عقل در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عقل است. "عقل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

خلقت عقل

در کتاب الخصال به سندش، از امام حسین(ع)، از امام علی(ع) نقل شده است که: پیامبر خدا(ص) فرمود: «خداوند عز و جل، عقل را از نور اندوخته نهفته در علم پیشین خود - که حتّی پیامبران فرستاده شده و فرشتگان مقرّب را نیز از آن آگاه نکرده است -، آفرید و علم را جان او، فهم را روح او، زُهد را سرِ او، حیا را چشمان او، حکمت را زبان او، دلسوزی را همّت(/دهان) او و رحمت را دل او قرار داد و سپس، آن را با ده ویژگی، پُر و نیرومند ساخت: با یقین، ایمان، راستی، آرامش، اخلاص، مدارا، بخشش، قناعت، تسلیم، و سپاس گزاری. سپس خدا به او فرمود: عقب بیا. پس عقب آمد. سپس به او فرمود: جلو بیا. جلو آمد. سپس به او فرمود: سخن بگو. پس گفت: ستایش، خدایی را که نه ضدّی دارد و نه همتایی، نه مانندی و نه همسانی، نه هم سنگی دارد و نه شبیهی؛ آنکه همه چیز در برابر عظمتش خاضع است. پس خدای - تبارک و تعالی - فرمود: به عزّت و جلالم سوگند که آفریده‌ای از تو نیکوکارتر نیافریدم؛ نه از فرمان من فرمان‌بُردارتر، و نه والاتر و شریف‌تر و عزیزتر از تو. به سبب [وجود] تو، مؤاخذه و عطا می‌کنم و با تو، یکتا شمرده شده و پرستیده می‌شوم و با تو، خوانده شده، به من، امید برده می‌شود و به وسیله تو، جستجو می‌شوم و با تو، از من می‌ترسند و می‌هراسند، و ثواب و عِقاب، به دست توست. پس عقل در این هنگام، به سجده افتاد و هزار سال در سجده مانْد. پروردگار - تبارک و تعالی - فرمود: سرت را بلند کن و بخواه، که داده می‌شود و شفاعت کن، که شفاعت می‌شود. عقل، سر بلند کرد و گفت: خدای من! از تو می‌خواهم شفاعتم را برای هر کس که مرا در او قرار دادی، بپذیری. خدای بزرگ بِشْکوه، به فرشتگانش فرمود: شما را گواه می‌گیرم که من، او را برای هر عاقلی شفیع کردم»[۱].[۲]

آنچه موجب کمال عقل است

در کتاب نزهة الناظر آمده است: نزد معاویه، سخن از عقل به میان آمد. امامِ شهید حسین بن علی(ع) فرمود: «عقل، جز با پیروی از حق، کامل نمی‌شود». معاویه به او لبخندی زد و گفت: در سینه‌های شما، جز یک چیز نیست[۳].[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)‏ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ‏ الْعَقْلَ‏ مِنْ‏ نُورٍ مَخْزُونٍ‏ مَكْنُونٍ فِي سَابِقِ عِلْمِهِ الَّتِي لَمْ يَطَّلِعْ عَلَيْهِ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ فَجَعَلَ الْعِلْمَ نَفْسَهُ وَ الْفَهْمَ رُوحَهُ وَ الزُّهْدَ رَأْسَهُ وَ الْحَيَاءَ عَيْنَيْهِ وَ الحِكْمَةَ لِسَانَهُ وَ الرَّأْفَةَ هَمَّهُ وَ الرَّحْمَةَ قَلْبَهُ ثُمَّ حَشَاهُ وَ قَوَّاهُ بِعَشَرَةِ أَشْيَاءَ بِالْيَقِينِ وَ الْإِيمَانِ وَ الصِّدْقِ وَ السَّكِينَةِ وَ الْإِخْلَاصِ وَ الرِّفْقِ وَ الْعَطِيَّةِ وَ الْقُنُوعِ وَ التَّسْلِيمِ وَ الشُّكْرِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ تَكَلَّمْ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَيْسَ لَهُ ضِدٌّ وَ لَا نِدٌّ وَ لَا شَبِيهٌ وَ لَا كُفْوٌ وَ لَا عَدِيلٌ وَ لَا مِثْلٌ الَّذِي كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ فَقَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحْسَنَ مِنْكَ وَ لَا أَطْوَعَ لِي مِنْكَ وَ لَا أَرْفَعَ مِنْكَ وَ لَا أَشْرَفَ مِنْكَ وَ لَا أَعَزَّ مِنْكَ بِكَ أُؤَاخِذُ وَ بِكَ أُعْطِي وَ بِكَ أُوَحَّدُ وَ بِكَ أُعْبَدُ وَ بِكَ أُدْعَى وَ بِكَ أُرْتَجَى وَ بِكَ أُبْتَغَى وَ بِكَ أُخَافُ وَ بِكَ أُحْذَرُ وَ بِكَ الثَّوَابُ وَ بِكَ الْعِقَابُ فَخَرَّ الْعَقْلُ عِنْدَ ذَلِكَ سَاجِداً فَكَانَ فِي سُجُودِهِ أَلْفَ عَامٍ فَقَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ارْفَعْ رَأْسَكَ وَ سَلْ تُعْطَ وَ اشْفَعْ تُشَفَّعْ فَرَفَعَ الْعَقْلُ رَأْسَهُ فَقَالَ إِلَهِي أَسْأَلُكَ أَنْ تُشَفِّعَنِي فِيمَنْ خَلَقْتَنِي فِيهِ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لِمَلَائِكَتِهِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ شَفَّعْتُهُ فِيمَنْ خَلَقْتُهُ فِيهِ» (الخصال، ص۴۲۷، ح۴).
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۱۸.
  3. «تَذَاكَرُوا الْعَقْلَ‏ عِنْدَ مُعَاوِيَةَ فَقَالَ الْإِمَامُ الشَّهِيدُ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع): لَا يَكْمُلُ الْعَقْلُ‏ إِلَّا بِاتِّبَاعِ الْحَقِّ فَتَبَسَّمَ مُعَاوِيَةُ لَهُ‏. وَ قَالَ: مَا فِي صُدُورِكُمْ إِلَّا شَيْ‏ءٌ وَاحِدٌ» (نزهة الناظر، ص۸۳، ح۱۲؛ أعلام الدین، ص۲۹۸).
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۲۰.