بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

پاسخ اجمالی

معناشناسی غیب و شرک

غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱] و شرک در مقابل توحید، در لغت به معنای شریک و مشارکت آمده است و "مشرک" به کسی گفته می‌‌شود که نسبت به خدا کفر ورزیده و برای او شریکی قائل شود[۲] و در اصطلاح به معنای همتا قرار دادن برای خداوند است که این همتایی ممکن است در صفات، افعال و یا ذات او باشد[۳].

شبهه شرک انگاری اعتقاد به آگاهی معصوم از غیب

از دیدگاه وهابیت هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. به باور وهابیت اعتقاد به وجود برخی صفات الهی برای غیر خدا همچون علم غیب، از آنجا که منجر به مشارکت غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا می‌‌شود، شرک شمرده می‌‌شود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: تبرک جستن به غیرخدا به واسطه ساخت قبور انبیا و اولیاء الله، زیارت، بوسیدن و مس نمودن قبور ایشان[۴]، توسل[۵]، شفاعت خواهی از ایشان[۶] و قسم خوردن به غیر خدا[۷] شرک بوده و همه کسانی که به این امور معتقد یا ملتزم شوند، مشرک هستند.

بر این اساس دیدگاه وهابیت[۸] آگاهی معصومین از علم غیب را نیز بدان دلیل که اطلاع از غیب را از صفات مختص الهی می‌دانند، شرک و حتی در ردیف کفر می دانند. آنها بر این باورند که علم غیب منحصراً از آن خداوند است و او نیز گوشه ای از این علم را از طریق وحی به برخی از انبیای خود داده است و به همین جهت غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست، لذا نسبت دادن آن به غیر خدا و پیامبرانی که او از علمش به آنها داده، از آنجا که موجب تساوی خداوند و غیر اوست، شرک محسوب می‌شود[۹].

به عنوان نمونه محمد بن عبدالوهاب می گوید: "کسی که ادعای ذره‌ای از علم غیب داشته باشد طاغوت است به دلیل آیۀ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۱۰].[۱۱] در حالی که دانشمندان و مفسرین اهل سنت همانند قرطبی[۱۲]، فخر رازی[۱۳] و زمخشری خلاف این مطلب را از این آیه استفاده کرده‌اند. مثلا زمخشری در ذیل آیه فوق می‌‌نویسد: "خداوند متعال از میان افرادی که مورد رضایت اوست، رسولان را برای آگاهی از غیب انتخاب نموده است"[۱۴].[۱۵]

شورای مفتیان وهابیت نیز گفته اند: "کسی که معتقد باشد به اینکه افراد صالح علم غیب دارند کافر است زیرا خدای متعال فرموده است: ﴿قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ[۱۶].[۱۷].[۱۸]

پاسخ به شبهه فوق

پاسخ به این شبهه را از سه جهت بررسی می‌نماییم:

  1. اگر مراد از غیب آن دسته از علوم ذاتی و غیراکتسابی و غیرتعلیمی باشد که از دیگری فراگیری نشده است، در این صورت علم به غیب تنها مختص به خداوند است و علوم مستفادِ اولیای الهی هرچند برای دیگران غیب باشد اما با توجه به این معنا غیب شمرده نمی‌شود. طبق این معنا که مطابق با دیدگاه مشهور متکلمین هم هست، برخورداری معصومین از غیبشرک شمرده می‌شود.
  2. اگر مراد از غیب را براساس معنای آنها در فرهنگ قرآن و روایات، آن دسته از علومی بدانیم که تنها به خدای متعال اختصاص داشته و او نیز احدی را از آن علوم مطلع نساخته است مگر برخی از برگزیدگان مورد رضایت خویش را، در این صورت مراد از علم غیب، علم مستأثر یا مکنون الهی است که بر مبنای رایج و روایی، امام ابتدا از آن آگاهی ندارد. ادعای آگاهی معصوم از غیب حتی به این معنا نیز شرک شمرده نمی‌شود چراکه گفته شد براساس برخی آیات مانند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۱۹]، امکان آگاه ساختن معصوم از بخشی از این علم توسط خداوند متعال وجود دارد.
  3. اگر مراد از غیب همان معنای لغوی آن، یعنی هر آن چیزی که خارج از دایره محسوسات است باشد در این صورت علم به غیب، به مطلق علوم فراطبیعی و فراحسی اطلاق می‌شود. براین اساس ادعای آگاهی معصومین از این غیب نه تنها شرک نیست بلکه هیچ محذور عقلی و نقلی نیر ندارد[۲۰].

گذشته از اینها قول به شرک بودن اعتقاد به آگاهی معصومین از غیب به دو دلیل نادرست است:

  1. آنچه از علم غیب که صرفا به خدای متعال اختصاص دارد، بالذات و بالاصاله است و اوست که مقداری از آن را به غیر خود تعلیم می‌دهد. در این صورت، این قسم، علم غیب تبعی یا تعلیمی محسوب می‌شود و از این جهت با علم غیب خداوندی تفاوت دارد. به عبارت دیگر علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل می‌شود و اگر تعلیم خداوند نباشد، دیگران هم نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمی‌کنند، روشن است که این اعتقاد، شرک به خداوند سبحان نیست[۲۱].
  2. میان علم خدا و علم معصوم تفاوت‌هایی وجود دارد از جمله اینکه:
    1. علمِ غیبِ ذاتی ـ بدون آنکه مقید به کم و کیف باشد ـ منحصر به فرد، استقلالی و مخصوص پروردگار است، زیرا غیر از خدا هر آنچه در عالم آفرینش وجود دارد، فقیر بالذّات بوده و دانش و توانایی خودشان را از خدا می‌گیرند[۲۲].
    2. علم خدا به زمان و مکان و حالت خاصی منحصر نمی‌شود، زیرا علم او ذاتی است و نه اکتسابی و ذات خدا زمان و مکان نداشته و با تغییر حالت‌ها و رویدادها تغییر نمی‌کند[۲۳].
    3. علم خدا ازلی و ابدی است، یعنی از ابتدا بوده و تا ابد نیز خواهد بود[۲۴].
    4. علم غیب خدا بی نهایت است و اندازه معینی ندارد[۲۵].
    5. علم غیب خداوند مطلق بوده و او به تمام اشیاء علم دارد و برای آن حد و مرزی نیست. خداوند متعال جهان و آنچه در آن روی داده و روی خواهد داد را می‌داند، خواه جزئی باشد یا کلی، مادی باشد یا معنوی، به خلاف علم غیر خدا که اولا ذاتی و استقلالی نیست بلکه عرضی، اکتسابی و تعلیمی است، ثانیا ازلی و ابدی نیست، ثالثا محدود به تعلیم الهی است و نه نامحدود، رابعا مطلق نیست و دارای حد و مرز است. در این صورت اعتقاد به برخورداری غیرخدا، پیامبر باشد یا امام از غیب، با توجه به آنچه گفته شد مستلزم شرک نخواهد بود[۲۶].

نتیجه گیری

شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از عدم تفکیک میان معانی آن در اصطلاح قرآن و روایات، کلام و لغت و نیز عدم توجه به تفاوت‌های میان علم خدا و علم معصوم و برداشت نادرست از برخی آیات و روایات است و چنین نیست که این اعتقاد از هر جهت شرک باشد.

پانویس

  1. طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ۴۴۸؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۳۱۱؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۴۷.
  3. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، ص۵۷۱.
  4. ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰.
  5. ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶.
  6. آل شیخ،عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص۱۱۸ و ۱۱۷.
  7. ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۷ و ۲۰۹.
  8. ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰؛ ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶ و... .
  9. ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی‌های اسلامی؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ عرفانی، محمد نظیر؛ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ رضوانی، علی اصغر؛ علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲.
  10. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.
  11. محمد بن عبدالوهاب، مجموعة‌ المؤلفات، ج۱، ص۱۹۵.
  12. قرطبی، محمد بن أحمد، تفسیر الجامع لأحکام القرآن، ج‏۲۰، ص ۲۸.
  13. الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی، مفاتیح الغیب، ج‏۳۰، ص ۶۷۸.
  14. زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۴، ص ۶۳۳.
  15. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۱۶۳؛ مدقّق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت؛ هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران پایگاه تخصصی نقد وهابیت.
  16. «بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند» سوره نمل، آیه ۶۵.
  17. فتاوی اللّجنة الدّایمه للبحوث العلمیة و الإفتاء ش۹۰۲۷، المکتبة الشّامله قسم الفتاوی.
  18. ر.ک: مدقّق، سید عبدالحکیم، علم غیب از منظر قرآن و سنت.
  19. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶.
  20. ر.ک: مسعودی، سید محمد علی، تفاوت کاربردهای کلامی و روایی واژه غیب در ترکیب اضافی علم غیب، نخستین همایش ملی واژه‌پژوهی در علوم اسلامی، ص۴ و ۵ و مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت با آقای مسعودی.
  21. ر.ک. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۳؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی ج۱۲؛ طباطبایی، محمد حسین، بررسی‌های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر؛ علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر؛ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.
  22. ر.ک. مظفر، محمد حسین، ‌علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۵، ص۸۰؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن، ص ۴۹ ـ ۵۱؛ خوش‌باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص۴۸.
  23. ر.ک. مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴؛ مظفر، محمد حسین، ‌علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴.
  24. مظفر، محمد حسین، ‌علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ هاشمی، سید علی، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامه پرسمان، چند پاسخ درباره چگونگی علم امام، ماهنامه پرسمان، ش۲۵، ص۴
  25. ر.ک. مغنیه، محمد جواد، تفسیر کاشف، ج۳، ص٣١۴.
  26. ر.ک. علامه امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج۵، ص۸۰؛ مظفر، محمد حسین، ‌علم الامام، ص۲۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸؛ خوش‌باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص۴۸؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه عهدین و قرآن، ص ۴۹ ـ ۵۱.