعیف شمرده و از روایاتی یاد میکنند که رمضان را بدون ترکیب اضافی به کار بردهاند.[۲۲] با این حال، گروه نخست روایات دسته دوم را توجیه [۲۳] یا بر اباحه حمل کرده و میان آنها و روایات مورد استناد خود جمع میکنند.[۲۴]
رمضان تنها ماهی است که در قرآن به صراحت نام آن آمده است و به سبب نزول قرآن و وجوب روزهداری در آن از جایگاه ویژهای برخوردار است، تا جایی که شب قدر آن معادل ۱۰۰۰ ماه دانسته شده است. ﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾[۲۵] روایات فراوانی از معصومان(ع)، از این ماه با عنوان "شهر الله" یاد کرده [۲۶] و فضیلتهای بسیاری برای آن برشمردهاند.[۲۷]
قرآن در تنها یادکرد صریح از ماه رمضان، پس از بیان وجوب روزه و برخی احکام آن، از ماه رمضان به عنوان ماه نزول قرآن به بزرگی یاد کرده و به روزه در آن فرمان میدهد: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۲۸] با توجه به این آیه و آیات ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾[۲۹].[۳۰] و نیز آیه ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ﴾[۳۱]،[۳۲] شب قدر در این ماه قرار دارد.
در برخی روایات به نزول دیگر کتابهای آسمانی در این ماه تصریح شده است.[۳۳] عارفان در تبیین دلیل نزول قرآن و دیگر کتب آسمانی در ماه رمضان، آن را به ماه سوختن نفس انسان با نور حقیقت [۳۴] و خودداری از توجه به غیر خدا به ویژه نیروهای ظاهری و خواستههای نفس تأویل کرده و همین را سبب ظهور نفس و آمادگی برای آگاهی از غیب دانستهاند.[۳۵] به باور گروهی، در آیین مسیحیت هم روزه ماه رمضان واجب بوده؛ ولی آنان زمان و مقدار روزهای آن را تغییر دادهاند.[۳۶] برخی نیز نخستین روزه ماه رمضان را به نوح(ع) پس از بیرون آمدن از کشتی نسبت داده و بعضی تاریخ آن را به امتهای پیش از وی رساندهاند.[۳۷] صاحبان دیدگاه یاد شده، برای سخن خود دلیلی نیاورده و به احتمال، برداشت آنان از آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۳۸] مبنی بر وجوب روزه بر امتهای پیشین باشد. با وجود این، آیه بر وجوب یاد شده در این ماه دلالت ندارد [۳۹] و برخی روایات وجوب روزه ماه رمضان را تنها به پیامبران پیشین و امت اسلام نسبت میدهند.[۴۰]
در تفسیر ﴿فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ﴾[۴۱] اختلاف نظر وجود دارد: برخی مقصود از آن را حضور در وطن و مسافر نبودن و برخی مراد از آن را ادراک ماه و آگاهی از آن [۴۲] یا دیدن هلال ماه [۴۳] دانستهاند. براساس تفسیر اخیر، از آنجا که فاصله طلوع و غروب هلال ماه نو بسیار اندک بوده و دیدن آن برای همگان میسر نیست، شرط کردنش برای وجوب روزه مستلزم عدم وجوب آن بر بسیاری از مکلفان است، از اینرو شهادت دیگران بر دیدن هلال ماه نیز کفایت میکند.[۴۴] با این حال، فقیهان در اثبات ماه رمضان با یک یا دو شاهد یا بیش از آن اختلاف نظر دارند: برخی با تکیه بر روایاتی، شهادت یک نفر را کافی و موافق با احتیاط دانسته و گروهی، آن را مانند دیگر حقوق شمرده و شهادت دو تن را لازم میدانند.[۴۵] به گفته بعضی هم لازم است ۵۰ نفر از مردم شهر یا دو تن از بیرون آن به دیدن هلال شهادت دهند.[۴۶]
برخی مفسران معاصر، بر این باورند که ﴿شَهِدَ﴾ به معنای حضور همراه با آگاهی بوده و تکیه صرف بر دیدن هلال یا حضور در وطن را بیدلیل و فاقد قرینه میشمارند، بنابراین، مقصود از آیه، رسیدن به ماه رمضان و آگاهی از آن است.[۴۷] در این نگاه بر خلاف آنان که ﴿الشَّهْرَ﴾ را بر معنای مجازی حمل کرده و مقصود از آن را ابتدای ماه یا بخشی از آن دانستهاند[۴۸].
علامه طباطبایی کاربرد لفظ یاد شده را در هر دو معنای تمام یا بخشی از ماه حقیقی میداند.[۴۹] مفسران و فقیهان تلاش کردهاند با بهرهگیری از ظاهر ﴿فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ﴾[۵۰] به برخی پرسشها درباره روزه این ماه پاسخ دهند؛ برای نمونه، از اطلاق آیه و فرق نگذاشتن بین آگاهی از حلول ماه در شب یا روز، روزه را در صورت آگاه شدن از ماه، گرچه پس از صبح باشد واجب میدانند؛ همچنین عدم تقیید آیه را به قید یا وصفی خاص دلیل درستی روزه کسی دانستهاند که نیت روزه غیر ماه رمضان را داشته باشد و همان را روزه رمضان میشمارند. دیگر اینکه اگر حلول ماه تنها برای یک نفر ثابت گردد، روزه بر خود او واجب میشود.[۵۱] به علاوه، بر پایه روایتی دیدن ماه در یک شهر، آن را برای مردم شهرهای دور ثابت نمیکند. به گفته شارحان حدیث، دلیل این امر اختلاف افق و زمان طلوع ماه در شهرهای دور از هم است.[۵۲] باوجود این، برخی نیز آن را برای همه شهرها کافی میدانند؛[۵۳] همچنین آنان بر پایه روایات،[۵۴] به حالت وجود مانعی مانند ابر برای دیدن ماه نیز پرداخته و در این صورت ماه شعبان را ۳۰ روز حساب میکنند.[۵۵]
در روایاتی با استناد به ﴿وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ﴾[۵۶] از کامل بودن شمار روزهای ماه رمضان برای همیشه یاد شده؛[۵۷] ولی این مضمون افزون بر تعارض با روایات معتبر دیگر،[۵۸] مخالف واقعیت خارجی است [۵۹] و مفسران با توجه به بافت آیه، مقصود از آن را به جا آوردن تعداد روزههای قضای ماه رمضان در روزهای دیگر پس از بهبود بیماری یا بازگشت از سفر دانستهاند.[۶۰]
قرآن در ادامه و در آیه ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۶۱] به بیان برخی احکام روزه میپردازد. گرچه احکام مطرح شده در این آیه عاماند و دیگر روزههای واجب را نیز دربر میگیرند، مفسران، نزول آنها را در ارتباط با روزه ماه رمضان دانستهاند [۶۲] و قرار گرفتن آنها در ادامه آیه ۱۸۵ بیش از هر چیز به روزه ماه رمضان اشاره دارد.[۶۳]
براساس آیه یاد شده، در شبهای ماه رمضان آمیزش جنسی با همسران و نیز خوردن و آشامیدن تا نمایان شدن سفیدی صبح از سیاهی شب [۶۴] حلال است. به گفته مفسران، پیش از این در ماه رمضان آمیزش و خوردن و آشامیدن پس از خواب شبانه حرام بود و پس از آنکه برخی مسلمانان به حکم یاد شده پایبندی نشان ندادند [۶۵] یا به سختی افتادند،[۶۶] خداوند در حکمی آن را حلال شمرد. عبارات ﴿أُحِلَّ لَكُمْ﴾، ﴿كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ﴾، ﴿فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ﴾ مؤدی بر درستی سخن مفسران است.[۶۷]
افزون بر آیات بالا، برخی مفسران شبهای دهگانه: آیه ﴿وَلَيَالٍ عَشْرٍ﴾[۶۸] را به ۱۰ شب آغازین [۶۹] یا پایانی ماه رمضان [۷۰] تفسیر میکنند؛ همچنین آیاتی از قرآن به جنگ بدر ﴿قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ﴾[۷۱]، ﴿وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۷۲]؛ ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۷۳] و نیز معراج پیامبر ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۷۴] پرداختهاند که اولی در هفدهم ماه رمضان سال دوم هجری [۷۵] و دومی بنا به نظری در ماه رمضان، ۶ [۷۶] یا یک سال [۷۷] یا ۱۸ ماه پیش از هجرت [۷۸] واقع شدهاند.[۷۹].
منابع
پانویس
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص ۳۹۰.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۱.
- ↑ العین، ج ۷، ص ۳۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۲۲۳، «رمض».
- ↑ الصحاح، ج ۳، ص ۱۰۸۱؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۶، «رمض»؛ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵۱.
- ↑ العین، ج ۷، ص ۳۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵۱؛ نیز نک: القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۳۳، «رمض».
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۱۶۷.
- ↑ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۹۷؛ بحار الانوار، ج ۵۵، ص ۳۴۱.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۸۳.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴؛ لسان العرب، ج ۷، ص ۱۶۲، «رمض».
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص ۶۸؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۲۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۱.
- ↑ روض الجنان، ج ۳، ص ۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۱.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴؛ المفصل، ج ۱، ص ۴۵۹.
- ↑ نک: التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۱۶۸ - ۱۶۹؛ المفصل، ج ۱، ص ۴۶۲.
- ↑ نک: المفصل، ج ۸، ص ۴۹۰ - ۴۹۱.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۲۲۷؛ البحرالمحیط، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۶۹ ـ ۷۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۸۳؛ بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۳۷۶.
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص ۸۴؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۲۳.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۶؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص ۱۰۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۱ - ۲۹۲؛ لسان العرب، ج ۷، ص ۱۶۲، «رمض».
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص ۸۴؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۲؛ المصباح، ص ۲۳۹، «رمض».
- ↑ نک: الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۴؛ تفسیر شاهی، ج ۱، ص ۲۶۴.
- ↑ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۲۲۳، «رمض».
- ↑ «شب قدر از هزار ماه بهتر است» سوره قدر، آیه ۳.
- ↑ تحف العقول، ص ۴۱۹؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۹۲؛ کنز العمال، ج ۸، ص ۴۶۶.
- ↑ برای نمونه نک: الکافی، ج ۴، ص ۶۵ - ۶۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۴ به بعد؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۹.
- ↑ «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۷؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۳۴۴.
- ↑ «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۲۵، ص ۶۴؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص ۲۰۲ - ۲۰۳.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۶۲۹؛ تهذیب، ج ۴، ص ۱۹۴؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۷۵.
- ↑ تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص ۶۸.
- ↑ بیان السعاده، ج ۱، ص ۱۷۲.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص ۱۱۵؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۹۰؛ الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۰؛ نیز نک: الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۵، ۲۲۷.
- ↑ «ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۰؛ نیز نک: التبیان، ج ۲، ص ۱۱۵؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۴۹۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۴۰.
- ↑ « هر کس از شما این ماه را دریافت » سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵۵.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۵.
- ↑ احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص ۸۳.
- ↑ احکام القرآن، ابنعربی، ج۱، ص۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۲۹۴؛ نیز نک: التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۵۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۱۶، ص ۳۵۴ ـ ۳۵۵.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۲۴؛ نیز نک: تفسیر روشن، ج۲، ص۳۸۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۲۵۶.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۲۴.
- ↑ « هر کس از شما این ماه را دریافت » سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج ۱، ص ۲۳۳ - ۲۳۴.
- ↑ احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص ۸۴ - ۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۶.
- ↑ نک: تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۶.
- ↑ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۹۴.
- ↑ احکام القرآن، ابن عربی، ج ۱، ص ۸۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۲۹۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۷۸؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۸۲؛ الخصال، ص ۵۲۹.
- ↑ الاستبصار، ج ۲، ص ۶۲ - ۶۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۲ - ۲۶۴؛ تسنیم، ج ۹، ص ۳۸۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۱۶، ص ۳۶۴؛ تسنیم، ج ۹، ص ۳۸۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص ۹۱ - ۹۲؛ التبیان، ج ۲، ص ۱۲۸؛ تسنیم، ج ۹، ص ۳۸۷.
- ↑ «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۰۳ - ۵۰۴؛ روض الجنان، ج ۳، ص ۴۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۲۶.
- ↑ الفرقان، ج ۳، ص ۵۶.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۹۸ - ۹۹؛التبیان، ج ۲، ص ۱۳۴؛ الصافی، ج ۱، ص ۲۲۵.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱، ص ۳۱۵؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۵۰۴؛ روضالجنان، ج ۳، ص ۴۹.
- ↑ جامعالبیان، ج۲، ص۹۶؛ جوامعالجامع، ج۱، ص۱۰۵.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۴۵.
- ↑ «و به شبهای دهگانه،» سوره فجر، آیه ۲.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۲۴۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۳۸۱.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۴۲۳؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۳۶.
- ↑ «به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم میدیدند (و میهراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پش» سوره آل عمران، آیه ۱۳.
- ↑ «و بیگمان خداوند در «بدر» شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم- برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج۲، ص۸۳۰؛ الکامل، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ اسد الغابه، ج ۱، ص ۲۰؛ مناقب، ج ۱، ص ۱۵۳.
- ↑ تقسیر مقاتل، ج ۲، ص ۲۴۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۱؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۴۸۴.
- ↑ الطبقات، ج۱، ص۲۱۲؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۵۶.
- ↑ ملکمحمدی، مهدی، مقاله «رمضان»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴.