نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۳ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
کامل الزیارات - به نقل از ابن ابی یعفور، از امام صادق(ع): پیامبر(ص) در خانه فاطمه(س)، و حسین(ع) در دامانش بود که ناگهان گریست و به سجده افتاد و سپس فرمود: «ای فاطمه! ای دختر محمد! اکنون و در این خانه تو، [فرستاده خدای] والای والایان به بهترین صورت و نیکوترینهیئت برایم جلوهگر شد و از طرف خداوند به من گفت: ای محمد! آیا حسین را دوست میداری؟. گفتم: آری، ای خدای من! [حسین،] نور چشم و دسته گل و میوه دل و تخم چشمان من است. سپس [آن فرستاده] در حالی که دستش را بر سر حسین(ع) نهاده بود[۱]، [از قول خداوند] گفت: ای محمد! قدم نورسیده مبارک! برکتها، درودها و رحمت و رضایت من بر او و نکبت و لعنت و ناخشنودی و عذاب و رسوایی و مجازاتم برای هر که او را بکشد و با او مخالفت کند و دشمنی ورزد و بستیزد. هان که او سرور شهیدان اولین و آخرین در دنیا و آخرت، و سرور جوانان بهشتی از میان همه مردم است، و پدرش از او هم برتر و بهتر است. به او سلام برسان و بشارتش ده که پرچم هدایت، و چراغ راه اولیای من، و نگاهبان و دیده بان من بر خلق من، و نگهدارنده علم من، و حجت من بر آسمانیان و زمینیان و ثقلین، یعنی جن و انس است»[۲].[۳]
او را در محاصره میکشند و فرزندان و همراهانش را نیز میکشند
کامل الزیارات - به نقل از حماد بن عثمان، از امام صادق(ع): شبی که پیامبر(ص) را به آسمان بردند، به او گفته شد: خداوند - تبارک و تعالی - تو را در سه چیز میآزماید تا شکیباییات را ببیند... [گفته شد:] و سومین چیز، صبر بر کشتارهایی است که خاندانت پس از تو با آن روبهرو میشوند. برادرت علی، از امتت دشنام و زورگویی و سرزنش و ناکامی و انکار و ستم میبیند و در پایان هم کشته میشود. پیامبر(ص) گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و خشنود شدم و توفیق و صبر، از توست». [گفته شد:] و دخترت، بر او ستم میشود و محروم میگردد و حقی را که تو برایش قرار دادهای، از او غاصبانه میگیرند... [گفته شد:] و فاطمه از برادرت (علی)، دو پسر دارد که یکی از آن دو را به نیرنگ و خیانت میکشند و اموالش را به غارت میبرند و نیزهاش میزنند و اینها را امتت انجام میدهند. پیامبر گفت: «ای خدای من! پذیرفتم و تسلیم هستم. ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم و توفیق و صبر، از توست». [گفته شد:] و امتت پسر دیگر فاطمه را به جهاد میخوانند و آنگاه او را محاصره میکنند و میکشند و فرزندان و هر کس از خاندانش را که همراه اوست، میکشند و حرمش را غارت میکنند. او از من کمک میجوید؛ اما قضای حتمی من، در شهادت او و همراهیان اوست و کشته شدنش حجت بر همه ساکنان سراسر زمین است. آسمانیان و زمینیان از سر بیتابی بر او میگریند و نیز فرشتگانی که به یاریاش نرسیدهاند. سپس از صلب او، پسری میآید که با او تو را یاری میدهم و مثال (تصویر) او نزد من زیر عرش است...[۴].[۵]
تاریخ دمشق - به نقل از محمد بن صالح-: پیامبر(ص) هنگامی که جبرئیل(ع) به او خبر داد که امتش به زودی حسین بن علی(ع) را میکشند، فرمود: «ای جبرئیل! آیا درباره آن [با خداوند،] گفتگو نکنم؟». گفت: نه؛ زیرا موضوعی (رخدادی) است که خداوند، آن را نوشته [و حتمی ساخته] است[۸].[۹]
کامل الزیارات - به نقل از سعید بن یسار، یا غیر او-: شنیدم که امام صادق(ع) میفرماید: «هنگامی که جبرئیل، خبر شهادت حسین(ع) را بر پیامبر(ص) فرود آورد، پیامبر(ص) دست علی(ع) را گرفت و مدتی طولانی از روز را با او خلوت کرد و گریه بر آنها غلبه کرد و جدا نگشتند تا آنکه جبرئیل - یا فرمود: فرستاده خدای جهانیان - بر آنها فرود آمد و به آن دو گفت: خدایتان سلام میرساند و میفرماید: تصمیم حتمی من، شکیب ورزیدن شماست. پس آن دو، شکیب ورزیدند»[۱۰].[۱۱]
↑علامه مجلسی میگوید: مراد از والای والایان (العلی الأعلی) جبرئیل(ع) است و «جلوهگر شدن»، کنایه از نهایت تجلی علمی است و «نیکویی صورت»، کنایه از تجلی صفات کمال خداوند متعال برای اوست و «دست نهادن»، کنایه از سرازیر کردن رحمت است.