نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۸ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صادقین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
صدق در لغت به معنای مطابقت حکم با واقع است[۱]. به عبارت دیگر، صدق در اصل وصف گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد. ولی از آنجا که بر عقیده، نیت و عزم و اراده نیز قول اطلاق میشود امور یاد شده نیز به وصفصدق و راستی توصیف میگردند. بر این اساس کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، در عقیده، نیت و ارادهاش صادق میباشد[۲].
درباره مصادیق صادقین و ویژگیهای آنان از سوی مفسران اقوال گوناگونی نقل شده که عبارتند از:
مقصود از صادقین در آیه، اوصاف یاد شده در آیه ۱۷۷ سوره بقره: ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۵] است که عبارتند از: ایمان به خدا، روز قیامت، فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران، انفاق در راه خدا، اقامه نماز، پرداختن زکات، وفای به عهد، صبر و شکیبایی در ناملایماتزندگی. خداوند سبحان در این آیه دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و پرهیزگار نامیده است[۶].
برخی مقصود از صادقین را به افرادی که در آیه ۲۳ احزاب﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾[۷] از آنان یاد شده، تفسیر کردهاند. ترجمه آیه چنین است: برخی از مؤمنان مردانیاند که به عهد خود با خداوند صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به شهادت رسیدند و عدهای دیگر منتظر شهادتاند، آنان هرگز عهد و پیمان خود با خداوند را مبدل نساختند[۸].
مقصود از صادقین مهاجران هستند که در سورهحشرآیه ۸﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۹] از آنها به عنوان صادقین یاد شده است[۱۰].
برخی، مراد از صادقین را به سه نفری که از غزوه تبوکتخلف و سپس پشیمان شدند، تفسیر کردهاند که در سورهتوبهآیه ۱۱۸﴿وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۱۱] به آنان اشاره شده است[۱۲].
عدهای دیگر صادقین را به پیامبر(ص) و اصحاب او تفسیر کردهاند و عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در آغاز آیه مورد بحث را بر سه فرد متخلف از غزوه تبوکتطبیق کردهاند[۱۳].
در نقد چهار نظریه اول باید گفت: این که در برخی از آیات برای بعضی از مؤمنان عنوان صادقین اطلاق شده است، تردیدی نیست، ولی این بدان معنا نیست که مراد از صادقین در آیه مورد بحث آنها باشند، چون بعداً اثبات میشود که مقصود از صادقین کسانی هستند که عالیترین مرتبه صدق را دارا باشند و این مقام تنها بر افراد معصوم قابل تطبیق است.
نظریه پنجم نیز مخدوش است، چون ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ عام بوده و اختصاص آن به سه فرد متخلف دلیل نداشت.
اما در نظریه ششم بر فرض که کلمه مع در ادبیات عرب به معنای من به کار رفته باشد، لکن چنین کاربردی غیر رایج بوده و در مورد بحث نیازمنددلیل است، در حالی که چنین دلیلی وجود ندارد. قرائتعبدالله بن مسعود در این باره نیز شاذ و غیر قابل اعتماد است[۲۰].
تقریر فخر رازی: او آیه مورد بحث را دلیلعصمت صادقین دانسته و گفته است: جمله ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ﴾مؤمنان را به رعایت تقوای الهیدستور داده و از آنان خواسته که با صادقین باشند. از این جا معلوم میشود که مؤمنانمعصوم نیستند و جهت صیانت از خطا باید از کسانی پیروی کنند که از خطا مصون باشند و آنان صادقین هستند، و چون این مطلب (مؤمنانخطاپذیر) در همه زمانها تحقق دارد، پس در همه زمانها نیز باید معصوم وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند. آن گاه گفته است: پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که انسان به او عالم باشد، در غیر این صورت دستور به پیروی از او تکلیف به مالایطاق خواهد بود، و چون ما انسان معینی را به عنوان معصوم نمیشناسیم، بنابراین تنها مجموع امت باقی میماند که مصداق صادقین باشند و مؤمنان باید از آنها پیروی کنند[۲۲].
سخن فخر رازی در این که مقصود از صادقین را افراد معصوم دانسته، استوار است، اما این که مصداق آن را اجماع امت بیان کرده نادرست است، زیرا:
با توجه به دو تقریر یاد شده میتوان استدلال به آیه صادقین را بر لزومپیرویمسلمانان از امامان معصوم چنین بیان کرد: خداوند در آیه صادقین مؤمنان را به پرهیزگاری و هماهنگی با صادقین دستور داده است. و مفاد ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ این است که باید مؤمنان با صادقین هماهنگ بوده و پیرو آنان باشند. از سوی دیگر در امر خداوند به پیروی از صادقین هیچگونه قید و شرطی به کار نرفته است، از این اطلاق دو نکته استفاده میشود: یکی این که صادقین کسانیاند که در همه زمینههای مربوط به حیات اِرادی خود اعم از عقیده، اخلاق، گفتار و رفتار، صادقاند (اطلاق موردی) و دیگری این که آنان در زمینههای یادشده در همه حالات صادقاند (اطلاق احوالی). بدون شک، صادق بودن به گونه یادشده با عصمت ملازمه دارد. در نتیجه، صادقین معصوماند و مؤمنان باید از آنان پیروی کنند.
نکته پایانی این که صادقین در آیه مورد بحث همان صدیقین در آیه﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۲۳] هستند[۲۴].
بنابراین، دستاورد ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ در دنیامَعَ الصِّدِّيقِينَ در آخرت است[۲۵].
↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
↑ «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
↑ «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.
↑قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۸، ص۲۸۸.
↑ «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
↑«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.