بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
معناشناسی غیب و شرک
غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱] و شرک در مقابل توحید، در لغت به معنای شریک و مشارکت آمده است و "مشرک" به کسی گفته میشود که نسبت به خدا کفر ورزیده و برای او شریکی قائل شود[۲] و در اصطلاح به معنای همتا قرار دادن برای خداوند است که این همتایی ممکن است در صفات، افعال و یا ذات او باشد[۳] و از دیدگاه اهل سنت مخصوصا وهابیت هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است و نیز اعتقاد به وجود برخی صفات الهی برای غیر خدا همچون علم غیب، از آنجا که منجر به مشارکت غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا میشود، شرک شمرده میشود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: تبرک جستن به غیرخدا به واسطه ساخت قبور انبیا و اولیاء الله، زیارت، بوسیدن و مس نمودن قبور ایشان[۴]، توسل[۵]، شفاعت خواهی از ایشان[۶] و قسم خوردن به غیر خدا[۷] شرک بوده و همه کسانی که به این امور معتقد یا ملتزم شوند، مشرک هستند.
به عنوان نمونه محمد بن عبدالوهاب می گوید: "کسی که ادعای ذرهای از علم غیب داشته باشد طاغوت است به دلیل آیۀ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۸]"[۹].[۱۰] در حالی که دانشمندان و مفسرین اهل سنت همانند قرطبی[۱۱]، فخر رازی[۱۲] و زمخشری[۱۳] خلاف این مطلب را از این آیه استفاده کردهاند. مثلا زمخشری در ذیل آیه فوق مینویسد: "خداوند متعال از میان افرادی که مورد رضایت اوست، رسولان را برای آگاهی از غیب انتخاب نموده است"[۱۴].[۱۵]
شورای مفتیان وهابیت نیز گفته اند: "کسی که معتقد باشد به اینکه افراد صالح علم غیب دارند کافر است زیرا خدای متعال فرموده است: ﴿قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱۶].[۱۷].[۱۸]
شرک نبودن اعتقاد به آگاهی معصوم از علم غیب
براساس آیاتی از قرآن کریم مانند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۱۹]، عالم به علوم غیب، تنها خداوند است و اوست که به پیامبران و رسولان خود، غیب را تعلیم میدهد. از این رو، هیچ مانعی وجود ندارد از اینکه خداوند به برخی از بندگان برگزیده خود، مقداری از علم غیب، یا علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و غیره را تعلیم دهد.
با این حال برخی مانند وهابیت[۲۰] بر این باورند که علم غیب منحصراً از آن خداوند است و او نیز گوشه ای از این علم را از طریق وحی به برخی از انبیای خود داده است و به همین جهت غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست، لذا نسبت دادن آن به غیر خدا و پیامبرانی که او از علمش به آنها داده، از آنجا که موجب تساوی خداوند و غیر اوست، شرک محسوب میشود[۲۱].
- آنچه از علم غیب که صرفا به خدای متعال اختصاص دارد، بالذات و بالاصاله است و اوست که مقداری از آن را به غیر خود تعلیم میدهد. در این صورت، این قسم، علم غیب تبعی یا تعلیمی محسوب میشود و از این جهت با علم غیب خداوندی تفاوت دارد. به عبارت دیگر علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد، دیگران هم نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، روشن است که این اعتقاد، شرک به خداوند سبحان نیست[۲۲].
- میان علم خدا و علم معصوم تفاوتهایی وجود دارد از جمله اینکه:
- علمِ غیبِ ذاتی ـ بدون آنکه مقید به کم و کیف باشد ـ منحصر به فرد، استقلالی مخصوص پروردگار است، زیرا غیر از خدا هر آنچه در عالم آفرینش وجود دارد، فقیر بالذّات بوده و دانش و توانایی خودشان را از خدا میگیرند[۲۳]
- علم خدا به زمان و مکان و حالت خاصی منحصر نمیشود، زیرا علم او ذاتی است و نه اکتسابی و ذات خدا زمان و مکان نداشته و با تغییر حالتها و رویدادها تغییر نمیکند.[۲۴].
- علم خدا ازلی و ابدی است، یعنی از ابتدا بوده و تا ابد نیز خواهد بود[۲۵].
- علم غیب خدا بی نهایت است و اندازه معینی ندارد[۲۶].
- علم غیب خداوند مطلق بوده و او به تمام اشیاء علم دارد و برای آن حد و مرزی نیست. خداوند متعال جهان و آنچه در آن روی داده و روی خواهد داد را میداند، خواه جزئی باشد یا کلی، مادی باشد یا معنوی، به خلاف علم غیر خدا که اولا ذاتی و استقلالی نیست بلکه عرضی، اکتسابی و تعلیمی است، ثانیا ازلی و ابدی نیست، ثالثا محدود به تعلیم الهی است و نه نامحدود، رابعا مطلق نیست و دارای حد و مرز است. در این صورت اعتقاد به برخورداری غیرخدا، پیامبر باشد یا امام، از غیب با توجه به آنچه گفته شد، مستلزم شرک نخواهد بود[۲۷].
نتیجه گیری
شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از عدم توجه به تفاوتهای میان علم خدا و علم معصوم، برداشت نادرست از برخی آیات و عدم توجّه به آیات دیگر است.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ۴۴۸؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۳۱۱؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۷.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، ص۵۷۱.
- ↑ ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰.
- ↑ ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ آل شیخ،عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص۱۱۸ و ۱۱۷.
- ↑ ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۷ و ۲۰۹.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷
- ↑ محمد بن عبدالوهاب، مجموعة المؤلفات، ج۱، ص۱۹۵.
- ↑ ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۱۶۳؛ مدقّق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت.
- ↑ قرطبی، محمد بن أحمد، تفسیر الجامع لأحکام القرآن، ج۲۰، ص ۲۸.
- ↑ الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی، مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص ۶۷۸.
- ↑ زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص ۶۳۳.
- ↑ زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص ۶۳۳.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران پایگاه تخصصی نقد وهابیت.
- ↑ «بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند» سوره نمل، آیه ۶۵.
- ↑ فتاوی اللّجنة الدّایمه للبحوث العلمیة و الإفتاء ش۹۰۲۷، المکتبة الشّامله قسم الفتاوی.
- ↑ ر.ک: مدقّق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶.
- ↑ ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰؛ ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶ و... .
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ عرفانی، محمد نظیر؛ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ رضوانی، علی اصغر؛ علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲.
- ↑ ر.ک. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۳؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی ج۱۲؛ طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر؛ علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر؛ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.
- ↑ ر.ک. مظفر، محمد حسین، علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۵، ص۸۰؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن، ص ۴۹ ـ ۵۱؛ خوشباور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص۴۸
- ↑ ر.ک. مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴؛ مظفر، محمد حسین، علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴
- ↑ محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین، علم الامام (کتاب)|علم الامام، ص۲۸؛ ر.ک. رضا برنجکار|برنجکار، رضا، محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴
- ↑ ر.ک. محمد جواد مغنیه|مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴.
- ↑ ر.ک. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۵، ص۸۰؛ مظفر، محمد حسین، علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ خوشباور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص۴۸؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن، ص ۴۹ ـ ۵۱.